جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

نشست دوحه 2024؛ بیم­ ها و امیدها

افغانستان بیش از چهار دهه است که به یکی از بحرانی ­ترین کشورهای جهان مبدل شده است؛ بحرانی که محدود به این جغرافیا نمانده و آثار و پیامدهای آن منطقه و جهان را متأثر کرده است؛ بدین جهت همواره کشورهای دور و نزدیک و نهادهای مربوط به سازمان ملل متحد طرح‌ها و اقداماتی را برای حل مسئله افغانستان روی دست گرفته ­اند که متأسفانه تاکنون ناموفق بوده است. در همین راستا قرار است در 18 و 19 ماه فبروری سال جاری میلادی پیروی مصوبه شورای امنیت سازمان ملل متحد، نشست دوحه 2024 در مورد افغانستان برگزار گردد.

میزبان این نشست سازمان ملل متحد است و نماینده ویژه کشورها در امور افغانستان در آن مشارکت خواهند کرد. گفته می شود که نمایندگان طالبان و دیگر افغان‌ها نیز به نشست دوحه دعوت شده و یا دعوت خواهند شد. بر اساس اطلاعات منتشر شده چگونگی تعامل آینده جهان با طالبان، تعیین نماینده ویژه ملل متحد در امور افغانستان، حقوق بشر به ویژه زنان و دختران، و بررسی گزارش هماهنگ کننده ویژه ملل متحد جناب آقای سینیرلی اغلو، از جمله موضوعات قابل بحث در نشست دوحه خواهد بود. براینده اقدامات گذشته جامعه ­ای بین المللی در قبال افغانستان، نشست آینده دوحه را در حاله ­ای از بیم و امید قرار داده است که به طور فشرده توضیح داده خواهد شد.

  • چرا باید از نشست دوحه 2024 بیمناک باشیم؟

آنچه که مردم افغانستان را نگران می­ کند، اقدامات ناسنجیده و خامی است که پیش‌ازاین از سوی جامعه بین‌المللی بر مردم افغانستان تحمیل شده و فاجعه به بار آورده است که از آن جمله می­ توان موارد ذیل را نام برد:

  1. حمله آمریکا و متحدینش به افغانستان و حمایت ملل متحد: پس از هدف قرارگرفتن برج های دوقلو (مرکز تجارت جهانی) در نیویورک در یازدهم سپتمبر 2001 میلادی، آمریکا و متحدینش عجولانه و ناسنجیده در قبال افغانستان تصمیم گرفت و حمایت ملل متحد نیز از این اقدام یکی از اشتباهات بزرگی بود که در تاریخ ملل گرفته شد؛ زیرا از یک­سو آنچه که آمریکا و متحدینش دنبال تحقق آن بود، از طرق غیر نظامی نیز امکان پذیر بود و از سوی دیگر این اقدام جز بیست سال خونریزی و آدم کشی و پیچیده تر شدن و گسترده تر شدن پدیده تروریزم ثمره ­ای دیگری نداشت.
  2. نشست بن: این نشست که پس از سقوط حکومت اول طالبان، به‌منظور انتخاب دولت جدید افغانستان برگزار گردید فرصت خوبی برای عبور همیشگی افغانستان از بحران سیاسی به وجود آورده بود؛ اما اشتباهات رخ‌داده در این نشست؛ از جمله نادیده‌گرفتن برخی از جریان­ های سیاسی همچون تحریک طالبان و حزب اسلامی، باعث شد که حکومت به وجود آمده از این نشست آسیب‌پذیر باشد و در طول بیست سال عمر خود همواره بخشی بزرگی از انرژی دولت صرف جنگ شود.
  3. پیمان دوحه: مذاکرات دوحه که به‌صورت مستقیم بین نمایندگان دولت ایالات متحده به رهبری زلمی خلیلزاد و نمایندگان تحریک طالبان به رهبری ملا عبدالغنی برادر و در غیاب دولت افغانستان صورت گرفت و با امضای «موافقت‌نامه آوردن صلح به افغانستان» معروف به «پیمان دوحه» خاتمه یافت؛ پیمانی که به ادعای آمریکایی ­ها و نماینده خاص آن کشور در امور صلح افغانستان «زلمی خلیل زاد» راه‌حل اساسی و طرح جامع برای عبور افغانستان از یک جنگ طولانی‌مدت قلمداد می ­شد و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز آن را به‌اتفاق آرا تأیید کرد، یکی دیگر از تصمیمات اشتباهی بود که بر مردم افغانستان تحمیل شد و فاجعه به بار آورد.

