پاکستان همواره در صحنه تحولات منطقهای نقش مبهم و دوگانهای ایفا کرده است. این کشور از یکسو خود را قربانی تروریسم معرفی میکند و از سوی دیگر، بارها ثابت شده که پناهگاه اصلی بسیاری از رهبران گروههای تروریستی از جمله القاعده و داعش خراسان بوده است. دستگیری یکی از عوامل حمله به میدان هوایی کابل که به تازگی در پاکستان رخ داده، بار دیگر نقش پاکستان در حمایت از گروههای افراطی را برجسته کرده است. اما این دستگیری پرسشهای مهمی را در مورد زمانبندی و اهداف پشت پرده آن مطرح میکند، که تلاش می گردد در اینجا پاسخ داده شود.
زمانبندی دستگیری عامل حمله به فرودگاه کابل
دستگیری عامل حمله به میدان هوایی کابل، که توسط داعش خراسان انجام شد، پرسشهایی جدی درباره سیاستهای واشنگتن در قبال این گروه تروریستی ایجاد کرده است. این فرد برای مدت طولانی در پاکستان حضور داشت، اما درست پس از روی کار آمدن رئیس جدید سازمان سیا بازداشت شد.
این موضوع توجهها را به این پرسش جلب میکند که چرا این فرد تا این زمان آزادانه در پاکستان فعالیت میکرد. آیا دولت بایدن تاکنون نسبت به این مسأله بیتفاوت بوده است، یا این تأخیر نشاندهنده سیاستی مبهم و شاید حمایتی از سوی واشنگتن نسبت به داعش خراسان است؟
در همین حال، اظهارات دونالد ترامپ درباره نقش دموکراتها در حمایت از داعش، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. اگر دولت بایدن واقعاً مصمم به مبارزه با داعش خراسان بود، چگونه ممکن است یکی از عوامل حمله مرگبار به میدان هوایی کابل، که جان شهروندان آمریکایی را نیز گرفت، تا این حد طولانی در امان مانده باشد؟

بازی مهرهها؛ تاکتیک همیشگی پاکستان در معامله با واشنگتن
یکی از روشهای همیشگی اسلامآباد، تحویل «مهرههای سوخته» به آمریکا برای جلب حمایت واشنگتن بوده است. در سال ۲۰۰۱، همزمان با آغاز جنگ آمریکا علیه طالبان، مقامات پاکستانی بسیاری از رهبران این گروه را که سالها در خاک این کشور حضور داشتند، بازداشت کرده و به آمریکا تحویل دادند. یکی از نمونههای بارز این رویکرد، دستگیری و تحویل عبدالسلام ضعیف، سفیر طالبان در پاکستان، به مقامات آمریکایی بود.
اکنون نیز اسلامآباد با دستگیری یکی از اعضای داعش خراسان، همان تاکتیک را تکرار میکند تا در برابر واشنگتن امتیاز بگیرد. این اقدامات نه نشانهای از تعهد پاکستان به مبارزه با تروریسم، بلکه بخشی از یک بازی دیپلماتیک برای حفظ جایگاه خود در معادلات منطقهای است. پاکستان همچنان بستری امن برای گروههای تروریستی فراهم کرده و با استفاده از این سیاستهای تاکتیکی، به مدیریت حضور آنها در خاک خود ادامه میدهد.
پاکستان و استمرار بازی دوگانه با تروریسم
بررسی دقیق فعالیتهای داعش خراسان و نقش پاکستان در مدیریت و هدایت این گروه، نشان میدهد که اسلامآباد همچنان به سیاست سنتی خود در استفاده ابزاری از گروههای تروریستی ادامه میدهد. این کشور در طول سالها، بارها از تاکتیک «مهرهسوزی» برای جلب حمایت آمریکا و فریب افکار عمومی جهانی استفاده کرده است؛ از تحویل رهبران طالبان در اوایل دهه ۲۰۰۰ گرفته تا پروندههای مشابه مربوط به سایر گروههای تروریستی.
اکنون نیز دستگیری فردی که پاکستان او را «محمد شریف الله» و عامل حمله به فرودگاه کابل معرفی کرده، بار دیگر این پرسش را مطرح میکند که آیا واقعاً یک عنصر کلیدی داعش خراسان بازداشت شده است یا اسلامآباد، مطابق رویه گذشته، فردی کماهمیت را قربانی کرده تا حمایت واشنگتن را حفظ کند.
باتوجه به آنچه گفته شد، سیاستهای پاکستان در مدیریت تروریسم نهتنها تهدیدی برای منطقه، بلکه خطری برای ثبات کل جهان است. اسلامآباد سالها با پناه دادن به گروههای افراطی و مهندسی بازیهای امنیتی، از این ابزار برای حفظ منافع استراتژیک خود استفاده کرده و همچنان به حمایت از عناصر تروریستی، ازجمله داعش خراسان، ادامه میدهد.
بنابراین وضعیت کنونی ایجاب میکند که کشورهای منطقه، بهویژه افغانستان، ایران، چین، روسیه و کشورهای آسیای مرکزی، با درک واقعیتهای موجود، برای مهار این سیاست دوگانه، تدابیر مشترک و عملی اتخاذ کنند. زیرا هرگونه اتکا به وعدههای اسلامآباد یا پذیرش روایتهای ارائهشده از سوی این کشور، تنها به تداوم بحران در منطقه خواهد انجامید. آمریکا و سایر بازیگران بینالمللی نیز اگر واقعاً به دنبال مبارزه با تروریسم هستند، باید نقش پاکستان را در این معادله بهدرستی درک کرده و از حمایتهای مالی و سیاسی بیقیدوشرط از این کشور دست بردارند. زیرا مهار تهدید تروریسم، بدون مهار پایگاههای اصلی آن در پاکستان، ممکن نیست.

بسم الله ختک