بیش از چهل سال از بحران سیاسی افغانستان می گذرد؛ بحرانی که پیامدهای بس زیانبار امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر مردم این کشور تحمیل کرده است. در طول این مدت چه قدرتهای حاکمه و چه جریانهای مخالف و چه جامعه جهانی عمدتا حل بحران را از طریق نظامی دنبال کردند.
خروج نیروهای آمریکایی و سایر نیروهای خارجی از افغانستان، به قدرت رسیدن دوباره طالبان و پیدایش چالشهای جدید، ثابت کرد که بحران افغانستان راه حل نظامی ندارد و باید راه بدیلی جستجو کرد!
تعامل جهت های ذیل دخل در اوضاع سیاسی افغانستان و جامعه جهانی پس از پانزده آگست 2021 نیز این مسأله را تأیید می کند. در این نوشته نقش جامعه جهانی در حل بحران افغانستان به تحلیل گرفته می شود و اقدامات کنونی آنها مورد ارزیابی قرار می گیرد.
ریشه های بحران سیاسی افغانستان
پدیده جهانی شدن یا جهان وطنی باعث شده است محصور بودن هر پدیده سیاسی و اجتماعی بزرگ در مرزهای رسمی یک کشور رد شود. بدین جهت ریشه های بحران سیاسی افغانستان را نمی توان تنها در داخل این کشور مطالعه کرد، بلکه بحران سیاسی چند دهه ای اخیر افغانستان، پیوند مستقیم با اوضاع و احوال سیاسی منطقه ای و جهانی دارد.
- عوامل داخلی بحران سیاسی افغانستان
عوامل داخلی بحران سیاسی در کشور متعدداند؛ اما در این میان نقش چند عامل محوری و اساسی است که زمینه پیدایش دیگر عوامل را در افغانستان مهیا ساخته اند و می سازند.
بیسوادی اکثریت مطلق شهروندان افغانستان، سطح نگری مردم نسبت به امور مهم ملی، عدم درک درست عموم مردم از مسائل مهم و سرنوشت ساز ملی، جزیره ای شدن سکونت اقوام و نبود ارتباطات مستقیم میان اقوام و زبانها در اکثر مناطق افغانستان، عدم شناخت و آگاهی مردم از یکدیگرشان، نبود فرهنگ مسئولیت پذیری اجتماعی در میان مردم، عدم توجه به ظرفیت سازی فردی و ملی متناسب با مقتضیات زمان، انحصارگرایی حاکمان و عدم تحقق عدالت اجتماعی، از جمله عوامل اصلی پیدایش و تداوم بحران سیاسی در افغانستان به شمار می روند.
عوامل بیرونی بحران سیاسی افغانستان
در مطالعه عوامل بیرونی مؤثر بر بحران سیاسی در افغانستان، می توان به رویارویی شرق و غرب و استراتژی سلطه آمریکا از یکسو و دخالتهای کشورهای منطقه از جلمه برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس و پاکستان و هند از سوی دیگر توجه کرد.
مطالعات تاریخی نشان می دهند در پیدایش و تداوم بحران سیاسی چهار دهه اخیر افغانستان، دخالت های آمریکا، انگلیس، شوروی سابق و روسیه کنونی، پاکستان، عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی با استفاده از عناصر داخلی بیشترین تأثیر را داشته اند.
از جنگ مجاهدین علیه شوری تا جنگهای داخلی، پیدایش گروه طالبان، حمله نظامی آمریکا و متحدینش به افغانستان و تداوم کنونی بحران، به سیاستهای جهانی و منطقه ای این کشورها مرتبط است.
- رویکرد کنونی جامعه جهانی در حل بحران افغانستان
بیش از چهار دهه جنگ در افغانستان ثابت کرد که بحران سیاسی در این کشور راه حلی نظامی ندارد. خروج آمریکا و متحدینش از افغانستان، اتخاذ سیاست گفتگو از سوی اکثریت مخالفین سیاسی داخلی طالبان، نحوه تعامل منطقه و جهان با گروه حاکم، همه و همه نشان می دهند که راه حل نظامی به بن بست رسیده است.
با در نظرداشت ریشه های بیرونی بحران سیاسی افغانستان، نقش جامعه ای جهانی در حل این بحران محرز و ثابت است؛ بدین معنی که اراده و عزم جامعه جهانی در حل مشکلات سیاسی موجود در افغانستان تأثیر اساسی دارد.
اما به نظر می رسد غربیها در این میان میدان را از دیگران ربوده اند و برخلاف نگاه اکثریت کشورهای منطقه، با در اختیار گرفتن سازمانهای بین المللی تأثیرگذار از جمله سازمان ملل متحد در پی تحریف اصل بحران و تقلیل آن تنها به مسائل مرتبط با حقوق زنان هستند.