این نمونه­ های تاریخی است که هر انسان افغانستانی را نسبت به این‌گونه نشست­ ها و برآیند آن بیمناک می­ کند و این ترس و هراس زمانی بیشتر می­ شود که از همین اکنون در مورد برخی از موضوعات نشست دوحه 2024 بین طالبان به‌عنوان حکومت دوفاکتوی افغانستان و سازمان ملل متحد وجود دارد و دور از تصور نیست که اصرار هرکدام بر موضع خود اوضاع افغانستان را بیش‌ازپیش پیچیده‌تر کند.

نشست دوحه
با وجود مواضع متفاوت طالبان و جامعه جهانی، نشست دوحه 2024 در مورد افغانستان چالش های خود را بهمراه دارد
  • چرا باید به نشست دوحه 2024 امیدوار باشیم؟

آنچه که مایه امیدواری است و انتظار می­ رود در نشست پیشرو یک مسیری برای حل بحران افغانستان باز شود، جایگاه برجسته کشورهای منطقه به‌ویژه همسایه ­های افغانستان در این نشست است. این کشورها که خود متأثر و چه‌بسا قربانی اوضاع نابسامان افغانستان هستند، دو ویژگی دارند که در جامع بودن تصمیم احتمالی می­ توانند فوق‌العاده مؤثر واقع شوند؛

یک: شناخت کافی از واقعیت­ های عینی تأثیرگذار داخلی افغانستان؛ دو: شناخت کافی از تز فکری طالبان به‌عنوان قدرت حاکم بر افغانستان. بر کسی پوشیده نیست که هر طرحی بدون درنظرگرفتن واقعیت ­های عینی جامعه افغانستان و تأثیرگذار روی اوضاع سیاسی این کشور ناکام است و از سوی دیگر طرح­ های جامع نیز بدون داشتن یک زبان مشترک با قدرت حاکمه فرصت تطبیق پیدا نمی کنند.

بنابراین می ­توان گفت اگر قرار هم باشد تصمیمی جامع در نشست دوحه 2024 در مورد آینده افغانستان گرفته شود، لزوما باید منشأ منطقه ای داشته باشد و با درنظرگرفتن حقایق عینی داخلی و نگرانی­ ها و ملاحظات کشورهای منطقه به‌ویژه همسایه ­های افغانستان تدوین گردد و این مهم زمانی ممکن خواهد بود که کشورهای منطقه به‌ویژه همسایه­ های افغانستان از تمام پتانسیل خود در این نشست کار بگیرند و طالبان نیز تجربه­ های ناکام گذشته را مدنظر گرفته، از منافع قومی، گروهی و مذهبی فاصله بگیرند و با در نظرداشت منافع کافه مردم افغانستان در این نشست حضور پیدا کنند.

در غیر این صورت فرصت ­های گفتگو یکی پی دیگری از دست خواهد رفت و مردم افغانستان بیش‌ازپیش ناامید می­ شود که در این صورت خطر یک قیام عمومی علیه حاکمیت موجود دور از تصور نیست و پرواضح است که مسئول اصلی تمام پیامدهای آن، خود طالبان خواهد بود.

نشست دوحه
نشست دوحه 2024 امیدوار کننده خواهد بود اگر در خاتمه آن تصمیمی جامع و البته منطقه ای در راستای منافع مردم افغانستان گرفته شود

جاوید یوسفی

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=4923

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *