جستجو
Close this search box.

طالبان و گروه های تروریستی در افغانستان؛ عوامل، پیامدها و راهکارها

Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

گروه های تروریستی در افغانستان

دو سال است که طالبان به عنوان حاکمان افغانستان با تروریسم دست و پنجه نرم می­ کنند. گزارش های ضد و نقیضی متعددی در رابطه به حضور گروه های مختلف تروریستی در افغانستان وجود دارند. تاکنون هر یکی از سازمان ها و نهادهای خارجی مطابق منافع و رویکرد خودشان از وضعیت حضور گروه های تروریستی در افغانستان گزارش ارایه داده اند.

اما طالبان؛ علی الرغم اینکه در اوایل، حضور گروه های تروریستی را در افغانستان انکار می­ کردند، ولی سرانجام با حملات فاجعه باری که از سوی گروه داعش (دولت اسلامی شاخه خراسان) صورت گرفتند و طالبان را مجبور به واکنش و مقابله نمودند، ثابت گردید که انکار گروه های تروریستی در افغانستان، کار ساز نیست.

پس از آن طالبان به صورت جدی وارد مقابله با گروه های تروریستی و بالخصوص گروه داعش گردیدند. به رغم اینکه طالبان با عزم جدی وارد مقابله با داعش شدند، اما حملات مرگ بار داعش علیه طالبان بعضی از افرادی مانند والی آنها در بلخ را نابود کردند.

با این وجود، حملات داعش و دیگر گروه های تروریستی در این آواخر کاهش یافته اند و در حال حاضر ماه­ ها هست که از آنها خبری نیست.

با آنکه فعالیت­ های داعش و دیگر گروه های تروریستی در افغانستان در حال حاضر آنچنان محسوس نیست، اما سازمانهای اطلاعاتی و مقامات بعضی از کشورها گاها، تهدیدات و خطرات آنها را و به ویژه داعش را در افغانستان جدی تلقی نموده و هشدار می­ دهند.

در چنین شرایطی لازم است تا سابقه­ ی حضور تروریسم در افغانستان بررسی گردد و در این رابطه به این پرسش ها پاسخ مقنع ارایه شود که چرا و چگونه شد که افغانستان به کانون تروریسم تبدیل شده است؟

و آیا طی دو سال حکمروایی طالبان، گروه های تروریستی در افغانستان افزایش یا کاهش یافته است؟ افزون بر اینها پیامدها و راهکارهای مقابله با گروه های ترویستی چگونه و چیست؟

گروه های تروریستی در افغانستان
طالبان همواره حضور گروه های تروریستی در افغانستان را انکار کرده اند!
  • پیشینه­ ی حضور تروریسم و گروه های تروریستی در افغانستان

ترور، روش و نوعی حذف فیزیکی افراد و به ویژه سیاستمداران و رهبران سیاسی از قدیم در جوامع مختلف وجود داشته است. اما ترور در دوران مدرن که به برنامه­ ها و پلان­ های منظم جهت از بین بردن افراد اشاره دارد و بهترین راه جهت انقلاب و بر اندازی محسوب می گردد، پس از انقلاب فرانسه، وارد دنیای جدید شد.

ژاکوبن­ها در فرانسه نخستین کسانی بودند که از این واژه جهت توصیف اعمال شان استفاده می ­نمودند. البته آنها هرگز معنای منفی و کنونی این کلمه را مد نظر نداشتند. دومین موج ترور، در قرن بیستم، با ترورهای بی شماری که توسط چپی­ ها و مارکسیست­ ها به منظور بر اندازی نظام سرمایه داری اتفاق افتادند، بروز یافت.

موج سوم ترور و تروریسم که معنای وحشتناک امروزی آن را در اذهان تداعی می­ کنند، همراه با بنیاد گرایی در خاورمیانه بروز یافت. بسیاری از اندیشمندان و ناظران اعتقاد دارند که ترور و تروریسم کلمه ­ی قرن بیستمی است که در خاورمیانه توسط بنیادگران، تولید، جریان و معنا یافته است.

با این وجود، پیشینه ­ی تروریسم در افغانستان به سال­های 1990 بر می­ گردد. پس از سالهای 1989که نیروهای شوروی از افغانستان خارج شدند، یکسری نبردهای داخلی بین گروه های جهادی بر سر منابع و قدرت شکل گرفت که زمینه ساز ویرانی کابل گردید.

طی همین سال­ها گروهی جهادی که از سوی اخوانی ­ها تمویل و حمایت می گردید، در افغانستان نفوذ پیدا کرد. به دنبال نفوذ و حضور اخوانی­ ها در افغانستان، وهابیت نیز از سوی عربستان به پاکستان و سپس وارد افغانستان شد.

با ورود وهابیت در افغانستان، کم ­وبیش نشانه ­های اولیه ­ی افکار تروریستی در بین عده­ ی محدود و معدود افغانها شکل گرفتند. در طول دوران جهاد (1989-1996)، گروهی جهادی شورای نظار به دلیل اینکه تحت تاثیر اخوانیت بودند و وهابیت نیز در بین آنها نفوذ نموده بودند، فجایعی مانند فاجعه ­ی افشار را خلق کردند.

هرچند در آن برهه کسی نتوانست، قتل عام افشار را یک فاجعه­ ی تروریستی قلمداد کند، اما تمام قرائین و شواهد بیانگرِ رفتار تروریستی در آن منطقه بود. با سقوط حکومت جهادیان، سرانجام در سال 1996 طالبان بر افغانستان مسلط گردیدند و دیری نگذشت که پای گروه تروریستی القاعده را در افغانستان باز نمود.

تروریسم، به معنی کنونی و جهانی و آن چیزی که غرب و آمریکا را به نبرد طلبید و حادثه­ ی یازده سپتمبر را رقم زد،  القاعده بود. حضور اسامه بن لادن رهبر گروه القاعده در افغانستان، تمام توجهات را به این کشور جلب نمود.

سر انجام با اتفاق حادثه­ ی یازدهم سپتمبر، افغانستان را عملا به میدان جولان غربیان و آمریکا تبدیل نمود. با حمله­ ی آمریکا به افغانستان و نابودی القاعده، طالبان اقدام به جنگ بیست ساله علیه آمریکا نمودند. در همین راستا در طول بیست سال آمریکا، طالبان را به عنوان گروه تروریستی به جهان معرفی نمود و رهبران آنها را در لیست سیاه قرار داد.

حتی رئیس شبکه ای حقانی (سراج الدین حقانی پسر جلال الدین حقانی بنیانگذار شبکه ای حقانی) تا اکنون به عنوان رئیس یک شبکه ای تروریستی، تحت تعقیب پولیس FBI آمریکاست.

با حمله­ و اشغال افغانستان از سوی آمریکا (2001 _ 2021)، بسیاری از گروه های تروریستی دیگر در جهان اسلام شکل گرفتند. یکی از این گروه­ های افراطی و خشن که از سال 2011 تا اکنون فجایعی غیر قابل تصور خلق کرده اند، دولت اسلامی عراق و شام (داعش) است. در سال 2015 حافظ سعید اورکزی، تبعه­ ی پاکستانی که به البغدادی رهبر داعش بیعت کرده بود، داعش را تحت عنوان شاخه خراسان دولت اسلامی (داعش) وارد افغانستان نمود.

گروه های تروریستی در افغانستان
داعش در سال 2015 وارد افغانستان شد

داعش از سال 2015 تا فروپاشی افغانستان در سال 2021 به دست طالبان، فجایعی بی شماری را در این کشور خلق نمودند. پس از روی کار آمدن طالبان، داعش در افغانستان روحیه گرفت و اولین حمله خونین خویش را در میدان هوایی کابل به انجام رساند که ده ها کشته و زخمی بر جای گذاشتند.

همانطور که در مقدمه تذکر داده شد، طالبان در اوایل، حضور داعش را در افغانستان انکار می نمودند، اما سر انجام پس از اینکه داعش علیه افراد طالبان، حملات مرگ باری را آغاز نمودند که حتی منجر به کشته شدن والی آنها در بلخ گردید، این گروه ناچار شدند که با عزم جدی وارد مقابله با داعش شود.

  • وضعیت گروه های تروریستی در افغانستان در دوسال حاکمیت طالبان

پس از تسلط طالبان بر افغانستان، در رابطه به حضور گروه ­های تروریستی در این کشور، دو روایت متناقض مادام در جریان بوده است. نخست اینکه طالبان اغلب حضور گروه های تروریستی را در افغانستان انکار کرده اند و تحت هیچ شرایطی آن­ها را تهدید و چالش جدی در مقابل شان نشمرده اند.

از طرف دیگر؛ سازمان های اطلاعاتی و مقامات بسیاری از کشورها از ناحیه تهدیدات و خطرات گروه های تروریستی موجود در افغانستان اظهار نگرانی کرده اند و حتی بعضی از افراد مانند مقامات آمریکای گاهی ادعا کرده اند که طی مدت زمان مشخص داعش توانایی حمله به خاک آمریکا را پیدا می ­کند.

حملات گسترده و مرگ بار بعضی از گروه های تروریستی مانند داعش و حملاتِ تحریک طالبان پاکستانی از افغانستان به خاک پاکستان و همچنان حضور ایمن الظواهری رهبرگروه القاعده در کابل، ادعای طالبان را کاملا به چالش کشید و اکنون همه باورمندند که داعش، القاعده، تحریک طالبانی پاکستانی و دیگر گروه های تروریستی در اقصی نقاط افغانستان حضور دارند.

از طرف دیگر، نشانه­ های ضعف داعش و دیگر گروه های تروریستی که در این آواخر مشاهده گردیده اند، ادعای سازمان های اطلاعاتی و مقامات آمریکایی و دیگر کشورها را نیز غیر قابل قبول و غیر اعتماد ساخته است.

از میان این دو روایت متناقض و خالی از واقعیت، می­توان به یک روایت تا حدودی قابل اعتماد دست یافت. روایت سومی که با در نظرداشت شرایط و وضعیت حاکم در افغانستان می تواند واقعی­ تر به نظر آید، اینست که گروه های مانند داعش، القاعده، تحریک طالبان پاکستانی و دیگر گروه ­های تروریستی در بعضی نقاط افغانستان حضور دارند.

گروه های تروریستی در افغانستان
گروه های تروریستی در افغانستان حضور دارند و قابل انکار نیستند!

به دلیل اینکه غرب و آمریکا؛ طی سالیان متمادی از هرنوع اهرام فشار بر دولت ها و کشورها استفاده کرده و می کنند، این گروه ­های تروریستی نیز ممکن است تحت حمایت های سرویس های آمریکایی و غربی قرار داشته باشد تا از آنها به عنوان اهرام فشار بر دولت طالبان استفاده نمایند.

انکار طالبان و همچنان ادعای حضور گروه های تروریستی در افغانستان از سوی سرویس کشورهای غربی و آمریکا نیز در این روایت مستدل می ­گردد. زیرا چنانچه گفته شد، گروه های تروریستی موجود در افغانستان در خدمت کشورهای غربی و آمریکا به عنوان یک اهرام فشار بر دولت طالبان است و انکار طالبان نیز می تواند نوعی از شعار سیاسی در جواب مقامات و سرویس های اطلاعاتی غربی باشند.

به عبارت بهتر، طالبان با انکار حضور تهدید آمیز گروه های تروریستی در افغانستان، می خواهد در قبال قدرت های که این گروه ها را به خدمت گرفته اند، وانمود کنند که طالبان بر اوضاع مسلط است و گروه های تروریستی تهدیدی به شمار نمی روند.

  • عوامل و پیامدهای حضور گروه های تروریستی در افغانستان

یکی از عوامل اساسی حضور گروه های تروریست در افغانستان، همیشه خلاء قدرت بوده است. چنانچه با خروج نیروهای شوروی (1989) از افغانستان، خلاء قدرت بوجود آمد. به دنبال آن، میان مجاهدینی که در بیرون راندن نیروهای شوری در کنار هم جنگیده بودند، جنگ های خونینی بوجود آمدند.

در جنگ های تنظیمی و گروهی در کابل، هریک از گروه های جهادی به دنبال حامی خارجی بودند. در این میان رهبران شورای نظار با توجه به روابط و تعلقاتی که با کشورهای عربی و به ویژه کشور مصر داشتند، باعث شد که حمایت­ های اخوان المسلمین را جلب نمایند.

حمایت اخوان المسلمین از شورای نظار، باعث گردید که آنها در افغانستان نفوذ پیدا کند. با باز شدن پای اخوانی­ ها در افغانستان، وهابیت نیز از طریق پاکستان در طول دوران جهاد با گروه های کوچک در افغانستان وارد تعامل شدند. وجود و نفوذ اخوانی ها و وهابی­ ها در کشور، گروه القاعده را نیز متمایل به ایجاد روابط با گروه های درگیر در افغانتسان نمود. در همین راستا با سقوط دولت مجاهدین و تسلط طالبان در سال 1996 بر افغانستان، گروه القاعده که از قبل با طالبان در ارتباط بود، وارد افغانستان شد.

با حمله­ ی آمریکا و فروپاشی گروه القاعده و به دنبال آن، جنگ طالبان با آمریکا و دیگر کشورهای غربی، طالبان را وا داشتند که با دیگر گروه های تروریستی روابط شان را محکم نمایند تا در عملیات چریکی شان از آنها کمک دریافت کنند.

هرچند ارتباطی بین طالبان و گروه داعش وجود نداشته و ندارد، اما روابط طالبان با گروه القاعده، تحریک طالبان پاکستانی، حرکت اسلامی اوزبکستان، حزب ترکستان شرقی و دیگر گروه های تروریستی غیر قابل انکار است.

گروه های تروریستی که با طالبان در تعامل بودند، پس از تسلط آنها بر افغانستان، بدون تردید از روابط گذشته شان استفاده نموده و در افغانستان مستقر گردیده اند. در این میان داعش نیز قبل از طالبان، همانطور که تذکرش رفت تقریبا پس از سالهای 2015 در افغانستان مستقر شده بود و کم ­وبیش رو به رشد بود که با تحولات افغانستان تقویت و روحیه­ ی تازه گرفت.

بدون تردید حضور پدیده ­ی تروریسم در هر گوشه­ ی از جهان که باشد، خوب نیست. در همین راستا حضور آنان در افغانستان نیز تحت هیچ شرایطی به نفع افغانستان نبوده و نیست. حضور گروه های تروریستی در افغانستان به هر صورت، پیامدهای به شدت ویرانگر بر وضعیت امنیتی، اجتماعی، اجتماعی و سیاسی کشور دارند.

حضور گروه های تروریستی در کشور، میکانیسم امنیتی و اجتماعی و روانی جامعه را مختل نموده و امنیت کشور را کاملا سلب می نمایند. با سلب امنیت از فضای عمومی در کشور، رویکرد کشورهای که در پی تعامل با افغانستان اند، تغییر می­ یابند و بی اعتمادی را نسبت به وضعیت جاری افزایش می دهند.

افزون بر اینها به دلیل نبود امنیت و حضور گروه های تروریستی هیچ یکی از شرکت ها و کارخانه ­جات خارجی حاضر به ادامه ای تعامل و کار در افغانستان نمی گردند. از طرف دیگر؛ با حضور گروه های تروریستی، کشور را به لانه و کانون تروریسم تبدیل کرده و افغانستان را برای همیشه منزوی می نماید.

در این صورت سرنوشت افغانستان برای سالیان متمادی آینده مبهم و نا روشن و همچنان وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه عقب مانده باقی می ماند.

گروه های تروریستی در افغانستان
حضور گروه های تروریستی در افغانستان مانع پیشرفت های این کشور خواهد شد
  • راهکارها جهت مبارزه با تروریسم

در شرایط کنونی طالبان به عنوان حاکمان افغانستان، لازم است که از هر طریق و از هر مسیری جهت بر طرف کردن سایه شوم گروه های تروریستی از افغانستان تلاش نمایند. در این رابطه راهکار ذیل کم و بیش احتمال می دهد که نتیجه بخش باشد:

اولا: طالبان بایستی به خواست مردم افغانستان توجه کنند و پایه های مردمی حکومت شان را در میان جامعه ای افغانستان محکم نمایند. پس از آن می ­توانند به کمک مردم به مقابله با پدیده شوم تروریسم بر آیند.

در این مسیر اگر طالبان موفق عمل نمایند و رضایت مردم را جلب کنند و همکاری جامعه را به همراه داشته باشند، بدون تردید هر نوع تهدید و خطر را که از هر ناحیه صورت گیرد، می­ تواند برطرف کند.

ثانیا: دومین نکته اساسی اینست که طالبان بایستی منافع و سرنوشت افغانستان را با کشورهای همسایه و منطقه گره بزند. کشورها و قدرت های دور دست به هر میزانی که در سطح بین المللی تاثیر گذار باشند، اما هرگز به میزان کشورهای همسایه و منطقه نمی ­تواند در سرنوشت افغانستان تاثیر گذار باشند. از این­رو ایجاب می نماید که طالبان در سیاست خارجی شان، کشورهای منطقه و همسایه را در اولویت قرار دهند.

با در نظرداشت نکات فوق و همچنان با روی دست گرفتن دیپلماسی ملایم و نرم و به دور از تنش و کشمکش، طالبان می تواند در مقابله با تروریسم موفق عمل نماید و سرنوشت و آینده ای درخشان برای افغانستان رقم زند.

 

شکریه احمدی

 

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=3574

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مقالات