دزدی از سودان و دشمنی با افغانستان
در چارچوب سیاست خارجی ایالات متحده، روئسای جمهور آن، پیرو یک خط سیاسی بوده و تغییری در رویکرد و عملکرد شان دیده نشده است. بهطور مثال در سال 2001 بهبهانه مبارزه با تروریسم به افغانستان لشکرکشی کرد، ولی پس از آنکه این کشور را اشغال نمود، 20 سال با انواع و اشکال مختلف، آتش جنگ را شعلهور نگهداشت تا منافع رهبردی خود را تامین کند.
اینکه گفته میشد با وجود حضور نظامی امریکا و متحدانش در افغانستان، 20 گروه تروریستی در این کشور حضور و فعالیت داشتند، مسئله پیچیده و عجیبی نبود، زیرا امریکا عمدا این گروهها را پرورش میداد و جغرافیای افغانستتان را ناامن نگهمیداشت. این ناامنی، سبب میشد تا واشنگتن بتواند به سادگی معادن افغانستان را تاراج و از مسیرهای مختلف قاچاق کند.
سودان؛ امپراتور طلا
با این حال در درگیریهای اخیری که در سودان رخ داده و تاکنون نیز جریان دارد، ظاهرا جنگ بین دو گروه سودانی است، ولی اصل ماجرا معادن طلای این کشور میباشد که امریکا زیر آتش جنگ، آنها را تاراج مینماید. سودان به امپراتوری طلا معروف است و بر اساس دادههای موجود، امریکا در یکسال گذشته به ارزش یک میلیارد دالر طلا از سودان به بنادر امارات منتقل کرده است.
البته در این مسیر، امریکا تنها نیست و کشورهای امارات و قطر نیز شراکت نزدیکی با واشنگتن دارند. طوری که بهتازگی سازمان عفو بینالملل نیز با متهم کردن امارات به پشتیبانی از نیروهای واکنش سریع در سودان اعلام کرد این حمایتها به وخامت بحران منجر شده و از جامعه جهانی خواست برای توقف آن بر ابوظبی فشار وارد کند.
جنگ بر سر پایگاه بگرام
اگر هزاران کیلومتر دورتر از سودان، بهکشور خود ما برگردیم، بار دیگر ردپای امریکا در تنشهای بین افغانستان و پاکستان بهخوبی دیده میشود. تا قبل از اینکه طالبان به درخواست پایگاه بگرام خواهی ترامپ، «نه» نگفته بود، تنش آنچنانی بین کابل و اسلامآباد وجود نداشت، ولی پس از آن این تنش تا حدی اوج گرفت که حتا پس از چهار دو مذاکره بین طرفین در ترکیه، اسلامآباد تن به آتشبس نداد.
به این معنا که امریکا پس از اینکه درخواستش از سوی طالبان رد شد، دستگاه نظامی پاکستان را وادار کرد تا وارد جنگ با کابل شود. هدف این جنگ، تسلیمی کابل در برابر درخواست رئیس جمهور امریکا بود، ولی مقامات طالبان بهخوبی توانستند در برابر این توطئه ایستادگی کنند. ایستادگیِ که با استقبال گرم مردم افغانستان نیز مواجه شده و با وجود مشکلاتی که در داخل وجود دارد، ولی در برابر تهدیدات و تجاوزات بیگانگان، یکدست و یکپارچه ایستادند.
کودککشی از سودان تا افغانستان
در سودان بخاطر طلا، کوچهها و سرکها پر از جسد شده و بوی خون فضا را اشغال کرده است. همینطور در افغانستان نیز، پاکستان به نمایندگی از امریکا، غیرنظامیان را هدف قرار میدهد که نمونه اخیر آن، حمله دوشنبهشب ارتش این کشور بر بخشهای از ولایات خوست، کنر و پکتیکا بود که در نتیجه آن 9 کودک و یک زن جانهای خود را از دست دادند.
این حملات نقض آشکار کنوانیسیونهای بینالمللی و حقوق همسایگی است. با این وجود طرف پاکستانی در حالیکه دنیا به گفتوگو بین کابل و اسلامآباد تاکید دارد، از زبان زور و آتش سخن میزند و به میز مذاکره لگد وارد مینماید.
تحولات اخیر در سودان و افغانستان و پاکستان، خیلی از قضایای لاینحل را حل میکند که در بالا به جزئیات آن پرداخته شد. با این حال بهنظر میرسد که ترامپ از بازپس گرفتن بگرام ناامید شده و قصد دارد با استفاده از این آب گلآبود ماهی بگیرد. سناریوی ترامپ برقراری آتشبس حتا موقت بین افغانستان و پاکستان است تا در نهایت بتواند مغرورانه خود را عامل آشتی بین این دو همسایه بخواند.
به هر حال امریکا یا ترامپ در حال کشتار وسیع مردم بیگناه در سودان و افغانستان است که طریقههای آن فرق دارد، ولی حاشیهای مهمتر از متن اینجا، آشنایی جهانی با ماهیت سیاست خبیثانه امریکا است.

الیاس احمدی











