سفر نتانیاهو به امریکا
نتانیاهو در واپسین روزهای سال 2025 راهی امریکا شده؛ سفری که به دیدار با دونالد ترامپ انجامید و محور گفتگوها ایران، گامهای بعدیِ طرح آتشبس غزه، مرحله دوم آن و حتی بحث نیروی تثبیت بینالمللی بوده است. اما مسئله فقط زمانبندی و دستورکار نیست. مسئله، معنای سیاسیِ این سفر است: نخستوزیر اسرائیل در حالی که دیوان کیفری بینالمللی برای او حکم بازداشت صادر کرده، باز هم به پایتخت امریکا میرود، دست میدهد، عکس میگیرد و از پشت درهای بسته، برای آینده غزه و منطقه نسخه میپیچد.
این سفر، پنجمین سفر نتانیاهو برای ملاقات با ترامپ در امریکا از ابتدای سال 2025 است؛ تکرار غیرعادی رفتوآمدی که یک پیام ساده دارد: اسرائیل بدون هماهنگیِ واشنگتن تصمیمگیر نهایی نیست و واشنگتن هم با تمام ادعاهای حقوق بشریاش( که حنایش حداقل برای ما افغانها رنگی ندارد)، عملا در نقش شریک سیاسی و نظامی پروژهای عمل میکند که جهان هر روز بیشتر آن را اشغال، تغییر اجباری واقعیتهای میدانی و پایمالسازی حقوق فلسطینیان میخواند.
زمینه تاریخی؛ از شناسایی فوری تا پیمان امنیتی نانوشته
اگر بخواهیم سفرهای پرشمار نتانیاهو به امریکا را فقط رفتوآمد دیپلماتیک ببینیم، مثل این است که جنگ را فقط با شمارش گلولهها بفهمیم و از سیاست پشت ماشه غافل شویم. رابطه امریکا و اسرائیل یک رابطه عادی میان دو دولت نیست؛ یک پروژه تاریخی است که از 1948 تا امروز در سه محور شکل گرفته: حمایت سیاسی، حمایت نظامی و همپوشانی ایدئولوژیک و امنیتی.
- شناسایی سریع
ایالات متحده از نخستین دولتهایی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت؛ آنهم در لحظهای که جهان تازه وارد نظم پس از جنگ جهانی دوم میشد و مسئله فلسطین به یکی از گرههای اصلی سیاست بینالملل تبدیل میگردید.
- اسرائیل؛ دارایی راهبردی امریکا
برای امریکا دولتی که میتواند در منطقهای پرآشوب، نقش یک پایگاه سیاسی-نظامی همسو با غرب را بازی کند، تبدیل به یک دارایی راهبردی شد. سالهاست که روابط اسرائیل و امریکا رابطه نه فقط از جنس همدلی سیاسی، بلکه از جنس همافزایی امنیتی شد؛ همافزاییای که در دهههای بعد با انتقال فناوری، رزمایشهای مشترک، تبادل اطلاعات و حمایتهای تسلیحاتی شکل نهادی پیدا کرد.
- وتوی سیاسی؛ پشتگرمی دیپلماتیک همیشگی
یکی از مهمترین ستونهای این رابطه، سپر دیپلماتیک امریکا در سازمان ملل بوده است؛ جایی که واشنگتن بارها در بزنگاههای حساس، با ابزارهای سیاسی، هزینههای بینالمللی اسرائیل را کاهش داده یا بیاثر کرده است. این سازوکار دقیقا همان چیزی است که امروز هم در پرونده غزه، به شکلهای دیگر بازتولید میشود. از فشارهای پشتپرده برای مدیریت انتقادات گرفته تا تلاش برای بیاعتبارسازی سازوکارهای حقوق بینالملل.
نتانیاهو با حکم بازداشت ویزا میگیرد؛ امریکا با حقوق بشر ژست میگیرد
بیایید با کلمات بازی نکنیم. دیوان کیفری بینالمللی، در اسناد رسمی، پرونده نتانیاهو را پرونده اتهامهای مربوط به جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت میداند و حتی صفحه اختصاصی متهم در وبسایت ICC درباره نوع اتهامها توضیح میدهد.
در همان چارچوب، حکم بازداشت برای نتانیاهو در 21 نوامبر 2024 صادر شده است و در بیانیههای رسمی آن به صراحت به این موضوع اشاره شده است.
اکنون سؤال این است که وقتی نهادی رسمی در نظام حقوق بینالملل چنین اقدامی میکند، واکنش مدعیان همیشگی آن چیست؟ پاسخ تکاندهنده است: نه فقط بیاعتنایی، بلکه حمله به خود سازوکار عدالت.
ایالات متحده در سالهای اخیر مسیر فشار بر ICC را ادامه داده و حتی تحریمهایی علیه مقامات و قضات مرتبط اعمال کرده است؛ از جمله گزارشهای معتبر درباره اعلام تحریمها توسط وزیر خارجه امریکا و واکنش ICC که آن را تهدیدی علیه استقلال قضایی دانست. این رفتار از منظر سیاسی یک پیام روشن دارد: وقتی عدالت بینالمللی سراغ دشمنان واشنگتن برود، مقدس است؛ اما اگر سراغ متحدانش برود، نامشروع میشود و باید با تحریم و فشار خفهاش کرد.
در چنین فضایی، سفر نتانیاهو به امریکا دیگر یک سفر عادی نیست؛ یک نمایش قدرت است: نمایش اینکه اسرائیل حتی با سایه حکم بازداشت، همچنان در آغوش حمایت سیاسی و امنیتی امریکا راه میرود.
فقط یک مانور در ایران و هراسی که پشت ادعاها پنهان است
یکی از جالبترین لایههای سیاست امنیتی اسرائیل این است که همزمان دو تصویر میسازد: تصویر اول، تصویر یک رژیم همیشه آماده، همیشه مسلط، همیشه بازدارنده. تصویر دوم، تصویر یک دولت همیشه نگران، همیشه در حالت اضطرار، همیشه نیازمند تضمین خارجی.
رزمایشها و مانورهای نظامی دقیقا در همین میان ایستادهاند. گزارشهایی درباره رزمایشهای ایران در روزهای اخیر منتشر شده که آن را نمایش قدرت و آمادگی برای سناریوهای دفاعی میدانند و حالا نتانیاهو قصد دارد در سفرش به امریکا روی این موضوعات و قدرت موشکی ایران نیز بحث کند.
حقیقت این است که اگر نمایش قدرت ایران تا این حد در محاسبات امنیتی اسرائیل اثر دارد، اگر اسرائیل بهخاطر یک رزمایش مجبور میشود سطح آمادهباش و هشدار را بالا ببرد و ترسش از ایران را به ترامپ توضیح دهد، پس آن افسانه بازدارندگی مطلق یک افسانه تبلیغاتی است. نتانیاهو از مانور میترسد؛ وای از آن روزی که جنگی واقعی و گسترده از سوی ایران به شکل پایدار و چندلایه رخ دهد.

سفر نتانیاهو به امریکا؛ آیینهای است که امریکا دوست ندارد در آن نگاه کند
سفر پنجم نتانیاهو به امریکا در کمتر از یک سال، بیش از هر چیز یک آیینه است: آیینهای که شعارهای حقوق بشری را در کنار واقعیتهای حمایت سیاسی و نظامی میگذارد و از دل آن، تصویری بیرون میآید که برای واشنگتن خوشایند نیست؛ اما واقعی است.
نتانیاهو با پروندهای سنگین در عدالت بینالمللی، همچنان از معافیت عملی برخوردار است.
امریکا به جای حمایت از سازوکارهای حقوقی، حتی به سمت فشار و تحریم ICC رفته است.
غزه در خطر تثبیت اشغال جدید با نامهای تازه است؛ از حضور دائم تا رویای شهرکسازی و الحاق به اسرائیل.
ایران نشان داده یک درگیری مستقیم میتواند منطقه را تا آستانه انفجار ببرد و اسرائیل برای مدیریت این سطح از بحران، بیش از هر زمان به چتر امریکا تکیه دارد.
در نهایت، این سفرها فقط یک سفر ساده نیستند؛ امضا هستند. امضای مشترک یک ائتلاف که در میدان، هزینه انسانیاش را فلسطینیان میپردازند و در سیاست، هزینه اخلاقیاش را ادعای حقوق بشر در غرب.
سعید محمدی











