جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

ارتباط بین تروریسم و مواد مخدر در آسیای مرکزی معمولاً بر اساس یک درک ساده از وضعیت افغانستان است. بر این اساس، خشونتی که ناشی از قاچاق مواد مخدر در منطقه وجود دارد، معمولاً در چارچوب مفهومی یکسانی درک می شود. نوشته حاضر به مفهوم نارکوتروریسم پرداخته و معتقد است که مواد مخدر و تروریسم هر دو معضل اساسی برای آسیای مرکزی هستند.

تروریسم – مواد مخدر

همانطور که می دانیم تروریسم و مواد مخدر تهدیدی بزرگ برای ثبات دنیای مدرن به شمار می آیند. در حالی که هر دوی این موضوعات از نیمه دوم سده بیستم به صدر دستور کار جهانی راه یافته اند. هر کدام به شکل ها و درجات متفاوتی در طول تاریخ وجود داشته اند. پدیده مواد مخدر به ویژه نقش مهمی در سیاست جهانی به دلیل پیشرفت های مدرن در حمل و نقل بین المللی و توانایی های ارتباطی داشته است. در عین حال، با اتمام جنگ سرد و پایان حمایت مالی ابرقدرت ها از بازیگران غیردولتی، فعالیت های جنایی سازمان یافته به منبع عمده درآمد گروه های تروریستی در سراسر جهان تبدیل شد.

جنگ علیه مواد مخدر از نیمه دوم سده بیستم و جنگ علیه ترور در سده بیست و یکم، در جریان جنگ افغانستان زمینه مشترک تروریسم و مواد مخدر پیدا کردند و دو تهدیدی که پیشتر به طور سنتی جداگانه مورد ملاحظه قرار می گرفتند را با یکدیگر ترکیب نمود.

با این همه، واژه نارکوتروریسم (تروریسم موادمخدر) در دهه 80 میلادی در آمریکا لاتین ظهور یافت و از آن زمان توسل به جنایت به عاملی مهم در سیر تکاملی مفهوم تروریسم تبدیل شد. دهه پایانی سده بیستم را نیز می توان به عنوان دهه ای توصیف کرد که پیوند جنایت با تروریسم در آن تحکیم یافت. مفهوم نارکوترویسم از درک همبستگی دو پدیده قاچاق مواد مخدر و تروریسم سرچشمه می گرد و بر ضرورت هماهنگ سازی سیاست های مبارزه با مواد مخدر و مبارزه با تروریسم برای مقابله موثر با هر دو تهدید و خشونت های متعاقب آنها تاکید می ورزد.

به لحاظ تاریخی مفهوم نارکوتروریسم برای نخستین بار در سال 1983 از سوی فرناندو بلئونده تری رئیس جمهور وقت پرو، برای برچسب زدن به حملات شبه تروریستی علیه پولیس مبارزه با مواد مخدر کشورش به کار گرفته شد. نارکوتروریسم به یکی از مفاهیم در سیاست بیرونی و درونی تبدیل شد و وسعت گستردگی آن از آمریکای لاتین فراتر رفت.

این واژه در ابتدا برای توصیف آن دسته از شبکه های قاچاق مواد مخدر استفاده می شد که به روش های تروریستی مانند استفاده از بمب های ماشینی، آدم کشی و آدم ربایی علیه پولیس مبارزه با مواد مخدر در کلمبیا و پرو روی می آوردند.

راجع به موضوع شناسایی نارکوتروریسم در آسیای مرکزی اختلافاتی نیز وجود دارد. به رغم وجود ارتباط میان تروریسم و قاچاق مواد مخدر در منطقه، همه شبکه های تجارت مواد مخدر، لزوما تروریستی محسوب نمی شوند و مهم تر آنکه فعالیت های تروریستی در آسیای مرکزی تنها در سایه قاچاق مواد مخدر روی نمی دهند. علاوه بر این، هم دولت های آسیای مرکزی و هم نهادهای بین المللی و بازیگران خارجی فعال در منطقه هر یک بنا به دلایلی متفاوت تمایلی به بررسی جداگانه موضوع پیوند میان تروریسم و مواد در آسیای مرکزی جدای از آنچه در افغانستان می گذرد، ندارند.

