Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

پیام عیدی اشرف غنی

اشرف غنی، رئیس‌جمهور پیشین افغانستان، در پیام عید قربان خود از «امانت مشروعیت»ی سخن گفت که گویا مردم افغانستان با افتخار به او سپرده‌اند؛ امانتی که وی امیدوار است بتواند آن را به «نظامی مشروع و شایسته» بسپارد. در این پیام صوتی، غنی جملاتی به زبان آورد که در ظاهر آکنده از نیت خیر و میهن‌دوستی‌اند، اما در بستر واقعیت‌های تلخ کشور و کارنامه عملکرد او، رنگ و بویی دیگر می‌گیرند. جمله‌هایی چون «من برای ساختن متولد شدم» یا «من هر لحظه در کنار شما هستم» نه‌تنها بازتاب وفاداری به مردم نیستند، بلکه در تضاد آشکار با آنچه در واپسین روزهای جمهوری اتفاق افتاد، قرار دارند.

  • «برای ساختن متولد شدم» و واقعیت‌های دوران ریاست‌جمهوری

اشرف غنی، در پیام خود، خود را فردی معرفی می‌کند که گویی از بدو تولد برای ساختن، اصلاح و آبادانی پا به جهان نهاده است. اما اگر این ادعا را جدی بگیریم، نخستین پرسش این است: ساختن چه؟ و کجا؟ و برای که؟

  • فساد گسترده و ناکامی در اصلاحات

یکی از وعده‌های اصلی غنی در زمان به قدرت رسیدن، مبارزه با فساد بود. او در سخنرانی‌های انتخاباتی خود بارها فساد را مانع اصلی توسعه افغانستان خواند و قول داد که آن را ریشه‌کن کند. با این حال، گزارش‌های معتبر بین‌المللی نشان می‌دهند که افغانستان در دوران او همچنان یکی از فاسدترین کشورهای جهان باقی ماند. بر اساس گزارش سازمان شفافیت بین‌الملل، افغانستان در شاخص ادراک فساد (CPI) در سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰ رتبه‌های بسیار پایینی داشت و در سال ۲۰۲۰ در جایگاه ۱۶۵ از ۱۸۰ کشور قرار گرفت.

این فساد نه‌تنها در سطح کلان، بلکه در نهادهای نظامی و امنیتی نیز ریشه دوانده بود. گزارش سیگار نشان می‌دهد که فساد در ارتش افغانستان، از جمله پرداخت حقوق به «سربازان خیالی» و سوءاستفاده از بودجه‌های نظامی، انگیزه نیروهای امنیتی را کاهش داد و توانایی آن‌ها را برای مقابله با طالبان تضعیف کرد. این واقعیت با ادعای غنی که خود را «برای ساختن» متولد شده می‌داند، در تضاد است. چگونه فردی که در رأس دولتی فاسد قرار داشت، می‌تواند مدعی ساختن و آبادی باشد؟

  • ناکامی در ایجاد وحدت ملی

غنی در پیام عیدی خود بر وحدت ملی و دوری از «تشدد در بحث‌ها و ملامتی‌ها بر مبنای هویت» تأکید کرده است. اما در دوران ریاست‌جمهوری‌اش، او به تقویت شکاف‌های قومی متهم شد. بسیاری از منتقدان غنی، از جمله رهبران سیاسی اقوام غیرپشتون، او را به تمرکز قدرت در دست نزدیکان پشتون‌تبار خود و کنار زدن دیگر گروه‌های قومی متهم کردند. این سیاست‌ها نه‌تنها به وحدت ملی کمک نکرد، بلکه به بی‌اعتمادی و چنددستگی در جامعه دامن زد. ادعای «ساختن» در حالی مطرح می‌شود که غنی در ایجاد یک نظام سیاسی فراگیر و متحد ناکام بود.

پیام عیدی اشرف غنی
پیام عیدی اشرف غنی از وحدت می گوید! در حالیکه خود او در دوران حکومتش محکوم به شکاف های قومی بود!
  • پروژه‌های عمرانی و ادعای «آبادی»

در دوران اشرف غنی، برخی پروژه‌های عمرانی از جمله ساخت سرک‌ها، بندهای آب، پروژه‌های انرژی و تأسیسات عامه اجرا شد؛ پروژه‌هایی چون بند کجکی، فاز دوم بند سلما، برخی خطوط برق وارداتی از آسیای میانه و پروژه تاپی که بیشتر در مرحله تفاهم‌نامه باقی ماند. اما بسیاری از این پروژه‌ها یا ناتمام ماندند، یا بهره‌برداری‌شان نمایشی و زودگذر بود. برخی دیگر نیز با مشکلات شدید فنی، فساد مالی، یا ناکارآمدی مدیریتی روبه‌رو شدند.

