یک دهه پس از امضاء پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن؛ افغانها پسان میفامه
ضرب المثل قدیمی در بین افغانها از گذشتههای دور باقی مانده است که میگوید «افغانها پسان میفامه». بی دلیل نیست که این ضرب المثل فقط در بین مردم افغانستان رایج است. زیرا واقعا ما دیر متوجه میشویم. در سال ۲۰۱۴ هنوز ۲۴ ساعت از تحلیف اشرف غنی نگذشته بود، که او به تمام زحمات کرزی خط بطلان کشید و اقدام به امضاء پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن نمود. این در حالی بود که بخش عمده ی از جامعه افغانستان و همچنان نخبگان و کارشناسان و حتی حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان که متن پیمان امنیتی و اهدافی پنهان شده در آن را دیده بودند، از امضاء و پذیرش آن اجتناب نموده بودند.
اما اشرف غنی خائینانه و بی چون و چرا پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن را امضاء نمود و اولین خیانتش را در حق مردم افغانستان مرتکب شد. از سال ۲۰۱۴ تا سال ۲۰۲۱؛ اشرف غنی و حلقهی فاسده وی مکررا در تمام عرصه ها در حق مردم افغانستان خیانت کردند، اما کسی متوجه نشدند. زیرا افغانها دیر میفامند. در این نوشته ضمن بازگویی موارد ننگین پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن(۲۰۱۴)، به خیانتها و جنایتهای که آمریکا از طریق اشرف غنی در حق مردم افغانستان انجام داده است، پرداخته میشود.
بررسی ابعاد پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن و پیامدهای آن
از قدیم گفته اند، «اگر دزد هستید، حداقل دزد با انصاف باشید». بررسی متن و اهداف نهفته در پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن نشان می دهد که آمریکا، افزون بر اینکه دزد و قاتل است، به گونه ی غیر قابل تصور بی رحم و بی انصاف نیز است. برای تائید این ادعا می توان بعضی از بندها و نمونه های روشن در پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن را مشاهده نمود.
در اولین بند از ماده ی پانزدهم پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن، تصریح گردیده بود که اعضای نیروی نظامی و بخش غیر نظامی ایالات متحده در ورود و خروج از افغانستان از داشتن پاسپورت و اسناد روادید معاف استند. همچنان در بند اول ماده شانزدهم آمده بود که «نیروهای ایالات متحده و قراردادیهای آنها میتوانند هرنوع تجهیزات، اکمالات، اجناس، تکنولوژی، آموزش و سایر خدمات را به افغانستان وارد، صادر، صدور مجدد، انتقال و یا مورد استفاده قرار دهند».
بند ششم ماده ی بیستم پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن تاکید کرده بود که «بستههای پستی که از طریق سیستم خدمات پستی ارتش ایالات متحده انتقال داده میشوند، از بازرسی، جستجو و ضبط توسط مقامات افغان، معاف میباشند».
به مواردی بالا و همچنان موارد متعددی از این قبیل که در این پیمان امنیتی گنجانیده شده بود، اگر توجه شود، دیده می شود که هریک از این موارد اهداف خاصی را دنبال می نموده است. مثلا معافیت از داشتن پاسپورت و اسناد روادید، راه را برای ورود اعضای داعش و یا هر گروه تروریستی دیگری مورد حمایت آمریکا را هموار ساخته بود که متاسفانه بعدا ثابت گردید که اعضای داعش توسط آمریکا از کشورهای عربی به افغانستان آورده شده است.
استفاده از هر نوع تجهیزات نظامی توسط نیروهای ایالات متحده آمریکا در افغانستان آزاد و بسته های پستی آمریکائیان بدون بررسی و تلاشی از سوی مسئولین افغانستان معاف از قوانین نافذه ی این کشور قلمداد گردیده بود. اکنون که به این موارد با دقت بیشتر نگریسته شود، دیده می شود که یکی از دلایل عمده ی فروپاشی افغانستان در همین بسته های بودند که آمریکا با آنهمه هزینه و آنهمه سعی و تلاش، ورود و صدور آنان را مصئون و محفوظ نموده بودند.