  • موادمخدر در آسیای مرکزی

پس از سقوط امپراتوری شوروی، امنیت کشورهای تازه استقلال یافته آسیای مرکزی در پی رواج قاچاق و مصرف موادمخدر در منطقه به مخاطره افتاد. پس از جنگ سرد، پرده آهنینی که جمهوری های شوروی را احاطه کرده بود، برچیده شد و فرصت های جدیدی پیش روی دولت های آسیای مرکزی برای ادغام در اقتصاد جهانی و جامعه بین المللی گشوده شد. ژئوپلیتیک مناسب این کشورها نیز نقش به سزایی در توسعه پیوندهای تجاری و سیاسی با اروپا، آسیا جنوب شرقی و چین ایفا نمود. ساختارهای ارتباطی ایجاد شده در دوران شوروی نیز ظاهرا از ظرفیت لازم برای ارتقا سریع کسب و کار و بازسازی مسیرهای تجاری جمهوری های آسیای مرکزی به سمت جنوب برخوردار بودند. ترکیب این عوامل شرایط را حتی برای بحث در مورد احیای جاده بزرگ ابریشم نیز فراهم ساخت. با این حال، شرایط مذکور در عین حال حاوی یک تهدید بزرگ برای کشورهای آسیای مرکزی نیز بود که در غیاب یک قدرت مرکزی، شرایط برای قاچاق موادمخدر در سراسر منطقه تسهیل شده است.

فروپاشی نظام جمهوریت در سال 2021 به معنای شکست آمریکا و ناتو بود. پروژه هزینه های جنگ که توسط موسسه واتسون در دانشگاه براون انجام شد، تخمین زده بود که جنگ در افغانستان 2.3 تریلیون دالر برای ایالات متحده آمریکا هزینه داشته است. بر اساس گزارش اداره سیگر، ایالات متحده به تنهایی بیش از 8 میلیارد دالر از سال 2012 تا 2017 صرف تلاش برای از بین بردن خشخاش در افغانستان کرد. برای دستیابی به اهداف خود، آنها معتقد بودند که باید منابع مالی طالبان را که بیشتر آن از برداشت و قاچاق غیرقانونی تریاک تامین می شد، حذف کنند.

در اواخر سال 1999، طالبان کشت خشخاش را ممنوع ساخت که منجر به بزرگترین کاهش کشت خشخاش در سالهای بعدی شد. کشت از حدود 82 هزار هکتار در سال 2000 به کمتر از 8 هزار هکتار در سال 2001 کاهش یافت. با این حال، هزینه سیاسی آن برای طالبان بسیار زیاد بود. این ممنوعیت دیری نپایید و طالبان در سپتمبر 2001 با این استدلال که به منابع مالی برای مبارزه با ایالات متحده نیاز دارند، این ممنوعیت را لغو کردند. پس از برپایی دولت جدید در اواخر دهه 2000 و اوایل دهه 2010، دولت در کابل توانست به مسائل بیشتری از جمله کشت انبوه خشخاش توجهی بیاندازد. برخی از مزارع در آتش سوختند و توقیفات گسترده ای انجام شد و با این حال مسیرهای متعدد قاچاق مواد مخدر همچنان فعال بود. اگرچه نیروهای تحت حمایت ایالات متحده و ناتو به عملیات ها برای از بین بردن زیرساخت های غیرقانونی مواد مخدر ادامه دادند، اما هرگز نتوانستند خشخاش را به طور کامل از مزارع افغانستان ریشه کن کنند. اکنون که طالبان به قدرت بازگشته اند، ممنوعیت کشت خشخاش و تولید، استفاده و حمل و نقل سایر مواد مخدر را دوباره برقرار کرده اند اما دقیقا نمی توانیم با قطعیت بگوییم که آیا آنها موفق خواهند بود یا خیر.

