جستجو
Close this search box.

آمریکا و بازی با کارت تروریزم!

Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

پیشینه حمایت آمریکا از گروه­ های تروریستی به اواخر دهه هفتاد و آغاز دهه هشتاد میلادی بر می­ گردد. از این تاریخ است که سیاست پشتیبانی از گروه ­های تروریستی جای حضور مستقیم آمریکا را در عملیات تروریستی می­ گیرد. شاید بتوان آغاز این نوع سیاست را فرمان «جیمی کارتر» در سال 1979 دانست.

«کارتر» در این فرمان به «سازمان سیا» اجازه می­ دهد که کمک ­های مستقیمی را به گروه ­های تروریستی جهت ضربه زدن به اتحاد جماهیر شوروی ارائه کند. پس از آن آمریکایی­ ها به استفاده دوگانه از تروریزم پرداخته­ اند؛ از یک­سو گروه ­های تروریستی را وسیله ­ای دستیابی به اهداف سیاسی و اقتصادی خود قرار داده ­اند و از سوی دیگر به بهانه ­ای مبارزه با تروریزم تجاوزات نظامی خود را توجیه می­ کنند.

  • حمایت آمریکا از گروه­ های تروریستی

هسته­ ای اولیه اکثر گروه ­های تروریستی فعال در کشورهای آسیایی و آفریقایی به واشنگتن بر می­ گردد که در ذیل به نمونه­ های از آن اشاره می­ کنیم:

پس از حمله شوروی به افغانستان و شکل‌گیری گروه ­های جهادی در برابر آن، آمریکا از طریق پاکستان به حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه ­های جهادی مقیم پاکستان و تندرو­ترین عناصر تکفیری پرداخت که همین آغاز شکل گیری جریان تکفیری و تروریستی به نام القاعده بود. بر کسی پوشیده نیست که بنیان‌گذار القاعده اسامه بن لادن، با نهادهای اقتصادی، سیاسی و نظامی آمریکا ارتباط گسترده داشته است و از این طریق حمایت می­­ شده است. کولی نوشته است:

«اسامه بن لادن با شهرتی که در وهابیتش به دست آورده بود و با فعالیت‌های شرکت بن لادن در نظر سرویس­ های اطلاعاتی سعودی و سیا فردی ایده‌آل برای ایفای نقش رهبری بود. نقشی که خود وی آماده می شد تا ایفایش کند.»

  • نقش آمریکا در پیدایش داعش

پیدایش داعش در عراق و سوریه و پس از آن در افغانستان با حمایت و برنامه ­ریزی مستقیم آمریکا و رژیم صهیونیستی شریک استراتژیک این کشور صورت گرفته است. این موضوعی است که هم در اسناد دولتی آمریکا آمده است و هم مقامات دولتی این کشور به آن اعتراف کرده است. در طرح موسوم به پارتیشن که در سال 2006 برای جلوگیری از شکست کامل آمریکا در عراق به‌عنوان قانون در کنگره تصویب شده است، آمده است که عراق باید به سه منطقه خودمختار کردنشین، شیعه‌نشین و سنی‌نشین، تحت نظارت یک حکومت مرکزی در بغداد تقسیم شود.

لسلی اچ. گلب رئیس سابق شورای روابط خاجی، به نمایندگان توضیح می ­دهد که «واشنگتن باید حامیان خارجی تندروهای سنی در عراق را به همکاری فرابخواند» او در ادامه می­ گوید «تازمانی که ارتش آمریکا در عراق حضور دارد، شورش‌های قوی نخواهد بود و آمریکا موظف است با آنها مقابله کند. پس برای بزرگ‌تر شدن امواج، باید ارتش را بازگردانیم. بخش اعظمی از پروژه را نیروهای افراطی منطقه انجام خواهند داد».

تردیدی نیست که شکل ­گیری داعش در عراق پس از خروج آمریکا از این کشور در حقیقت تطبیق این طرح است. در افشاگری‌های اسنودن کارمند سابق امنیت ملی آمریکا نیز به نقش مستقیم آمریکا، انگلیس و اسرائیل در ایجاد داعش اشاره شده است. هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت دولت آمریکا نیز در کتاب خاطرات تحت عنوان گزینه ­های دشوار آورده است که داعش ساخته دست آمریکا است که با هدف تقسیم خاورمیانه صورت گرفته است.

حمایت آمریکا از گروه­ های تروریستی
حمایت آمریکا از گروه­ های تروریستی چون داعش واضح و غیر قابل انکار است
  • نقش آمریکا در پیدایش جبهه النصره

آمریکا به‌منظور فشار بیشتر بر دولت سوریه تمام گروه­های تروریستی درگیر با دولت بشار اسد را حمایت می­ کرد که از آن جمله جبهه النصره شاخه القاعده در این کشور است. در این زمینه هم اطلاعات منتشر شده توسط دولت سوریه موجود است و هم اعترافاتی از مقامات آمریکایی به این موضوع مهر تأیید می­ نهد. مایکل فلین رئیس سابق بخش اطلاعات دفاعی آمریکا در مصاحبه با شبکه تلویزیونی الجزیره به طور شفاف و بی‌پرده می­ گوید: آمریکا عمداً در پیدایش و سرپرستی گروه‌های تروریستی همچون داعش، جبهه النصره و شاخه سازمان القاعده در سوریه و حمایت از این گروه‌ها علیه دولت سوریه نقش داشت.

آمریکا و متحدین او همچون انگلیس و رژیم صهیونیستی تلاش کرده است که با استفاده از گروه ­های تروریستی از یک سو امنیت کشورهای منطقه را به چالش بکشد و از سوی دیگر با تقویت گروه­های تروریستی و شعله‌ور کردن جنگ‌ها بازار فروش تسلیحات خویش را رونق بخشیده است و از طرف سوم آشوب به وجود آمده در نتیجه جنگ ­ها زمینه دسترسی کشورهای همچون آمریکا را به منابع طبیعی و معدنی این ممالک درگیر جنگ را فراهم می‌کند؛ بدین جهت می ­تواند گفت حمایت از گروه ­های تروریستی هم دارای اهداف سیاسی است و هم در تقویت این گروه ­ها اهداف اقتصادی دنبال می ­شود.

  • استفاده از نام تروریزم در جهت توجیه تجاوزات نظامی و ترورهای دولتی آمریکا

علاوه بر بهره ­گیری از قدرت تخریبی گروه ­های تروریستی و هدایت این گروه ­ها در راستای اهداف سیاسی و اقتصادی، آمریکا همواره تجاوزات نظامی خویش به دیگر کشورها و ترورهای دولتی این کشور را تحت عنوان مبارزه با تروریزم توجیه کرده است. تجاوز نظامی آمریکا به افغانستان، مداخلات مستقیم در سوریه، عراق و یمن و اخیراً هم در فلسطین با همین عنوان صورت‌گرفته و می­ گیرد.

اما حقیقت این است که مبارزه با تروریزم یک عنوان نمایشی بیش نیست و آمریکا دنبال اهداف سیاسی، امنیتی و اقتصادی خود است. برای درک بهتر این موضوع کافی است حضور بیست‌ساله آمریکا در افغانستان را مورد واکاوی قرارداد و یا سیاست این کشور را در قبال اوضاع سوریه، یمن و فلسطین مطالعه کرد. آمریکا با شعار برچیدن القاعده به افغانستان حمله کرد؛ اما پس از بیست سال نه­ تنها القاعده ریشه‌کن نشد، بلکه دیگر گروه ­های تروریستی همچون داعش نیز روزبه‌روز در این کشور تقویت شد و اخیراً هم مردم افغانستان را در منجلاب از بحران­ ها رها کرد و رفت.

حمایت آمریکا از گروه­ های تروریستی
حمایت آمریکا از گروه­ های تروریستی در سایه شعار مبارزه با تروریزم!
  • وجود رد پای آمریکا در تمام حوادث تروریستی در کشورهای اسلامی

نحوه ­ای تعامل آمریکا با پدیده به نام تروریزم این باور را به‌خوبی تقویت می­ کند که در تمام رویدادهای تروریستی و ضد امنیتی در کشورهای اسلامی به‌ویژه کشورهای منطقه رد پای آمریکا وجود دارد. رویدادهای ضد امنیتی که امروزه در افغانستان رخ می­ دهد و عموماً یک گروه قومی و مذهبی هدف قرار می ­گیرد، بدون شک به دستور آمریکا و رژیم صهیونیستی به‌منظور ایجاد نفاق و شقاق بین مردم افغانستان انجام می ­شود.

رویداد تروریستی اخیر گلزار در شهدای ولایت کرمان ایران نیز بی‌ارتباط به آمریکا و موساد نیست. آنچه که این ادعا را تقویت می­ کند، رویکرد رسانه­ های وابسته به آمریکا و اسرائیل است. پس از این حمله تروریستی، رسانه های وابسته همچون ایران اینترنشنال، افغانستان اینترنشنال، ایندیپندنت فارسی، صدای آمریکا، بی­ بی­ سی و امثال این ها سعی کردند این جنایت را به اتباعی از کشور افغانستان نسبت بدهند و یا بگویند منشأ آن در افغانستان بوده است و یا بگوید افغانستان به‌عنوان مسیر عبور مهاجمان انتحاری بوده است.

این‌گونه تلاش­ ها که بر خلاف تمام شواهد صورت می‌گیرد به‌خوبی نشان می ­دهند که آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی از روابط حسنه افغانستان و ایران ناخشنودند و در تلاش است تا بتواند با استفاده از ابزار تروریزم بین دو ملت دوست و همسایه شکافی ایجاد کرده­ باشند؛ لذا بر دولت مردان افغانستان و ایران است که بااطلاع رسانی دقیق دسیسه­ های دشمن را خنثی کنند، اهل‌قلم و رسانه نیز ادای دینی بکنند و بر ملت فهیم افغانستان و ایران است که فریب خدعه ­های دشمن را نخورند و بابصیرت و دوراندیشی با این نوع قضایا برخورد کنند.

 

سردار اخلاقی زاده

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=4523

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مقالات