Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

بنیان‌های وحدت ملی

افغانستان، سرزمینی با تاریخ پرشکوه و فرهنگ غنی، در طول تاریخ شاهد فراز و نشیب‌های بی‌شماری بوده است. این کشور با تنوع قومی، زبانی و فرهنگی، گنجینه‌ای از ارزش‌های مشترک را در خود جای داده که می‌تواند محور وحدت ملی باشد. با این حال، نبود انسجام ملی و تفرقه‌های ناشی از سوءمدیریت، مداخلات خارجی و تعصبات داخلی، این سرزمین را در گرداب ناامنی، فقر و عقب‌ماندگی فرو برده است.

از این‌ رو وحدت ملی نه تنها یک ضرورت سیاسی، بلکه یک نیاز حیاتی برای بازسازی هویت جمعی، توسعه پایدار و سربلندی افغانستان است. این مقاله با بررسی وضعیت کنونی، بنیان‌های وحدت ملی و نقش نظام‌های حاکم، به تبیین راهکارهایی برای تحقق این آرمان بزرگ می‌پردازد.

  • وضعیت شکننده کنونی؛ نتیجه نفاق و تفرقه

افغانستان امروز در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد. دهه‌ها جنگ، مداخلات خارجی و سیاست‌های تفرقه‌افکنانه، این کشور را به میدان چالش‌های پیچیده تبدیل کرده است. ناامنی گسترده، فقر فراگیر، مهاجرت اجباری میلیون‌ها نفر و احساس حقارت در برابر بی‌ثباتی‌های داخلی و خارجی، از پیامدهای مستقیم نبود وحدت ملی است.

تفرقه‌های قومی، زبانی و مذهبی، که اغلب توسط قدرت‌های خارجی و نخبگان داخلی دامن زده شده، نه تنها توسعه اقتصادی و اجتماعی را متوقف کرده، بلکه هویت جمعی افغان‌ها را نیز خدشه‌دار ساخته است. این وضعیت شکننده نشان‌دهنده آن است که بدون وحدت ملی، هیچ راهی برای برون‌رفت از بحران کنونی وجود ندارد.

  • بنیان‌های وحدت ملی؛ اشتراکات و مدیریت افتراقات

وحدت ملی در افغانستان بر پایه اشتراکات عمیق تاریخی، فرهنگی و دینی بنا شده است. دین اسلام به‌عنوان محور اصلی هویت اکثریت مردم، ارزش‌های مشترک مانند مهمان‌نوازی، شجاعت و غیرت، و تاریخ مشترک مبارزه با استعمار، از جمله عناصری هستند که می‌توانند اقوام مختلف را به هم پیوند دهند. زبان‌های پارسی و پشتو به‌عنوان دو ستون اصلی فرهنگی، همراه با دیگر زبان‌های محلی، می‌توانند به‌جای عامل تفرقه، به‌عنوان پل‌های ارتباطی عمل کنند.

با این حال، افتراقات قومی، زبانی و مذهبی نیز واقعیتی غیرقابل‌انکار است. مدیریت این تفاوت‌ها از طریق احترام به تنوع، ایجاد فرصت‌های برابر و تقویت گفتمان ملی‌گرایانه، می‌تواند وحدت ملی را تقویت کند. آموزش همگانی با تأکید بر ارزش‌های مشترک، تقویت رسانه‌های ملی و ترویج فرهنگ همزیستی، از راهکارهای عملی برای تحقق این هدف است.

بنیان‌های وحدت ملی
مدیریت تفاوت ها، از اصول استحکام بنیان‌های وحدت ملی
  • نقش نظام‌های حاکم؛ از تفرقه‌افکنی غرب تا مسئولیت طالبان

حکومت‌های گذشته، به‌ویژه نظام جمهوریت تحت حمایت غرب، به دلیل وابستگی به قدرت‌های خارجی و سیاست‌های تبعیض‌آمیز، نه تنها نتوانستند وحدت ملی را تأمین کنند، بلکه به عاملی برای تعمیق نفاق تبدیل شدند. این نظام‌ها، که اغلب به‌عنوان ابزار دست استعمارگران آمریکایی و انگلیسی عمل می‌کردند، با ترویج فساد، قوم‌گرایی و نابرابری، شکاف‌های اجتماعی را عمیق‌تر کردند. اکنون که طالبان قدرت را در دست دارند، فرصتی تاریخی برای تغییر این مسیر فراهم شده است.

طالبان باید با پرهیز از تعصبات قومی و مذهبی، سیاست‌های فراگیر را در پیش گیرند. تأمین عدالت اجتماعی، توزیع عادلانه منابع و فرصت‌ها، و احترام به حقوق همه اقوام و گروه‌ها، می‌تواند بستری برای شکل‌گیری حس وطن‌پرستی و همبستگی ملی فراهم کند. ایجاد نهادهای فراگیر، تقویت زیرساخت‌های آموزشی و اقتصادی، و ترویج گفتمان ملی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی و فرهنگی، از وظایف کلیدی طالبان برای تحقق وحدت ملی است.

نتیجه‌ی آنچه که گفته شد اینست که وحدت ملی در افغانستان، گمشده‌ای است که بدون آن، هیچ امیدی به رهایی از فقر، ناامنی و عقب‌ماندگی وجود ندارد. اشتراکات عمیق دینی، فرهنگی و تاریخی، بستری مناسب برای پیوند اقوام مختلف فراهم کرده است، اما این ظرفیت نیازمند مدیریت هوشمندانه و سیاست‌های فراگیر است.

طالبان، به‌عنوان حاکمان کنونی، مسئولیت دارند که با دوری از تبعیض و تعصب، وحدت ملی را بر اساس عدالت و احترام به تنوع تقویت کنند. زیرا تنها در سایه وحدت ملی است که افغانستان می‌تواند به سوی توسعه، سربلندی و عزت گام بردارد و مهر وطن‌پرستی در قلب همه افغانها ریشه دوانَد.

بنیان‌های وحدت ملی
افغان ها باید بنیان‌های وحدت ملی را مستحکم تر کنند

مسلم اخلاقی

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=8991

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مقالات