تعامل منطقهای برای نجات افغانستان
حضور و فعایت گروه های تروریستی در افغانستان، این کشور را در کانون توجه بازیگران منطقهای قرار داده است. در این میان، حمله اخیر داعش به مقر وزارت امور مهاجرین و عودت کنندگان که منجر به کشته شدن خلیل الرحمن حقانی، یکی از رهبران برجسته طالبان گردید، نگرانیهای امنیتی را در کشورهای همسایه بیش از پیش افزایش داده است.
چنانچه، ایران و روسیه بهعنوان دو قدرت تأثیرگذار منطقهای، پس از حملهای داعش به وزارت امور مهاجرین و عودت کننده گان، آمادگی شان را برای همکاری با طالبان در مبارزه با تروریسم اعلام کردهاند. این اقدامات نهتنها نشاندهنده دغدغه مشترک این کشورها برای مهار تهدیدات امنیتی است، بلکه گویای تلاشهایی برای یافتن نقاط اشتراک در راستای تقویت ثبات در افغانستان و منطقه است.
با این حال، این اقدامات و تعاملات پرسشِ مهمی را مطرح میکند. اینکه آیا همکاری کشورهای منطقه میتواند به کاهش خشونت و ایجاد ثبات پایدار در افغانستان منجر شود؟ این مقاله به بررسی ابعاد این پرسش و تأثیرات احتمالی تعاملات منطقهای بر آینده امنیت و سیاست افغانستان میپردازد.
ادعاهای طالبان و شکنندگی ساختارهای نظامی و امنیتی در افغانستان
طالبان بارها اعلام کردهاند که توانستهاند فعالیتهای گروههای تروریستی به ویژه داعش را در افغانستان مهار کنند. آنها ادعا دارند که داعش در افغانستان فاقد هسته و پایگاه قدرتمند است و نمی تواند تهدید برای صلح و ثبات کشور و منطقه باشد. اما، واقعیتهای میدانی کاملاً متفاوت از این ادعاها استند.
واقعیت اینست که وضعیت امنیتی افغانستان بهشدت شکننده است و ساختارهای نظامی و امنیتی کشور بهویژه در مقابله با تهدیدات تروریستی، ضعیف و آسیبپذیر می باشند. این ضعف ساختاری باعث شده است که گروههای تروریستی مانند داعش بتوانند به راحتی در برخی مناطق فعالیت کنند و تهدیدات خود را به نمایش بگذارند.
چنانچه، حملات پیدرپی داعش در مناطق مختلف افغانستان، بهویژه حملات هدفمند علیه شخصیتهای برجسته طالبان و گروههای مذهبی، نشان از توان عملیاتی و نفوذ این گروه در بخشهایی از کشور دارد. چنانکه ترور خلیلالرحمن حقانی، یکی از چهرههای برجسته طالبان، گواهی بر این واقعیت است که تهدید داعش نهتنها واقعی، بلکه عینی و آشکار است.
این ترور، که یکی از بزرگترین ضربات به طالبان در ماههای اخیر محسوب میشود، پیام روشنی از سوی داعش بود که نشان میدهد این گروه همچنان بهدنبال ایجاد بیثباتی در افغانستان است. افزون بر این، حملات متعدد به مساجد، مکاتب، و تجمعات مذهبی، که اغلب با هدف شعلهور کردن تنشهای فرقهای انجام میشود، گویای آن است که داعش در پی گسترش دامنه نفوذ خود و ایجاد فضای ناامنی گستردهتر در افغانستان است.
این وضعیت، علاوه بر به چالش کشیدن ادعای طالبان مبنی بر کنترل کامل امنیت، نگرانیهای عمیقی را در میان کشورهای همسایه و منطقه ایجاد کرده است. زیرا فعالیتهای داعش نهتنها تهدیدی برای افغانستان، بلکه خطری برای امنیت منطقهای محسوب میشود که میتواند پیامدهای گستردهای از جمله گسترش افراطگرایی و مهاجرتهای گسترده را به همراه داشته باشد. به همین دلیل، بسیاری از بازیگران منطقهای به دنبال راههایی برای همکاری با طالبان یا دیگر نهادهای مرتبط برای مقابله با این تهدید مشترک استند.