در سال 2021، رئیس اداره کنترل و نظارت مواد مخدر تاجیکستان به نقل از تاس نیوز گفت که حجم هروئین و حشیش کشف شده طی سال گذشته دو برابر افزایش داشته و از 2.3 تن در سال 2020 به 4 تن در سال 2021 رسیده است. این مواد مخدر عمدتاً از افغانستان کشت، تولید و قاچاق می شود. دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد (UNDOC) تخمین می زند که 80 درصد مواد تریاک و هروئین جهان از افغانستان در سه مسیر اصلی به آسیای بزرگ و اروپا قاچاق می شود و تهدیدی جدی برای ایمنی شهروندان در این مناطق است. مناطق وقایع اخیر در افغانستان و اوکراین کار جلوگیری از جریان مواد مخدر غیرقانونی با منشأ افغانستان را پیچیده کرده است و باید در جامعه جهانی در مورد خطرات ناشی از نارکوتروریسم و راه حل های ممکن بحث شود.

نارکوتروریسم
آسیای مرکزی، مسیر انتقال مواد مخدر از افغانستان به اروپا
  • موادمخدر افغانستان

افغانستان بزرگترین تولید کننده تریاک جهان به شمار می آید و بیش از 90 درصد تقاضای جهانی این محصول را برآورده می سازد، در حالیکه مصرف داخلی آن تنها یک درصد است. از این رو، تصور مسدود بودن مسیرهای انتقال این مواد به خارج افغانستان غیر ممکن است. در این میان، دست کم بین یک چهارم تا یک سوم تریاک و هروئین تولید شده در افغانستان از مسیر شمالی یعنی از راه تاجیکستان و قرقیزستان و یا از راه ازبکستان و ترکمنستان به قزاقستان، روسیه و اروپا قاچاق می شود.

آسیای مرکزی شاهراه قاچاق موادمخدر تولیده شده در افغانستان، از حدود یک دهه پیش در مسیر تبدیل به یک منطقه کاشت خشخاش و تولید مواد مخدر نیز قرار گرفته است. بنا بر گزارش ها، نزدیک به پنج ملیون تن شاهدانه در سال 2009 در دره چویی قرقیزستان به دست آمده بود که برای تولید حدود 6 هزار تن حشیش مصرف می شد.

در سایر کشورهای آسیای مرکزی نیز گروه های تروریستی داخلی اقدام به کشت خشخاش و استخراج هروئین از آن کرده اند که تنها به دلیل ظرفیت کم، پاسخگوی مصرف داخلی است. بیش از 500 هزار نفر از جمعیت 66 میلیون نفری ساکن در کشورهای آسیای مرکزی معتاد به مواد مخدر هستند و اعتیاد به مواد مخدر به ویژه در میان جوانان به سرعت در حال افزایش است. نکته دیگر اینکه الگوی مصرف مواد مخدر در جوامع آسیای مرکزی به سرعت رو به تغییر است.

نارکوتروریسم
افغانستان بزرگترین تولید کننده مواد مخدر جهان
  • پیوند تروریسم و قاچاق مواد مخدر (نارکوتروریسم) در آسیای مرکزی

وجود ارتباط میان تروریسم و قاچاق مواد مخدر که به نارکوتروریسم معروف است، در مسائل علمی و دنیای سیاست موضوعاتی شناخته شده هستند. آسیای مرکزی نیز از جمله مناطق حائز اهمیتی شناخته می شود که تروریسم و قاچاق در آن با یکدیگر تلاقی دارند. اگرچه فصل مشترک این دو پدیده صورت های گوناگونی می تواند به خود بگیرد، اما در آسیای مرکزی بیشتر در دو حالت خاص قابل مشاهده است. در حالت نخست، باندهای قاچاق مواد مخدر برای هموارساختن مسیر خود و یا انتقام گیری به حملات مسلحانه علیه نهادها و مأموران دولتی مبادرت می ورزند و در حالت دوم، گروه های تروریستی برای تأمین مالی فعالیتهایشان در راستای اهداف سیاسی، به قاچاق و تجارت غیر قانونی مواد مخدر روی می آورند که این مسئله معضل نارکوتروریسم را بیش از پیش نمایان می سازد.