به نظر می رسد گسترش فرامین زن ستیزانه اخیر طالبان و پوشش حداکثری آن در رسانه ها و محافل سیاسی غرب، در تبانی با غربی ها و در راستای این سیاست تقلیلگرایانه غرب صورت می گیرد تا اذهان عمومی داخلی، منطقه و جهان را از مسائل و چالشهای اساسی منحرف ساخته و تنها مشکل موجود در افغانستان امور مربوط به حقوق زنان را معرفی کنند.
- سازمان ملل متحد و تحریف بحران سیاسی در افغانستان
مقایسه نشست های اخیر نهادهای سازمان ملل متحد از جمله شورای امنیت، شورای حقوق بشر و یونسکو با موضعگیری اولیه نهادهای مذکور در قبال افغانستان، نشاندهنده تغییر رویکرد این سازمان نسبت به بحران کنونی افغانستان است.
در نشستهای اخیر نهادهای یادشده، مهمترین چالش موجود در افغانستان مسائل حقوق بشری و حقوق زنان مطرح می شود، در حالیکه مسائل مرتبط با حقوق زنان یک مسئله فرعی و بخش از بحران کنونی افغانستان هستند؛ اما سازمان ملل متحد با تقلیل بحران به حقوق زنان و به فراموشی گذاشتن حکومت همه شمول و فراگیر و حل انحصاری بودن قدرت، در صدد تحریف اصل بحران است.
بدون شک نامگذاری روز بین المللی آموزش به نام زنان و دختران افغانستان، سفر دو معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در ظرف دو هفته به افغانستان و بحث و گفتگو با مقامات طالبان در مورد حقوق زنان در راستای تثبیت همین روایت از بحران موجود در افغانستان صورت گرفته است.
- تلاش آمریکا و اروپا در جهت تحریف بحران سیاسی افغانستان
آمریکاییها و اروپاییها نیز تلاش دارند که چالش اصلی سیاسی در افغانستان را -که عدم مشروعیت داخلی نظام حاکم، انحصاری بودن قدرت، به حاشیه رانده شدن اقوام و جریانهای سیاسی خارج از حلقه طالبان از قدرت و به طور کلی غیر مردم بودن حکومت موجود است- تحریف کنند و مسائل مرتبط با حقوق زنان را به عنوان تنها مشکل و چالش در افغانستان مطرح کنند.
موضعگیری همانگ نهادها و شخصیتهای سیاسی آمریکایی و اروپایی را می توان به عنوان مؤید این سیاست از سوی غرب عنوان کرد. خلیلزاد نماینده سابق آمریکا در امور افغانستان در هفته های اخیر با برجسته نمودن حقوق زنان چندین بار از طالبان خواست که از مولوی عبدالحمید روحانی اهلسنت در زاهدان الگو بگیرند.
تام ویست نماینده ویژه آمریکا برای افغانستان اخیرا صحبتهای خود را متمرکز بر حقوق زنان ساخته است از جمله در سفر اخیرش به پاکستان همین موضوع را برجسته نموده است. ژاردافیر سفارت آمریکا برای افغانستان نیز چندیست صحبتها و فعالیتهایش بر همین محور می چرخند. همین رویکرد در فعالیتهای شخصیتها و نهادهای اروپایی نیز کاملا پیداست.
- آیا رویکرد کنونی سازمان ملل متحد و غرب میتواند بحران سیاسی افغانستان را حل کند؟
چنانکه پیش از این اشاره شد، رویکرد کنونی سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به این سازمان و کشورهای غربی، در تبانی با طالبان –در بدل تأمین شدن خواسته های غرب- در صدد تحریف بحران واقعی در افغانستان هستند؛ بدین بیان که حقوق زنان که نقش فرع و شاخه ای بحران را دارد به عنوان اصل بحران قلمداد می شود.
لذا چنانچه طالبان از موقف فعلی خود کوتاه بیایند و موانع ایجاد شده بر تحصیل و کار زنان را بردارند و انتظار هم همین است که در سال نو خورشیدی چنین هم بشود، مشکلات افغانستان از نظر غرب حل شده پنداشته می شود و ممکن است حکومت این گروه هم از سوی غربیها و کشورهای همسو با آنها مورد شناسایی قرارگیرد، در حالیکه بحران اصلی در افغانستان که بحث مردمی و فراگیر شدن قدرت باشد همچنان پا برجاست.
بدین لحاظ می توانیم بگوییم سیاست کنونی سازمان ملل متحد و کشورهای غربی در افغانستان محکوم به شکست است و به هیچ وجه نمی تواند بحران سیاسی افغانستان را پایان دهد.
سردار اخلاقی زاده، تحلیلگر سیاسی مسائل افغانستان