همگرایی منطقهای برای مبارزه با تروریسم
به دلیل حملات خونبار داعش و فعالیت های دیگر گروه های تروریستی در افغانستان که نشان دهندهی بحران ناامنی در کشور است، همکاری طالبان با کشورهای منطقه برای مبارزه با داعش ضروری به نظر میرسد. کشورهای همسایه، از جمله ایران و روسیه که در این اواخر اعلام آمادگی جهت نبرد مشترک با تروریسم نموده اند، فرصت مغتنمی را برای طالبان فراهم نموده است. طالبان باید از همگرایی منطقوی و موقعیت پیش آمده، حداکثر استقبال و استفاده را نمایند و کوشش کنند تا با همگرایی و تعامل منطقهای، بنیان داعش و دیگر گروه های تروریستی در کشور را نابود کنند.
زیرا از یکطرف ایران، با توجه به مرزهای مشترک و تجربه مبارزه با گروههای تروریستی میتواند شریک قابل اعتمادی برای افغانستان باشد. صداقت تهران در این زمینه باید طالبان را ترغیب کند که همکاری نزدیکی با کشورهای همسایه داشته باشند. همچنین از سوی دیگر، روسیه بهعنوان یکی از قدرتهای بزرگ منطقهای، میتواند با ارائه کمکهای نظامی و اطلاعاتی به طالبان، نقش مؤثری در مهار داعش ایفا کند.
مبارزه با تروریسم، بهویژه گروههایی مانند داعش، نیازمند همکاریهای چندجانبه و هماهنگیهای منطقهای است. طالبان باید درک کنند که تنها از طریق اتحاد و همکاری با کشورهای منطقه میتوانند به این تهدید پایان دهند. کشورهای منطقه به ویژه روسیه بایستی فراتر از بیانیه قدم بردارند و در حوزه نبرد با تروریسم اقداماتی ملموس انجام دهند و از فرصت پیشآمده برای تقویت امنیت و ثبات منطقهای بهره ببرند. این مسیر هرچند دشوار است، اما تنها راه برای مقابله با تهدیدات تروریستی و حفظ امنیت منطقه به شمار میرود.
تعامل منطقهای تنها راه نجات افغانستان
باتوجه به آنچه که گفته شد و با در نظر داشت وضعیت امنیتی و متاسفانه حملات خونبار داعش، روشن است که طالبان بهتنهایی قادر به مقابله با تهدیدهای گسترده تروریستی نیست. تجربه جهانی نشان داده است که مبارزه با تروریسم نیازمند همکاری منطقهای و بینالمللی است. افغانستان نمیتواند در انزوا از جامعه بینالمللی و بدون هماهنگی با کشورهای همسایه به صلح و ثبات پایدار دست یابد. کشورهای منطقه، بهویژه ایران، پاکستان، چین، روسیه و کشورهای آسیای میانه، منافع مشترکی در مهار تروریسم و جلوگیری از گسترش افراطگرایی دارند و این منافع میتواند بستری برای همکاریهای گستردهتر فراهم کند.
تنها راه نجات افغانستان در این برهه حساس، همگرایی و تعامل منطقهای است. طالبان باید درک کنند که امنیت پایدار تنها از طریق همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و پذیرش راهحلهای مشترک برای مقابله با تروریسم امکانپذیر است. این همکاری میتواند شامل تبادل اطلاعات، هماهنگی نظامی، و حمایت از پروژههای اقتصادی و توسعهای باشد که ریشههای افراطگرایی را تضعیف کند.
در نهایت، اگر طالبان واقعاً به دنبال نجات افغانستان و تحقق وعدههای خود برای صلح و امنیت استند، باید از این فرصت استفاده کنند و دست تعامل و همگرایی به سوی کشورهای منطقه دراز کنند. تنها از این طریق است که میتوانند هم مشروعیت داخلی خود را تقویت کنند و هم از انزوای بینالمللی خارج شوند. هرگونه تعلل در این مسیر، تنها به تقویت گروههای تروریستی و افزایش رنج مردم افغانستان منجر خواهد شد.
مسلم اخلاقی