صبح روز جمعه، گروه جیش العدل با حمله به مقر انتظامی راسک در ولایت سیستان و بلوچستان ایران، ۱۱ نفر از نیروهای مرزبانی این کشور را به شهادت رساندند. مردم افغانستان سالهاست که از این نوع حملات را دیده و تجربه کرده اند و قربانیانی بی شماری داده اند. به همین دلیل افغانها بیشتر از دیگران حجم عظیم این فاجعه را درک می کنند و با بازمانده گان این حادثه همدردی می نمایند. میزان رنجی که بازمانده گان قربانیان این حادثه در حال حاضر متحمل گردیده است، غیرقابل تصور اند.
راسک در ولایت سیستان و بلوچستان و هم مرز با پاکستان است و گروه جیش العدل سالیان طولانی است که در خاک پاکستان پرورش می یابند و هر از گاهی اقدام به چنین حملاتی در داخل خاک ایران می نمایند. با این حال اما پس از وقوع این حادثه، دوستان و دشمنان ایران نوک پیکان انتقاد را به سمت افغانستان ـ طالبان گرفته اند و به ویژه در فضای مجازی این فاجعه ای انسانی را به افغانستان و وضعیت حاکم در این کشور نسبت داده اند و همانند پروژه ی «افغان ستیزی» در تلاش اند تا روابط افغانستان و ایران را تخریب و با بر انگیختن احساسات عوام، زمینه ی اتفاقات و حوادث نا خوشایند را هم برای افغانها و هم برای ایرانیان ایجاد نمایند. به همین دلیل لازم است که نحوه ی عملیات روانی و فضاسازی مریضان و مغرضان در این رابطه به تحلیل و بررسی گرفته شود.
حلمه وحشیانه به مقر انتظامی راسک
حلمه به مقر انتظامی راسک در شهرستان راسک ولایت سیستان و بلوجستان ایران و شهادت 11نفر از نیروهای مرزبانی این کشور در بامداد جمعه، یک فاجعه ی غیر قابل توصیف بود. از همان ابتدا تقریبا همه باور داشتند که این فاجعه ای انسانی ناشی از حمله ی تروریستی جیش العدل است و با پذیرفتن مسئولیت این حمله از سوی این گروه، جای هیچ شک و تردیدی باقی نماندند.
گروه تروریستی جیش العدل برای همه گان شناخته شده است. همه می دانند که جیش العدل از کجا تامین می شود و در کجا مستقر هست. اما با آنکه همه چیز روشن و مشخص است، بعضی از رسانه ها و افراد معلوم الحال در تلاش اند تا وضعیت حاکم در افغانستان را از دلایل و عوامل فاجعه ی راسک قلمداد کنند. زیرا آنها به دنبال فضا سازی و ایجاد حاشیه اند تا روابط افغانستان و ایران را تخریب و ویران کند.
عملیات روانی و فضاسازی به منظور تخریب روابط افغانستان و ایران
افغانستان با بحرانهای چون اقتصادی، تضییع حقوق زنان و حقوق اقلیتها، انحصار قدرت و تک روی طالبان مواجه اند. در شرایطی که این بحرانها مردم افغانستان را به شدت در تنگنا قرار داده است، لجاجت و یک دندگی طالبان نیز کشور را در طول بیش از دو سال و نیم گذشته در انزوای مطلق قرار داده است. علاوه بر این وضعیت طی دو سال گذشته حوادث طبیعی مانند زلزله ی ننگرهار وشرق کشور و همچنان زلزله ی هرات و در نهایت اخراج مهاجرین از پاکستان نیز دمار از روزگار مردم افغانستان در آورده است.
با این وجود، طی دو سال و نیم گذشته تنها کشوری که در بدترین شرایط در کنار مردم افغانستان ایستاده و از مردم افغانستان حمایت کرده، ایران بوده است. زیرا ایران بر پایه ی خط مشی سیاست خارجی شان که مبنی بر «حمایت از امت اسلامی» است، بدون در نظر داشت نوع دولتهای حاکم در کشورهای اسلامی و به ویژه افغانستان سعی کرده اند که از مردم افغانستان حمایت نماید.
