جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

انحصارگرایی طالبان

تئوریسن‌های علم سیاست بر این باور هستند که دوری ملت از دولت می‌تواند فنای آن دولت یا حکومت را در پی داشته باشد، زیرا مردم هستند که می‌توانند حکومت‌ها را جان ببخشند یا جان شانرا بگیرند. این نظریه اگر به سمت حکومت‌داری طالبان برود، بی‌شک جان بخشیدن یا جان گرفتن در آن حتمی است و راه سومی در آن وجود نخواهد داشت.

با حاکمیت طالبان، اکثریت مطلق مردم افغانستان هیچگونه واکنشی در برابر این گروه نداشتند و انتظار شان بر این بود که طالبان بتوانند در نبود امریکا و نیروهای ناتو و دخالت‌های بیرونی، یک حکومت مقتدر و مطمئن را شکل دهند که بر اساس خواست و اراده ملت باشد و اساس آن با دستورات دین مبین اسلام گذاشته شود.

طالبان آمدند، افغانستان را گرفتند، شعار دادند، کابینه سرپرست معرفی کردند، ولی این کابینه نه رنگ و بوی وحدت ملی داشت و نه رنگ و بوی یک حکومت اسلامی و شریعت‌مدار. اکثریت یا بهتر بگوییم که بالای 90 درصد اعضای کابینه را طالبان و قوم پشتون اشغال کرد و از سهم دیگر اقوام خبری نبوده و نیست. هر چه بوده و هست، انحصارگرایی طالبان است.

انحصارگرایی طالبان
در دولت طالبان تنها خبر از انحصارگرایی طالبان است

در حالیکه افغانستان کشور اقوام است و این خصوصیت آنرا به باغ زیبایی تبدیل کرده که اگر با وحدت و برادری آبیاری شود، هر روز پربارتر و شکوفاتر می‌شود، ولی اگر یکی بدکرداری کند، این باغ دیگر باغ نخواهد بود.

حکمرانی خوب؛ اصلی که نجات‌بخش است

  • انحصارگرایی طالبان: جدال طالبان با غیرپشتون‌ها

یکی از خواسته‌های عمده مردم افغانستان، منطقه و جهان از گروه حاکم در افغانستان، تشکیل حکومت فراگیر بوده است که در آن همه اقوام سهم داشته باشند. نشست‌های زیادی در این خصوص در کشورهای منطقه و جهان برگزار شد، ولی طالبان بر خلاف همه این خواسته‌ها لجاجت کرده و می گویند که حکومت شان فراگیر است.

با نگاهی به این موضوع میتوان دریافت که طالبان تلاش دارند یک حکومت تماما پشتونی شکل دهند تا قدرت مطلق در دست پشتون‌ها خصوصا طالب‌ها باشد، چون طالبانِ معتدل و پشتون‌های با افکار باز هم نسبت به این انحصارگرایی طالبان معترض هستند. به طور نمونه اعتراض سراج الدین حقانی وزیر داخله طالبان که واضحا به انحصارطلبی این گروه اعتراض کرد.

در یک نگاه کلی می توان گفت که تشکیل یک حکومت طالبانی در افغانستان و حذف دیگر اقوام به هیچ عنوان قابل تاسیس نیست و جنگ های خونین داخلی را در پی دارد و این خواب های پریشان طالبان فقط برای خودشان دردسر به بار می‌آورد و وحدت ملی را صدمه جدی وارد می‌سازد.

  • آیا جنگ داخلی در راه است؟

جنگ‌های داخلی دهه هفتاد را همه به یاد دارند که به‌خاطر قدرت‌طلبی برخی از رهبران جهادی، جنگ درگرفت و افغانستان و خصوصا کابل به مخروبه متروکه‌ای تبدیل شد که گویا سالهاست کسی در آن زندگی نکرده است. قدرت طلبی طالبان هم می‌تواند یک جنگ داخلی تمام عیار را به راه بیندازد و این یک امر دور از انتظار نخواهد بود، زیرا مردم افغانستان به خوبی ثابت کرده‌اند که در برابر زور و استبداد هیچگاه سر خم نکرده و برای حق خود می‌جنگند.

قطعا اگر جنگی در بگیرد، جنگ علیه امریکا یا شوروی یا انگلیس نه، بلکه جنگ بین برادران خواهد بود و این اصلا و ابدا به نفع یک افغانستان واحد نیست و طرف‌ها خصوصا طالبان نباید زمینه یک جنگ خونین دیگر را فراهم کنند که در آن برادر، برادر را از بین ببرد.

انحصارگرایی طالبان
طالبان مراقب باشند که انحصارگرایی طالبان منجر به جنگ داخلی نشود

مبنا و پیامدهای امتناع طالبان از ایجاد حکومت همه‌ شمول

  • راه‌حل چیست؟

افغانستان بیش از چهل سال است که درگیر جنگ و خونریزی بوده است و مردم افغانستان تا مجبور نشوند، راه جنگ را در پیش نمی‌گیرند. طالبان بخشی از همین مردم هستند، ولی نماینده تمام مردم نه. بنابر این لازم است که طالبان در اسرع وقت یک حکومت به تمام معنا فراگیر را تشکیل دهند که نمایندگان واقعی و حقیقی مردم در آن جا داشته باشند.

انحصارگرایی طالبان پایه های پیشرفت را از بین برده و زمینه های جنگ و برادرکشی را فراهم می‌سازد. زمان آن فرارسیده که در نبود خارجی‌ها، یک حکومت مقتدر و مستحکم شکل بگیرد که افغانستان خسته و دردمند را به یک کشور مترقی و باثبات تبدیل کند. اشتباهات گذشته نباید تکرار شود که برای افغانستان و مردم افغانستان زهر هلاهل خواهد بود.

 

الیاس احمدی

 

 

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=3479

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *