قریب به دو سال از بازگشت طالبان به قدرت میگذرد و برخلاف دوره قبلی که سه کشور عربستان سعودی، امارات متحده عربی و پاکستان آنها را به رسمیت شناخته بود، تاکنون هیچ کشوری حاضر به تایید و به رسمیت شناختن امارت اسلامی نیست.
هرچند که کشورهای منطقه و جهان ارتباطاتی را با طالبان دارند اما این بدان معنا نیست که طالبان توانسته مشروعیت کسب کند بلکه آنها بنا به دلایلی همچون کنترول مرزها، مسئله مهاجرین، مبارزه با تروریسم، تجارت، کمک رسانی به مردم افغانستان و… با مسئولان امارت طالبان تعامل میکنند.
سابقه تاریک طالبان
در سالهای 1996 تا 2001 طالبان به کنترول جغرافیایی افغانستان دست یافتند و ملاعمر در قندهار به مسند امیری تکیه زده بود. آنها در این دوره 5 ساله آنچنان ظلمی را به مردم افغانستان روا داشتند که میلیونها نفر مجبور به مهاجرت شدند. زنان حق کار و بیرون شدن از خانه را نداشتند. دختران از تحصیل منع شدند و گروههای تروریستی همچون القاعده در افغانستان لانه کرده بودند. با آنکه رهبر طالبان در سال 2001 کشت مواد مخدر را حرام اعلام کرد اما خشخاش یگانه کالای صادراتی افغانستان در آن سالها بود.
همانطور که گفته شد سه کشورعربستان، امارات و پاکستان حکومت طالبان را به رسمیت شناخته بودند و با توجه به حمایتهایی که این کشورها برای ایجاد و قدرتگیری طالبان در افغانستان داشتند، امری معمول محسوب می شد.
اما سایر کشورهای منطقه و جهان هیچگاه به حکومت امارت اسلامی امید نداشتند و همواره به دنبال جایگزینی برای آن بودند که نهایتا در سال 2001 با سرنگونی طالبان تحت حمایتهای بینالمللی، حکومت جمهوری اسلامی در افغانستان شکل گرفت.
طالبان خواهان به رسمیت شناختن امارت اسلامی: مستحق مشروعیت جهانی هستیم!
مسئولان طالبان بارها اعلام کردهاند که تمام شرایط به رسمیت شناختن امارت اسلامی را تکمیل کردهایم و سازمان ملل در کنار جامعه جهانی باید امارت اسلامی را به رسمیت بشناسد.
مقامات طالبان ادعا می کنند که توانستهاند ریشههای داعش و دیگر گروههای تروریستی را در افغانستان بخشکانند. آنها میگویند از خاک افغانستان برضد «هیچ» کسی استفاده نخواهد شد و امارت اسلامی در امور داخلی هیچ کشوری مداخله نمیکند. رهبری آنان باورمند به گفتوگو بوده و «مخالفین سیاسی را عفو» کردهاند.
این موارد دلایلی است که رهبران طالبان با استناد به آنها خود را مستحق به رسمیت شناخته شدن میدانند. اما گفتنی است که در همین موارد اندک نیز تناقضاتی وجود دارد. فعالیت داعش نسبت به گذشته کاهش چشمگیری نداشته است و متاسفانه مخالفان طالبان در دو سال گذشته با سرکوب شدید، کوچ اجباری، شکنجه و زندانی شدن مواجه شدهاند.
عملکرد طالبان قابل دفاع نیست
در دو سال اخیر با روی کار آمدن طالبان تغییرات زیادی در جامعه افغانستان پدیدار شد که رفتارهای تهاجمی طالبان باعث شکلگیری آنها بوده است. افزایش فقر، بیکاری، فرار نخبگان، اعمال محدودیت بر زنان و اقلیتها، عدم تشکیل دولت فراگیر و ملی، همه و همه از جمله مواردی است که باعث سرخوردگی جامعه افغانستان شده و مهمتر از همه ممنوعیت تحصیل دختران در مکاتب و دانشگاهها هر انسان آزادهای را آزرده خاطر میسازد.
با این کارنامه، طالبان نباید از کسب مشروعیت دم بزند. آنها در رسانهها و سخن سخنگویانشان به خوبی تغییر کردهاند و به حقوق مردم افغانستان پایبند هستند اما در واقعیت ما تغییر ملموسی در رفتار و عملکرد آنها نسبت به دوره اولشان حس نکردیم.
جامعه جهانی از طالبان چه میخواهد؟
جامعه جهانی از طالبان انتظارات متعددی دارد. به طور کلی، این انتظارات در جهت رعایت حقوق بشر، ایجاد یک حکومت همه شمول و پایبندی به قوانین بینالمللی است. در ادامه به برخی از موارد کلیدی اشاره میشود:
رعایت حقوق بشر و حقوق زنان: جامعه جهانی از طالبان انتظار دارد که حقوق بشر و حقوق زنان را در افغانستان حفظ و تأمین کنند. این موارد شامل دسترسی به آموزش، کار، صحت و حق برابری در قانون است.
ایجاد یک دولت فراگیر: جامعه جهانی میخواهد طالبان یک دولت همه شمول و ملی تشکیل دهد که نمایندگی از تمام گروههای سیاسی، قومیتی و… افغانستان داشته باشد.
مقابله با تروریسم: جامعه جهانی از طالبان میخواهد که با گروههای تروریستی همچون القاعده و داعش مبارزه کرده و اجازه ندهند که افغانستان به عنوان پایگاهی برای تروریستها عمل کند.
رعایت قوانین بینالمللی: جامعه جهانی انتظار دارد که طالبان به قوانین و تعهدات بینالمللی، از جمله امضای توافقنامههای بینالمللی و رعایت حقوق بشر، پایبند باشند.
همکاری در مورد پناهندگان: جامعه جهانی از طالبان انتظار دارد که در مورد پناهندگان افغانستانی که به دلیل جنگ و ناامنی کشور خود را ترک کردهاند، همکاری کرده و برای بازگشت آنها به افغانستان شرایط مناسبی فراهم کنند.
تحت نظر قرار گرفتن طالبان: جامعه جهانی انتظار دارد که طالبان به نظارت بینالمللی در مورد رعایت حقوق بشر و اقدامات دیگر پاسخگو باشند.
مبارزه با مواد مخدر: جامعه جهانی انتظار دارد که طالبان در مبارزه با تولید و قاچاق مواد مخدر همکاری کنند و برای کاهش تولید این مواد در افغانستان تلاش نمایند.
مشروعیت داخلی مقدم بر مشروعیت خارجی
رهبران طالبان بهتر است به جای تمرکز بر کسب مشروعیت از طریق وعدههای تهی به جامعه جهانی، به دنبال کسب مشروعیت از سوی مردم افغانستان باشند. اگر طالبان بتوانند مشروعیت داخلی خود را از طریق جلب اعتماد مردم با تامین حقوق شهروندان افغانستان و نشان دادن لیاقت در حکمرانی افزایش دهند، این امر نه تنها به ثبات و آرامش افغانستان منجر خواهد شد بلکه در نهایت به کسب مشروعیت جهانی و به رسمیت شناخته شدن طالبان در عرصه بین المللی کمک خواهد کرد.
سیدمهدی حسینی، تحلیلگر سیاسی