بررسی پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن؛ نشان میدهد که آمریکا؛ اشرف غنی و تیم وی را به منظور اجرای پلانها و برنامههای شوم شان استخدام نموده بودند که آنها نیز با تکیه بر اریکه ی قدرت از همان روز اول در خدمت آمریکا و غرب، اقدام به خیانت و جنایت در حق مردم افغانستان نمودند. اما متاسفانه مردم افغانستان، متوجه این حجم از خیانت و شرارت آنها نگردیدند و اشرف غنی و تیم وی توانستند که به مدت بیشتر از هفت سال هزاران انسان افغانستان را در راه خدمت به آمریکا و غرب قربانی نمایند.
افغانها پسان میفامه
بررسی نحوهی تعامل آمریکا طی دو دهه با افغانستان، نشان میدهد که اهداف اساسی آمریکا معطوف به سطوح بینالمللی و منطقهی بوده و در بطن اهداف آمریکا، افغانستان چندان جایگاهی نداشته است. چنانچه در سطح بینالمللی آمریکا در پی بازسازی هژمونی از دست رفتهاش بود و در سطح منطقهای نیز به دنبال مقابله و مهار رقیبان چون روسیه، چین و ایران بودند. در این میان نهادینه کردن ارزش های دموکراتیک و نهادسازی را در سطح ملی و در درون افغانستان به عنوان پوششی برای اهداف اساسی شان در سطوح بینالمللی و منطقهایی مطرح مینمودند که متاسفانه مردم و نخبگان افغانستان هرگز بدان توجه ننمودند و مسائلی با این اهمیت سترگ را نفهمیده بودند.
حضور پر قدرت طالبان و همچنان ورود داعش به افغانستان پس از سالهای 2015 که همگام با اجرایی شدن پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن است، به درستی ثابت می کند که آمریکا تحت هیچ شرایطی برنامه و پلانی برای دولت ـ ملت سازی و ارتقای ظرفیت های اقتصادی و سیاسی را در افغانستان در دستور کار نداشته است. این مسائل را پسان فهمیدیم که متاسفانه خیلی دیر شده بود و فرصت ها از دست رفته بودند.
از طرف دیگر پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن؛ که بدون در نظر داشت معیارهای اخلاقی و قانونی و با آنهمه اخطارها و هشدارهای نهفته در آن، در سال 2014 به امضاء رسید، استراتژیست های ایالات متحده به این نتیجه رسیدند که در افغانستان هرکاری که دل شان بخواهد، می توانند انجام دهند. به همین دلیل از سال ۲۰۱۴ تا سال ۲۰۲۱ همگان شاهد بودیم که آمریکا به هیچکدام از مواد آن پیمان امنیتی ننگین التزام و پای بندی نداشت.
«تقویت ثبات و امنیت در افغانستان»، «ارتقای توانمندی افغانستان برای دفع تهدیدات داخلی و خارجی»، «نظام مبتنی بر قانون اساسی»، «حمایت پایدار نیروهای دفاعی و امنیتی ملی افغان»، «امتناع از اجازه ی ورود نیروهای ایالات متحده به مساجد و یا سایر اماکن مقدسه، به منظور عملیات نظامی» و … این موارد و ده ها موارد دیگر از جمله تعهدات آمریکا برای افغانستان در پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن، درج شده بودند. اما آمریکا به هیچ کدام از این موارد عمل نکردند و به آن پایبند نبودند. متاسفانه نخبگان و مردم افغانستان نیز احساس مسئولیت نداشتند و در قبال آنهمه بی بندوباری و عهد شکنی آنان صدای بلند نمی نمودند و یا اینکه نمی فهمیدند.
