راستگوترین چهره جمهوریت
قیل و قالها و نارضایتیها در زمان و دوران جمهوریت بهحدی بود که حتا گوگل هم از شمردن آن عاجز مانده بود. مردم قدرنشناس و کبرکننده ما، آنقدر به برخی از چهرههای جمهوریت تهمت ناحق زدند که بلاخره خدا آن دوران را از روی شان گرفت و بهاین سرنوشت دچار شان کرد.
اشرف غنیِ مظلوم را آنقدر تحت فشار قرار دادند، دزد گفتند، کمعقل خطابش کردند، مزدور و نوکر امریکا گفتند و در نهایت لقب فراری را برایش دادند که در نهایت با کمال ابهت و قدرت از کشور رفت و در آخرین جمله خود خطاب به مردم افغانستان گفت: «شما قدر چون منِ الماس را ندانستید.»
از وکلای دلسوز پارلمان که نگو و نپرس! همه پنج انگشت شان، پنج چراغ خدمت برای مردم بود و افکار شان غرق در خدمترسانی به ملت، نه دزدی کردند، نه زورگویی نمودند و نه هم خطایی از آنها سر زد.
اینکه عدهای، پارلمان را چورلمان میخواندند، از حسودی زیاد بود و حتا احتمال وجود دارد که این واژهها، ریشه خارجی داشتند و کشورهای بیرونی برای بدنام کردن نمایندگان دلسوز مردم افغانستان، میخواستند اینگونه القابِ رکیک و رقیق را وارد لغتنامه سیاسی کشور کردند.
به هر حال، یکی از راستگوترین چهرههای جمهوریت را که باید شناخت و در نبودش باید زار زار گریه کرد، جناب امرالله صالح است که واقعاً صالح بود. او بهیکی از سختکوشترین و راستگوترین افراد در نظام جمهوریت شهرت داشته و دارد که تاریخ با خط زرین یاد خواهد کرد.
صالح عزیز زمانیکه متصدی وزارت امور داخله بود، خدمات زیادی را برای کشور و تشکیلات این وزارت انجام داد که هیچکس نمیتواند منکر آن شود و اگر هم کسی منکر شود، به این معناست که منکر متفکر دوم بودنِ جلالتمآب اشرف غنی شده است. آقای صالح وقتی وارد وزارت داخله شد، تعهد سپرد که فساد را از این وزارت ریشهکن خواهد کرد.
او به وعده خود عمل کرد و نهتنها وزارت داخله از فساد، پاک شد، بلکه افغانستان نیز از بین کشورهای فاسد دنیا خارج و بهعنوان پاکترین کشور در سطح جهان شناخته شد. هیچ عسکری گرسنه نماند و حتا از پول نان عساکر و نیروهای پولیس هم کسی نتوانست موترهای مادل بالا بخرد.
همین خدمات و هوش و استعداد امرالله خان موجب شد که اشرف غنی بهعنوان یک خادم ملت، او را بهعنوان معاون خود در انتخابات ریاست جمهوری انتخاب کند. وقتی تیم غنی و صالح برنده شد، گویند آقای صالح همان شب به ارگ رفت و کار صادقانه خود را برای خدمت به ملت آغاز کرد.
جناب امرالله صالح، راستگوترین چهره جمهوریت بود!
از امرالله که بهعنوان یک جاسوس زبردست و کلّه امنیتی یاد میشد، در اندک زمانی، توانست بهمغز متفکر امنیت تبدیل شود و امنیت کامل را در سراسر کشور برقرار کرد که خود اشرف غنی، جوبایدن و حتا حکیم تورسن هم در جریان آن هستند.
در زمان معاونت آقای امرالله صالح، گروههای تروریستی از افغانستان فرار کردند و این مغز متفکر امنیتی، توانست قلمرو افغانستان را تا فضا گسترش دهد و سیاره مریخ را نیز بخشی از جغرافیای افغانستان نماید.
اما چه فایده که قدر چنین گوهری را ندانستند و او مجبور شد از کشور خارج شود و در نبود او، طالبان قدرت را در دست گرفتند. طالبان ادعا کردند که از خانه صالح، شش و نیم میلیون دالر پیدا کردند، ولی حقیقت نداشت، چون او آنقدر کمبضاعت و غریب بود که نه خانهای در وزیر اکبر خان داشت، نه در شیرپور و نه هم در امریکا و تاجیکستان.
امروز که در امریکا یا تاجیکستان، خانهای که در آن زندگی میکند، مربوط بهخودش نه، بلکه از سوی شماری از خیّرین اجاره شده است، پس به شایعات باور نکنید.
روز جمعه، 9 جوزا، نه هزاران نفر، بلکه چهار پنج نفر در بعضی از ولایات افغانستان برای حمایت از فلسطین راهپیمایی کردند و صالح صاحب هم برای اینکه آبروریزی نشود، ادعایی را رسانهای کرد که گویا امریکا در ابتدای حکومتداری طالبان، 250 میلیارد افغانی به این گروه کمک کرده است.
هدف صالح، خیر بود و با این خبر، فقط خواست جوسازی کند تا آبروی مردم پیش دنیا نرود.
در نبود این گونه شخصیت باید خون گریست، نه آب معدنی یا سُس بادنجان رومی.

الیاس احمدی