جستجو
Close this search box.

مشروعیت حکومت طالبان؛ جدال بین مردم‌سالاری و انحصارطلبی

Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

فلسفه مشروعیت حکومت طالبان برای عده‌ای به معمای پیچیده‌ای تبدیل شده که اما و اگرهای زیادی در بین آن وجود داشته و دارد. دو سال از حاکمیت این گروه می‌گذرد، ولی تاکنون هیچ کشوری حاضر نشده حکومت طالبان را به رسمیت بشناسد، حتا کشورهایی که با این گروه تعامل نزدیکی داشته و یا دارند.

  • مشروعیت حکومت طالبان: جدال بین مردم‌سالاری و انحصارطلبی

از آغاز حکومتداری طالبان تاکنون ده‌ها بار مردم افغانستان، کشورهای منطقه و جهان خواستار حکومت فراگیر از سوی این گروه شده است تا همه مردم افغانستان بتوانند خود را شریک در حکومت ببیند و در تصمیم‌گیری‌ها نقش فعالی داشته باشند.

نشست‌های متعددی از سوی کشورهای همسایه و جهان بر این منظور برگزار شد و سخنرانی‌های زیادی در سازمان ملل اجرا شد تا این اصل مهم در افغانستان تحقق پیدا کند. چند روز قبل رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه در هفتادوهشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویارک تشکیل حکومت فراگیر را در افغانستان یک اصل برای برقراری ثبات در این کشور خواند.

اردوغان:” تغییر حکومت موقت در افغانستان به یک اداره فراگیر که در آن همه اقشار جامعه به طور منصفانه زندگی کنند، راه را برای افغانستان با ثبات هموار می کند”.

همین طور ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران نیز در این نشست به حکومت فراگیر در افغانستان تاکید کرد.

رئیسی:” وضعیت فعلی افغانستان نمود آثار مداخله غرب در منطقه است. در افغانستان باید حکومت فراگیر تشکیل دهد و حقوق همه طوایف، مذاهب و اقوام رعایت شود”.

یا هم چین که بارها گفته است که باید دولت فراگیر در افغانستان شکل بگیرد.

وزیر خارجه چین:” ما امیدواریم که طالبان یک دولت فراگیر تشکیل داده و به تمام اقوام افغانستان حق بدهند”.

با این همه اما طالبان می گویند که حکومت شان فراگیر است و نیازی به فراگیرکردن آن نیست، اما با نگاهی به اعضای کابینه و نیز حتا پست‌های پایین در ادارات، دیده می‌شود که اکثریت مطلق کرسی‌ها در اختیار طالبان و پشتون‌ها است و دیگر اقوام هیچ سهمی در آن ندارند.

مردم و جهان خواستار حکومتی هستند که بر مبنای اراده مردم باشد، ولی طالبان حکومتی را دوست دارند که فقط از خودشان و بر محور خودشان باشد و این می شود جدال بین مردم‌سالاری و انحصارطلبی.

مشروعیت حکومت طالبان
مشروعیت حکومت طالبان به جدالی بین مردم سالاری و انحصارطلبی تبدیل شد.
  • چرا حکومت طالبان مشروعیت نیافت؟

پاسخ به این پرسش واضح و آشکار است و در نخستین دلیل می توان به انحصارگری این گروه اشاره کرد که با وجود خواسته های ملی و بین المللی حاضر نیست قدرت را با دیگران تقسیم کند. قدرت‌طلبی طالبان اصلی‌ترین مانع بر سر راه مشروعیت یافتن حکومت موجود است.

متقی:” حکومت ما فراگیر است و تمام شروط به رسمیت شناخته شدن را برآورده کرده‌ایم”.

به این گفته امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان دقت کنید که در نخست از حکومت فراگیر سخن زده، ولی حقیقتا غیر از طالبان که اکثریت مطلق شان پشتون هستند، سهم غیرپشتون‌ها کجاست؟ شیعیان که حدود 30 درصد از جمعیت افغانستان را تشکیل می دهند، سهم شان کجاست، چرا مذهب شان به رسمیت شناخته نمی‌شود.

ملا هبت الله:” از آنجایی که اکثریت مردم افغانستان پیرو مذهب حنفی هستند، تمام قوانین بر اساس همین فقه تطبیق می‌شود”.

این یعنی حذف شیعیان و دلسرد کردن و دور کردن آنها از حکومت تا قدرت به دست طالب‌ها و پشتون‌ها باشد، ولی آیا جناب آخندزاده از عواقب این اقدام خود آگاه است؟

در مورد اینکه می گویند تمام شروط به رسمیت شناخته شدن را تکمیل کرده‌اند هم باید گفت که افغانستان تنها کشور در جهان است که دختران حق ندارند به مکتب و دانشگاه بروند، زنان حق کار کردن ندارند، حقوق بشر همچنان پایمال می‌شود و آزادی بیان و عقیده وجود ندارد. همه اینها موانعی است که خود طالبان بر سر راه مشروعیت یافتن کشت کرده‌اند و قبول ندارند.

کسب مشروعیت با چه شرایطی؟

مشروعیت حکومت طالبان
مشروعیت حکومت طالبان مادامی که انحصارگری وجود دارد ممکن نیست
  • تذکراتی به طالبان در راستای مشروعیت حکومت طالبان

اولاً؛ حکومت فراگیر کلید حل مشکلات افغانستان و آغازگر ثبات در این کشور است، پس تا دیر نشده این اصل را مهم دانسته و به تشکیل آن اقدام کنید.

ثانیاً؛ حقوق تمام اقوام و مذاهب را رعایت کرده و نگذارید فاصله عمیقی بین ملت و حکومت به وجود بیاید که خود زنگ خطر جنگ داخلی را روشن می‌کند و این جنگ مسخره‌بازی یا کودکانه نه، بلکه به‌شدت خطرناک و بحران‌آور خواهد بود.

ثالثاً؛ واضح است تا زمانیکه مردم افغانستان به حکومت تان مشروعیت ندهند، مشروعیت جهانی امر ناممکن خواهد بود و مردم زمانی مشروعیت می دهند که حکومت مردمی و دین‌محور حقیقی تشکیل شود.

رابعاً؛ جدال با مردم افغانستان، فنا در پی دارد و شما اگر واقعا می خواهید حکومت اسلامی و بر مبنای شریعت محمدی بنا کنید، این مهم از مسیر دل های مردم و در عین حال تعامل با همسایگان می گذرد و تلاش شود که با مردم رویه نیک و با همسایه‌ها تعامل مثبت شود. از درگیری‌ها و کشمکش‌های هر روزه جلوگیری صورت گیرد.

خامساً؛ افغانستان خانه مشترک همه اقوام است و حذف حتا یک قوم به معنای بی‌ثباتی در این کشور است، پس لازم است که روحیه وحدت ملی در گفتار و عمل تقویت گردد تا ناامنی، بی‌ثباتی و همه بحران‌ها حل شود. اگر افغان‌ها خود نتوانند مشکلات خود را حل کنند، خارجی‌ها به قول عامیانه که تا صد سال سیاه نمی‌خواهند بحران‌های افغانستان حل شود.

 

سید الیاس احمدی

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=3559

یک پاسخ

  1. کشورمااسلامی مستقل .قانون.ماقرآن.کلام الهی واحادیث نبوی .فرمایشات پیامبرمان حضرت محمد صلی الله علیه بهداشت خاست خاریجیهاوخصوصاًکفّارجهان نداریم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مقالات