چنانچه پس از فروپاشی افغانستان و تسلط دوباره ی طالبان بر این کشور، توصیه ی رهبر ایران نیز این بود که:«دولتها می آیند و می روند، اما مردم می مانند. بنابراین جمهوری اسلامی باید از مردم حمایت کنند و در شرایط سخت در کنار مردم افغانستان باشند».
چنانچه همیشه ایران اولین کشوری بوده است که در قبال حوادث طبیعی در افغانستان احساس مسئولیت کرده و کمکهای اولویه را به مصدومان و خسارت دیده گان رسانده اند، زخمیان حوادث تروریستی را به شفاخانه های پیشرفته ی شان منتقل و تداوی نموده اند، کمکهای انسان دوستانه اش را در داخل افغانستان فرستاده و در نهایت از میلیون مهاجر افغانستان در ایران میزبانی می کنند.
با این وجود، اما جمهوری اسلامی ایران دشمنان و رقیبان سر سخت در دنیای غربی و آمریکایی دارند که جهت صدمه زدن به ایرانیان از هر طریقی اقدام می نمایند. به همین دلیل بنگاه های مطبوعاتی و اطلاعاتی غربی و آمریکایی، پیوسته تلاش کرده اند تا پروژه های متعددی را در قبال ایران به کار گیرند. در این میان، یکی از مسیرهای را که به منظور صدمه زدن به ایرانیان، آنها انتخاب نموده است، مسئله ی حضور مهاجرین افغانستان در ایران بوده است.
همانطور که در طول دو سال گذشته شاهد بودیم، بارها مسئله ی حضور مهاجرین در ایران فضا سازی و حاشیه سازی گردیده است و دشمنان و رقیبان ایران، تلاش کرده اند تا از طریق بر انگیختن اذهان عمومی علیه مهاجرین، فضای عمومی را در ایران مخدوش و مشوش سازند.
افزون بر اینکه مسئله ی مهاجرین حواشی سازی می شود و به یک پروژه ی در خدمت دشمنان و رقیبان جمهوری اسلامی تبدیل شده است، هر موضوعی که در رابطه به بین افغانستان و ایران اتفاق افتاده است، با بالاترین پوشش خبری و تحلیلی از سوی رسانه ها مواجه شده اند. از مسئله ی اختلافات آبی بین دو کشور گرفته تا بعضی از تنش های مرزی و همچنان سفرهای مقامات دولتین، همیشه خبرساز و در صدر برنامه های رسانه ها قرار داشته است.
تمام این مسائل در واقع قرائن و شواهدی است مبنی بر اینکه دشمنان ایران حاضر اند به قیمت تخریب و ویران کردن زندگی افغان های مهاجر و یا طبقه ی فقیر و بی بضاعت جامعه افغانستان که از طریق کار در ایران تامین معیشت می نمایند، به اهداف شان که ضربه زدن و صدمه زدن به ایران است، دست یابند.
به همین دلیل رسانه ها و افرادی که در این روزها تلاش دارند تا پای افغانستان و وضعیت حاکم در این کشور را به حمله ی تروریستی مقر انتظامی راسک سیستان و بلوچیستان دخیل کنند، به دنبال فضا سازی و حواشی سازی اند تا با ایجاد اختلاف بین دو کشور در مسیر اهداف و مقاصد شان عمل کنند.
باتوجه به آنچه که گفته شد، اینک رسانه ها و افرادی آگاه و با وجدان، مسئول اند تا دست کم در فضای مجازی علیه آن عده از کسانی که به خاطر دو دالر اقدام به تخریب روابط ایران و افغانستان می نمایند و ماموریت دارند تا به قیمت قطع نان فقرا و ضعفا از این طریق به ایران صدمه بزنند، اقدام مسئولانه نمایند. روشنفکران، رسانه ها و افراد مسئول و با وجدان در افغانستان نگذارند که مزدوران غربی و آمریکایی؛ مهاجرین و فقرای مردم افغانستان را قربانی برنامه ها و اهداف شان نمایند.
مسلم اخلاقی