در واقع، بیشتر این پروژه‌ها نه به‌عنوان بخشی از یک استراتژی توسعه‌یافته و پایدار، بلکه به‌عنوان ابزار تبلیغاتی برای ساختن تصویری «کارآمد» از دولت غنی استفاده می‌شدند. مقایسه‌ای ساده میان حجم بودجه مصرف‌شده و سطح تأثیرگذاری واقعی پروژه‌ها در زندگی مردم، تصویری ناراحت‌کننده از اولویت‌های دولت به‌دست می‌دهد. هیچ برنامه عمرانی بزرگی که بتوان آن را به‌عنوان سمبول مدیریت غنی معرفی کرد، به شکلی موفق و پایدار تحقق نیافت.

  • ادعای «هر لحظه در کنار شما هستم» و فرار از کابل

دومین محور انتقادی پیام عیدی اشرف غنی، ادعای «هر لحظه در کنار شما بودن» است؛ جمله‌ای که نه‌تنها با واقعیت همخوان نیست، بلکه از منظر بسیاری از مردم توهین‌آمیز و تحقیرکننده نیز می‌نماید. چگونه می‌توان ادعای «در کنار مردم بودن» را باور کرد، وقتی در حساس‌ترین و بحرانی‌ترین لحظه تاریخ معاصر افغانستان، رئیس‌جمهورش بدون اطلاع عمومی و به‌گونه‌ای مخفیانه کابل را ترک کرد و مردم را در برابر پیشروی طالبان تنها گذاشت؟

فرار اشرف غنی در ماه اسد ۱۴۰۰ از کابل، یکی از لحظات تلخ و فراموش‌نشدنی برای مردم افغانستان است. در آن زمان، بسیاری از نهادهای امنیتی و دولتی در حال مقاومت یا آمادگی برای انتقال قدرت بودند، اما تصمیم ناگهانی غنی برای ترک کشور عملاً ساختار دولت را فلج کرد و سبب فروپاشی سریع‌تر آن شد. هیچ‌گونه توضیح یا عذرخواهی رسمی از جانب او ارائه نشد. تنها دفاعیه‌اش، در مصاحبه‌های پراکنده یا یادداشت‌های رسانه‌ای، فرار را با هدف «جلوگیری از خونریزی بیشتر» توجیه کرد؛ توجیهی که برای بسیاری از مردم قانع‌کننده نبود.

  • تأثیر فرار بر مردم افغانستان

فرار غنی نه‌تنها به سقوط دولت، بلکه به تشدید بحران انسانی در افغانستان منجر شد. پس از خروج غنی، طالبان بدون مقاومت قابل‌توجهی کابل را تصرف کردند و این امر به موج گسترده مهاجرت به کشورهای همسایه منجر شد. غنی در پیام عیدی خود اخراج اجباری مهاجران را «دردآور» خواند، اما به نقش خود در ایجاد شرایطی که به این بحران منجر شد، اشاره‌ای نکرد. این سکوت، ادعای «در کنار شما بودن» را به شعاری توخالی تبدیل می‌کند.

  • واکنش‌های عمومی به فرار اشرف غنی

واکنش‌های عمومی به فرار غنی نشان‌دهنده خشم و ناامیدی عمیق مردم است. بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی غنی را «عامل تمامی بدبختی‌های کنونی افغانستان » خواندند و او را متهم کردند که با «رها کردن مردم»، خود به زندگی مرفه در امارات متحده عربی پناه برد. این واکنش‌ها نشان می‌دهد که ادعای «هر لحظه در کنار شما هستم» نه‌تنها باورپذیر نیست، بلکه برای بسیاری از مردم افغانستان توهین‌آمیز به نظر می‌رسد.

  • پیام عیدی اشرف غنی؛ استراتژی بازسازی چهره منفور گذشته

پیام عیدی اشرف غنی، بیش از آن‌که یک پیام مذهبی یا عاطفی ساده باشد، حاوی نشانه‌های روشنی از یک استراتژی سیاسی حساب‌شده است. تلاشی است برای بازسازی چهره‌ای که به‌شدت آسیب دیده، برای بازگشت به عرصه سیاسی از مسیر کلمات، نه ساختار. اما مشکل اصلی این‌جاست که در ذهن مردم افغانستان، آن‌چه باقی مانده، نه وعده‌های امروز، بلکه خاطره تلخ سقوط دیروز است؛ و بازسازی مشروعیت، بدون پاسخگویی و پذیرش مسئولیت، تنها به تعمیق شکاف‌ها می‌انجامد، نه ترمیم آن‌ها.

پیام عیدی اشرف غنی
پیام عیدی اشرف غنی، ذهن مردم افغانستان نسبت به او را ذره ای تغییر نخواهد داد

سیدمهدی حسینی

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=8471

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *