فدرالیسم، نظامی که در آن قدرت بین دولت مرکزی و دولتهای منطقهای تقسیم میشود و متناسب هر کشوری حتا جهان اولیها نیست، چرا که حتا در ایالات متحده امریکا فدرالیسم نتیجه زیاد خوبی نداشته و تبعیض آشکاری علیه سیاهپوستان انجام میشود که یک نمونه کوچکِ آن است. با این حال نظام فدرالی ممکن است در کشورهای جهانِ اول نتیجه بدهد که از هر نیازی تکمیل باشد و سبب نشود که یک ایالت بر دیگر ایالتی برتری داشته باشد، ولی در کشورهای جهان سوم هیچگاه نمیتواند نتیجهبخش باشد و علل و عوامل زیادی را میتوان پیرامون آن مطرح کرد.
فدرالیسم عقد یک قرارداد تجاری و یا تشکیل یک انجمن و نهایتا یک حزب نیست که دلبخواه هر روز در موردش تجدید نظر کرد. لذا رفتن بهسمت این نظام نیازمند مطالعات کارشناسانه و غور و بررسیهای همه جانبه است تا حداقل احتمال موفقیت نسبت به شکست آن بالا باشد. از همه مهمتر صداقت طرفهای فدرالیسمخواه است که برای برقراری عدالت و برابری و پیشرفت، این نظام را پیشنهاد میکنند و بهسمت آن میروند.
فدرالیسم در افغانستان نتیجه وارونه دارد
در روزهای اخیر، خصوصا با اعلام موجودیت مجمع عمومی فدرالخواهان افغانستان که از سوی سرور دانش تاسیس شده، تعدادی از رهبران فراری، طرح فدرالیسم را برای افغانستان پیشنهاد کرده و بهترین گزینه میدانند. عبدالرشید دوستم با حمایت از نظام فدرالی گفته است: وقتی در پشته سرخ با شهید احمدشاه مسعود صحبت میکردم، او تاکید کرد که جز فدرالیسم راه حل دیگری وجود ندارد. با این حال ویدیویی که از احمد شاه مسعود در شبکههای اجتماعی وجود دارد، وی به صراحت فدرالیسم را رد کرده و میگوید، این نظام سبب تجزیه افغانستان خواهد شد.
همین طور سرور دانش که پس از فرار از افغانستان، چندینبار است که نظام فدرالی را پیش میکشد، در ۳۰ اسد سال ۱۳۹۶ زمانی که در پست معاونت ریاست جمهوری بود، نظام فدرالی را رد کرد و گفت که این نظام در افغانستان قابل اجرا نیست.
فدرالیسم، فاکتورها و پیشزمینه و لزوماتی دارد که از قبل باید مهیا شود، ولی این پیشزمینهها هیچکدام در افغانستان و یا در ذهنیت رهبران فراری و طراحان فدرالیسم در افغانستان وجود ندارد و میتوان از ذهنیت آنان و هدف شان برای طرح این مسئله، موارد مهمی را استخراج کرد.
فدرالیسمخواهان چه هدفی دارند؟
در کشوری که رهبران زمانیکه قدرت داشتند همه چیز را خوب توصیف میکردند و برای خود و منافع خود از هیچ خیانتی دریغ نمیکردند، ولی بعد از اینکه جمهوریت سقوط کرد و طالبان توانستند قدرت را در اختیار بگیرند، آنها فرار و حالا طرح فدرالیسم را پیش کشیده، در حالیکه شاید عدهای بدانند و عدهای هم ندانند که فدرالیسم برای افغانستان چه عواقب زیانباری خواهد داشت.
فدرالیسمخواهان وقتی برای اهداف خود و قدرتطلبیهای خود این نظام را پیشنهاد میکنند، در حالیکه وقتی در قدرت شریک بودند، فدرالیسم بد بود. بهخوبی میتوان گفت که مسئله حل شده و با چنین ذهنیتهای پوسیدهای نهتنها فدرالیسم نتیجه نمیدهد، بلکه منجر بهتجزیه، بحران و آغاز جنگهای خونین خواهد شد.
این یک مسئله واضح است که فدرالیسم فقر را از بین نمیبرد، جنگ را خاتمه نمیدهد، فساد را نابود نمیکند، چونکه در کشوری مثل افغانستان که هم فقیرترین است و هم فساد در آن به کمال رسیده بود، جوابگو نیست و حتا در کشورهای جهان اول هم این نسخه نتوانسته گره مشکلات را باز کند. تجارب تاریخی نشان می دهد که نظام فدرالی برای موفقیت وابسته به فاکتورهای زیادی است. کشورهای فدرال به لحاظ موفقیت توفیق یکسانی نداشته اند و برای تعدادی فدرالیسم منجر به جنگ داخلی، فروپاشی کلیت نظام و تجزیه شده است.
بناءً بیان چند نکته در مورد فدرالیسمخواهان خالی از فایده نخواهد بود:
اولاً؛ فدرالیسمخواهان، فراریهای جمهوریت هستند که دیروز قدرت داشتند و امروز چون از قدرت بازمانده، تلاش دارند بحران دیگری را خلق کنند تا در کش و گیر این بحران، خود را به ثروت و جایگاه برسانند.
ثانیاً؛ مردم افغانستان هیچگاهی نظام فدرالی را نمیپذیرند، چون نتیجه آن تجزیه و جنگهای خونین خواهد بود و حتا اگر بپذیرند، هیچگاه به حرف آنهایی که معاملهگر بودند و سرنوشت افغانها را معامله کردند، گوش نخواهد کرد.
ثالثاً؛ بهقول عامیانه، جستک و خیزک این رهبران، هرچند که ریشه در بیسوادی سیاسی شان دارد، ولی تلاش دارند تا دوباره دیده شوند و کشورهای دنیا از آنان حمایت کنند تا دوباره شریک قدرت در افغانستان شوند، ولی کشورهای مختلف جهان بارها اعلام کردهاند که از مخالفان طالبان هیچگاه حمایت نخواهند کرد.
پس میتوان نتیجه گرفت که مردم افغانستان از نظامی حمایت میکنند که مبتنی بر ارزشهای اسلامی و ملی بوده و منافع ملی کشور در آن تامین باشد، نه منافع چند رهبر فراری که عمری را در معاملهگری سپری کردند. بهترین گزینه نظامی است که مردممحور و مردمدوست باشد. جادوی رهبران فراری دیگر کارایی ندارد و فقط مداریبازی برای سرگرمی است که هیچ پیام و مفهوم و نتیجهای ندارد و نخواهد داشت.
سید الیاس احمدی