یکی از خصوصیات آشکار پدیده قاچاق مواد مخدر در منطقه، انجام آن از سوی ده ها تشکیلات جنایی کوچک و متوسط در هر یک از کشورها است. به این ترتیب، صدها گروه تبهکار در سراسر آسیای مرکزی به کار قاچاق مواد مخدر مشغول هستند که تنها تعداد انگشت شماری از آنها فعالیت غیر محلی دارند.

تکثر تشکیلات جنایی کارآمد در بخش تجارت غیر قانونی مواد مخدر باعث شده است تا منطقه آسیای مرکزی در گفتار سیاسی نارکوتروریسم پیوند تروریسم – قاچاق مواد مخدر به شدت برجسته شود. آنتونیو ماریو کاستا، مدیر اجرایی وقت دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد نیز در مقدمه گزارش سال 2009 این دفتر تاکید کرده بود که مواد مخدر در آسیای مرکزی از یک سو آشوب برپا می کند و از سوی دیگر گروه های تروریستی و افراطی از عواید مادی قاچاق آن سود می برند و تقویت می شوند.

با این همه، استفاده از واژه نارکوتروریسم در عرصه آسیای مرکزی به طور عمده برای اشاره به گرو ههای افراطی که فعالیت هاي تروریستی خود را از طریق قاچاق مواد مخدر تأمین مالی می کنند به کار می رود. از این رو، حملات مسلحانه باندهای قاچاق مواد مخدر علیه نهادها و مأموران دولتی، بخش فرعی گفتمان پیوند تروریسم – قاچاق مواد مخدر (نارکوتروریسم) در آسیای مرکزی را تشکیل می دهد.

  • افغانستان همسایه پرخطر

افغانستان بزرگترین تولید کننده تریاک جهان به شمار می آید و بیش از 90 درصد تقاضای جهانی این محصول را برآورده می سازد، در حالیکه مصرف داخلی آن تنها یک درصد است. از این رو، تصور مسدود بودن مسیرهای انتقال این مواد به خارج افغانستان غیر ممکن است. در این میان، دست کم بین یک چهارم تا یک سوم تریاک و هروئین تولید شده در افغانستان از مسیر شمالی یعنی از راه تاجیکتسان و قرقیزستان و یا از راه ازبکستان و ترکمنستان به قزاقستان، روسیه و اروپا قاچاق می شود.

اصطلاح “مسیر شمالی” از افغانستان از طریق آسیای مرکزی به روسیه و اروپای شرقی در طول تاریخ برای قاچاق مواد مخدر مورد استفاده قرار گرفته است و تبدیل به یک مسیر مهم انتقال شده و هروئین افغانستان را به اروپا می رساند. بر اساس گزارش دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد UNODC، در سال 2010، حدود 15 درصد از کل مواد افیونی و 20 درصد از کل هروئین از افغانستان از طریق تاجیکستان قاچاق می شد. حقیقت این است که هیچ کس نمی داند چه مقدار هروئین افغانستان حتی از طریق تاجیکستان و دیگر جمهوری های آسیای مرکزی منتقل می شود. ترکمنستان، کشور بعدی برای قاچاق مواد مخدر افغانستان از طریق مسیر بالکان به اروپا بوده است، بنابراین منصفانه است که بگوییم نقش آسیای مرکزی نباید نادیده گرفته شود.

با وجود ممنوعیت ها، وضعیت در بیشتر منطقه خطرناک به نظر می رسد. یوری فدوتوف، مدیر اجرایی دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد در سال 2010 گفت که تاجیکستان اولین خط دفاعی در جلوگیری از جریان مواد مخدر از افغانستان است. نیروهای مرزی تاجیکستان که مسئول گشت زنی در مرز با افغانستان استند، فاقد ابزارهای انسانی و فنی برای رهگیری مؤثر اکثر مواد مخدر قاچاق هستند. معاشات ناچیز، آنها را در معرض فساد قرار می دهد و در مقابل زورمندان و گروه های مافیایی و فاسد صنعت قاچاق مواد مخدر ناتوان می سازد. ارزش مواد مخدر قاچاق شده از طریق تاجیکستان در سال 2011 حدود 2.7 میلیارد دالر تخمین زده شده است ارزش بیشتری از هر منابع طبیعی داخلی مشروع این کشور دارد.

دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد می گوید که سه سال از چهار سال گذشته شاهد بالاترین سطح تولید تریاک در افغانستان بوده است. حتی در حالی که شیوع کرونا در حال گسترش بود، کشت خشخاش در سال 2020 تا 37 درصد افزایش یافت. علیرغم پیام روشن دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد، جامعه بین‌المللی با توجه به اهمیت آن به عنوان یک گره مرکزی، تقریباً به اندازه کافی در زیرساخت‌ها برای مقابله با قاچاق مواد مخدر و نارکوتروریسم در آسیای مرکزی سرمایه‌گذاری نکرده است. با این تفاهم که دولت ها باید با تمرکز مجدد بر مقابله با قاچاق غیرقانونی مواد مخدر از طریق آسیای مرکزی به جلو حرکت کنند.

افغانستان همچنان یک نگرانی منطقه ای و جهانی در رابطه با امنیت داخلی، سازمان های تروریستی، قاچاق غیرقانونی و جنایت است که پیامدهای آن همچون نارکوتروریسم ممکن است به طور جدی بر کشورهای هم مرز و کل آسیای مرکزی تأثیر بگذارد.

در پایان باید ذکر کرد که در ماه‌های گذشته، افغانستان یکی از موضوعات اصلی مورد بحث در میان جمهوری‌های آسیای مرکزی و بازیگران منطقه‌ای مانند هند، چین و روسیه بوده است. طالبان به عنوان حاکمان جدید افغانستان، باید به جامعه بین المللی، به ویژه به شرکای منطقه ای نشان دهند که می توانند ثبات و امنیت را تضمین کنند و از گروه داعش و سایر سازمان های تروریستی که ممکن است از افغانستان به عنوان مرکز لوجستیک و مرکز آموزشی برای فعالیت های خود سوء استفاده کنند، اجتناب کنند.

از زمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان، حملات تروریستی داعش افزایش یافت. همانطور که گزارشات نشان می دهند، در سال 2021، چندین حمله تروریستی افغانستان را تحت تاثیر قرار داده بود، به ویژه پس از اواسط ماه اگست که طالبان کابل را فتح و اداره کشور را آغاز کردند. با در نظر گرفتن اینکه داعش یک کارزار تروریستی بزرگ را آغاز کرد که عمدتاً با بمب های انفجاری علیه طالبان یا جامعه شیعه افغانستان و افزایش قاچاق مواد مخدر مشخص می شود، می توان اظهار داشت که طالبان در حال از دست دادن کنترل قلمرو هستند. اگر دولت موقت کنونی نتواند ثبات و امنیت را تضمین کند، بازیگران منطقه ای و سرمایه گذاران خارجی بالقوه به محدود کردن فعالیت ها و همکاری های خود با کابل ادامه خواهند داد.

در پایان، با ارزیابی گزارش های اخیر در مورد نارکوتروریسم، حملات تروریستی و قاچاق مواد مخدر، طالبان از دستیابی به نتایجی که دولت موقت کنونی از طریق رسانه های ملی و در میان شرکای تجاری و اقتصادی احتمالی آنها تبلیغ می کند، فاصله زیادی دارند.

نارکوتروریسم
نارکوتروریسم، معضل طالبان و آسیای مرکزی

 

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=1382

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *