شکست ایران در برابر اسرائیل
تلویزیون، ستارهباران شدن آسمان اسرائیل را نشان میداد که ناگهان موبایلم نالهکنان جیغ زدن را شروع کرد. وقتی زوم کردم، احمد رفیقم زنگ زده بود. سلامی کرد و گفت: خبر تازه چه داری برادر؟
مغزم که مثل نتانیاهو به اردن فرار کرده بود، بهناگاه برگشت. گفتم: مگر خبر نداری؟
گفت: نی!
گفتم: پس گوش کو! جنگ بین ایران و اسرائیل را که خبر داری! اسرائیل توانست برنده شود. شب اول وقتی ایران موشکهای خود را بهسمت اسرائیل فرستاد، گنبد آهنین خوده مریض انداخت و نالهکنان گفت: هنوز سوراخهای قبلییم جور نشده و رفت. سامانه موشکی تاد خود را پیش کشید و گفت: من امریکایی هستم و جلو موشکها را صد درصد میگیرم.
در همین هنگام بود که سوراخهای را در تن و بدن خود مشاهده کرد. پرسید: چه شد؟ جواب دادند: هیچی، فقط موشکهای ایران عبور کردند. القصه موشکها به هر سمتی رفتند و خوردند و تمام شدند، ولی چندتای از آنها دنبال نتانیاهو بود. بهخانهاش رفت، نبود. به زیر زمین رفت و خواست به جای نخست وزیر، چند صهیونیست شکار کند، ولی تا دید عدهای از شجاعت زیاد، حتا لباس پوشیدن خود را هم از یاد بردهاند، شرمید و از خنده زیاد خود را به وزارت جنگ و تاسیسات هستهای اسرائیل زدند و مردند.
در شب دوم ایرانیها ادعا کردند که دهها موشک را روانه اسرائیل کرده و بهاهداف مشخص شده، اصابت نمودهاند، ولی واقعیت نداشت. اصل قضیه این بود که وقتی موشکها به پالایشگاه حیفا رسیدند، خبردار شدند که نتانیاهو به اردن عقبنشینی تاکتیکی کرده و در این غم، خود را به آتش پالایشگاه انداختند و تمام.
در شب سوم پس از اینکه حمله موشکی ایران تمام شد، آژیرهای خطر مجددا در سراسر اسرائیل بهصدا درآمدند و اعلام شد که ایران مجددا حمله موشکی کرده. یک دقیقه، دو دقیقه، ده دقیقه، نیم ساعت، ولی از موشکها خبری نشد. پرس و جو کردند و فهمیدند که این موشکها اصلاً شلیک نشده و سیستم آژیرها توسط ایرانیها هک شده بود. گویند با اعلام این خبر، مقامات و دیگر صهیونیستهایی که شدیدا مقاومت کرده بودند، رفتند و زیر آفتاب تنبانهای خود را خشک کردند.
احمد: خو خو! پس اسرائیل برنده شد؟
من: آ جان برادر! میگویند که چندین شب است نتانیاهو و اعضای کابینهاش بخاطر دل رحمی که دارند، به زیر زمین میروند و با موشها جشن میگیرند و با آهنگ آریانا سعید میرقصند.
گپ و گفت با احمد تمام شد و گوشی را قطع کرده بودم که جیغ دیگری کشید. یکی از شبکههای تلویزیونی زنگ زده بود و تقاضای مصاحبه را داشتند. در جواب تماس گیرنده گفتم: نخیر! من نمیتوانم فعلا چیزی بگویم، چون ممکن است نتانیاهو جنگندههای f35 را که نامرئی هستند و ایران حتا نتوانسته سه تای از آنان را سقوط دهد، به جان من بفرستند و آنگاه مثل شبهای تل آویو، وضعیتم چراغانی خواهد شد.

احمدی