جستجو
Close this search box.

نگاهی به رفتار امارت اسلامی طالبان 2 با مردم افغانستان

Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

نگاهی به رفتار امارت اسلامی طالبان با مردم افغانستان

طی سالهای، 2019 و 2020 که آمریکا با طالبان در دوحه مذاکره و گفتگو داشتند، بارها خلیلزاد و دیگر مقامات آمریکایی و حتی مقامات بسیاری از کشورهای منطقه و جهان، می­گفتند که ساختار فکری طالبان تغییر کرده است و جهان بینی آنان نسبت به دوره ­ی اول حکمرانی شان نسبت به بسیاری از مسائل متحول گردیده اند.

باتوجه به اینکه طالبان در حال حاضر بیشتر از دو سال است که حاکمیت افغانستان را در دست دارند و در طول این مدت رفتارها و کردارهای متنوع و متفاوت از آنان در صحنه ­ی تعامل با ملت افغانستان مشاهده گردیه اند، اینک لازم است که تعامل و رفتار امارت اسلامی طالبان با مردم افغانستان بررسی شود و میزان تحولات فکری و جهان بینی طالبان نیز ارزیابی گردد.

  • بررسی رفتار امارت اسلامی بامردم افغانستان در دور اول حکمرانی طالبان  

شکست شوروی در دهه هشتاد میلادی و اوج گیری جنگ های داخلی توسط مجاهدین زیر فرمان رهبرانی چون برهان الدین ربانی، احمد شاه مسعود، عبدالعلی مزاری، گلبدین حکمتیار و غیره باعث گردید که در سال 1994 گروهی در جنوب افغانستان وارد والسوالی سپین بولدک ولایت قندهار گردد. آنها اسم شان را “تحریک اسلامی طلبای گرام”، نهادند.

طالبان در بدو ورود به افغانستان، شعارهای مانند مبارزه با کفر و شرک و همچنان تامین عدالت اسلامی ـ عمری را تبلیغ می ­نمودند. مردم نیز به دلیل اینکه سالها با قشون سرخ جنگیده بودند و به دنبال آن از درگیر های داخلی به شدت در رنج، مشقت و خسته بودند از ورود طالبان استقبال نمودند. به همین خاطر آن­ها به سرعت توانستند که تقریبا سه چهارم خاک افغانستان را به تسلط شان در آورند.

طالبان در دور اول حکمرانی شان به محضی که به کابل وارد شدند، دکتر نجیب الله رئیس جمهور پیشین افغانستان و برادرش شاهپور احمدزی را کشتند و جنازه های آنها را در چهار راه آریانا در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری به نمایش گذاشتند. طالبان تحت رهبری ملا عمر در ولایت بلخ اقدام به کشتار دسته جمعی هزاره ­ها نمودند و مطابق بعضی از آمارها بیش از 1500فرد هزاره را فقط به دلیل اینکه هزاره بودند، قتل عام نمودند.

در دورِ حاکمیت طالبان، قطعه نامه های پیاپی شورای امنیت ملل متحد نا دیده گرفته شدند و بسیاری از خارجیان از افغانستان اخراج گردیدند و مقابله ی سر سختی با زنان به راه افتادند. تلویزیون، موسیقی، تئاتر، نقاشی، مجسمه سازی و دیگر هنرهای زیبا در کل افغانستان قطغن و ممنوع اعلام گردیند. طالبان در دورِ اول حاکمیت شان، تندیس های بوداهای بامیان را که از جمله غنائیم فرهنگی ـ تاریخی و باستانی افغانستان بودند، تخریب و ویران نمودند. اشتراک در نماز جماعت برای همه ­­ی مردم اجباری گردیدند.

دورِ اول حکمروایی طالبان با سخت گیری های شدید و خلق فجایع غیر انسانی و سر انجام با حمله و تجاوز آمریکا در سال 2001 به پایان رسید. به دلیل اعمال و اقدام خشونت های بی حدی حصری که در آن دوره توسط طالبان صورت گرفتند، مردم افغانستان، پنج سال حاکمیت طالبان (1996-2001) را به عنوان دوران سیاه در تاریخ این کشور به ذهن دارند.

نگاهی به رفتار کنونی امارت اسلامی طالبان با مردم افغانستان

همانطور که یاد آوری گردید، به دلیل خشونت ها و قتل­های متعددی که در دور اول حکمروایی طالبان انجام شده بودند و همچنان باتوجه به تبلیغات و کمپاین های بی شماری که در طول دو دهه بر علیه طالبان صورت گرفته بودند، مردم افغانستان نسبت به طالبان نگاه منفی داشتند.

به همین خاطر در آگست 2021 که طالبان این بار نیز با سرعت برق آسا افغانستان را تخسیر و تصرف نمودند، مردم افغانستان وحشت زده و هراسناک اقدام به فرار نمودند. اما با آنکه در این دوره نیز طالبان مرتکب خشونت های گسترده در اطراف و اکناف کشور گردیدند، ولی ملاهبت الله رهبر طالبان، عفو عمومی اعلام کردند و دیگر رهبران طالبان نیز سعی نمودند، جلوی گسترش خشونت و بی بندوباری افراد شان را بگیرند.