باتوجه به جنایت ها و خیانت های مکرر آمریکائیان و عدم فهم و واکنش به موقع از سوی نخبگان و مردم افغانستان، آمریکائیان جری گردید و برای حفظ منافع شان، سرنوشت ملت افغانستان را به معامله گرفتند. از چشم انداز کنونی که به متن پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن و تخطی های مکرر آمریکائیان پس از امضاء آن بنگریم، به خوبی مشاهده می گردد که اگر افغانها در موقع واکنش های مقتضی در قبال رفتار آمریکائیان از خود بروز داده بودند، آمریکا در سال 2018 تحت هیچ شرایطی نمی توانستند که بدون در نظر داشت مردم و نهادهای مدنی در افغانستان، اقدام به فروش سرنوشت و آینده ما نمایند.
در بند اول ماده ی ششم پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن تصریح گردیده بود که : «مطابق این قرارداد، طرفین با هرگونه استفاده از نیروی مسلح یا تهدید علیه تمامیت ارضی، استقلال سیاسی افغانستان، به انضمام حمایت از گروههای مسلح از جمله تأمین پناهگاه و یا تسلیحات از سوی یک کشور خارجی و یا گروههای مسلح دیگر، قویاً مقابله میکنند». اما به دلیل تخطی ها و عهده شکنی های پیاپی آمریکا و عدم واکنش افغانها، آنها این موارد را نادیده گرفتند و بدون شراکت افغانها با طالبان که در آن موقع گروه مسلح غیر مسئول شناخته می شدند، وارد معامله و گفتگو شدند.
باتوجه به آنچه که در رابطه به پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن گفته شد و عدم درک به موقع افغانها از مسائل کلان کشوری، متاسفانه افغانستان را با یک شکست بزرگ و غیر قابل جبران مواجه ساختند و از اینرو لازم است که مردم و نخبگان افغانستان به موارد ذیل توجه نمایند و در آینده بادرک دقیق و شناخت عمیق شرایط قدم بر دارند.
- پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن، به عنوان یک سندِ بزرگ خیانت ملی از سوی اشرف غنی و تیم وی محسوب می گردد. از اینرو هر افغان در شرایط کنونی باید از خود بپرسد که در آن زمان چه کاری باید می نمودم که نکردم.
- اشرف غنی و تیم وی از همان روز اول که توسط فریب و تقلب و به دست آمریکائیان به عنوان رئیس جمهور در افغانستان حاکم گردید، بر هریک از ما افغانهاست که از خودمان بپرسیم که خیانتی به آن بزرگی را در آن زمان چرا نفهمیدیم و درک نکردیم.
- از سال 2015 که پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن اجرایی شد، آمریکائیان مرتب آن را نادیده گرفتند و با آنکه رسانه ها و حتی نماینده گان لویه جرگه و سنا، چندین بار اعتراض نمودند، اما کس توجه نکردند و سر انجام منجر به معامله ای سرنوشت و آینده افغانستان گردید. اکنون باید هریک از افغانها از خود بپرسد که سکوت و سهم در قبال فاجعه و بحران جاری در افغانستان چه میزان است.
- طالبان که اکنون حاکمان افغانستان است، باید با حوصله مندی و دقیق فعالیت های مخربانه و تخطی های مکرر آمریکا از پیمان امنیتی کابل ـ واشنگتن را مطالعه و بررسی نمایند. و به این نکته توجه نمایند که آمریکا با آنکه حکومت جمهوریت را بهترین دوست و هم پیمان غیر ناتویی خویش معرفی می نمود و به قول اوباما رئیس جمهور پیشین آمریکا که بهترین رویداد تاریخی را با امضاء پیمان امنیتی ـ کابل واشنگتن رقم زد، دست آخر چگونه همان امضاء کننده گان را مضحکه و مسخره ی دونیا و آخرت ساختند.
اکنون طالبان تحت هیچ شرایطی نباید به وعده ها و تعهدات شفاهی و سرخرمن آمریکائیان و مهره های جاسوسی آنها اعتماد و اطمینان کنند.
نقیب الله جمشید