تسخیر کابل و ارگ ریاست جمهوری توسط طالبان این بار، بدون خون ریزی اتفاق افتاد و رهبران طالبان نیز با روش امروزی و تا حدودی با تساهل و تسامح آغاز به حکمرانی نمودند. اینها اولین سیگنال­ های مثبت از سوی طالبان بودند که مردم افغانستان دریافتند.

طالبان، این بار برخلاف دوره گذشته، تمام توجه شان را معطوف به حوزه اقتصادی نموده اند و در طول بیش از دو سال گذشته آنها موفق گردیده است که ده ها پروژه ­های آبی و برقی را راه اندازی نمایند و علی الرغم تحریم ها و محدودیت های متعددی که در فرار روی افغانستان در منطقه و جهان، وجود دارند، ارزش پول افغانستان را حفظ کرده است.

امارت اسلامی
امارت اسلامی بر خلاف دوره گذشته، تمرکزشان را بر حوزه اقتصادی معطوف نموده است

در دوران «جمهوریت» که فساد اداری و اخلاقی به صورت عمیق در نهادها و ارگان های دولتی ریشه دوانیده بودند، تا اکنون به صورت نسبی توسط طالبان مهار گردیده است و امنیت سرتاسری تا حدودی در افغانستان تامین شده اند و بالاخره یک حکومت قدرتمند مرکزی نیز شکل گرفته است که می ­تواند جلوی افراد خود سر و بی بندوبار را بگیرند.

مواردی که در بالا مورد اشاره قرار گرفت، بیانگر تحولات عمیق در جهان بینی و نگرش طالبان نسبت به مردم و جهان اند که می­تواند صحه ­ی بر گفته ­ها و ادعاهای مقامات کشورهای منطقه و جهان نسبت به طالبان باشند. اما امتناع از آموزش و کار زنان توسط طالبان و همانطور ایجاد محدودیت های مانند سفر بدون محرم زنان و همچنان محدودیت های شدیدی که طالبان بر رسانه ها و آزادی بیان وضع کرده اند و یا نگاه تبعیض آمیز به اقلیت های مذهبی و دینی و تضییع حقوق انسانی بسیاری از کتله های جامعه، دقیقا اقداماتی است که در دور اول حکمرانی آنان نیز صورت گرفته اند.

طالبان در دور اول حکمرانی شان تمام قطعنامه های شورای امنیت را نادیده گرفتند، چنانچه این بار نیز همین اقدام را نموده اند.

امتناع از آموزش دختران و کار زنان، اجرای سیاست های تبعیض آمیز بر علیه اقوام و اقلیت های مذهبی و زبانی، عدم توجه به قطعنامه های شورای امنیت، متاسفانه در دور اول حکمرانی طالبان، باعث گردید که مردم افغانستان به شدت از امارت اسلامی ناراضی باشند و چنانچه گفته شد، دور اول حکمرانی طالبان به عنوان مقطعی از دوران سیاه در تاریخ افغانستان نام گرفته اند.

بنابراین طالبان بایستی در نظر داشته باشند که کارهای منطقی و بالاخص فعالیت ها و خدمات مثبت آنها در تمام عرصه مورد توجه و استقبال مردم افغانستان قرار گرفته و می گیرند و اینگونه نیست که آن­ها هرکاری که بکنند مورد توجه واقع نمی شوند و یا مردم افغانستان از کارکردهای ملموس و محسوس آنها در حوزه های مختلف استقبال نمی­ کنند.

در همین راستا همانطور که کار کردهای مثبت و مناسب طالبان مورد استقبال جامعه قرار میگیرند، اقدامات منفی و به دور از ارزشهای انسانی و افغانی آنان نیز نارضایتی و حساسیت مردم را بر می انگیزاند. و بر انگیخته شدن و تداوم نارضایتی ها سر انجام طالبان را در پیشگاه تاریخ بدنام می سازند. چنانچه خشونت ها و قتل عام های که در دور اول امارت اسلامی توسط طالبان صورت گرفته اند، تا اکنون به عنوان یک لکه ­ی پاک ناشدنی در دامن آنان باقی مانده است.

باتوجه به این مسائل بهتر است که طالبان، رویه ای نیک در پیش گیرند و مشخصا در حوزه های آموزش دختران و کار زنان، لغوی سیاست های تبعیض آمیز بر علیه اقلیت های مذهبی و زبانی و از همه مهمتر پایبندی به قطعنامه های شورای امنیت، تجدید نظر نمایند و با در نظرداشت پیامدهای از این قبیل کارکردهای شان در دور اول، اینک از اشتباهات گذشته پرهیز کنند.

امارت اسلامی
امارت اسلامی باید در مواردی چون آموزش دختران و کار زنان تجدید نظر کنند

حنیفه باکرزی

 

 

 

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=3805

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مقالات