Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

نبرد ایران و اسرائیل 

در تاریخ معاصر خاورمیانه، هیچ رابطه‌ای به اندازه‌ی رابطه‌ی ایران و اسرائیل پرتنش، پیچیده و سرنوشت‌ساز نبوده است. سخنان بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در جلسه‌ی کابینه امنیتی اسرائیل در ۳ ثور ۱۴۰۴، بار دیگر این واقعیت را برجسته کرد. او با بیان اینکه «نبرد میان ما و امپراتوری ترور در تهران، سرنوشت همه جوامع آزاد را تعیین خواهد کرد. اگر اسرائیل خدایی ناکرده این نبرد را ببازد، کشورهای غربی در صف بعدی خواهند بود»، تصویری از تقابل ایران و اسرائیل به‌عنوان جنگی جهانی ارائه داد.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در سال‌های اخیر همواره از ادبیات تهدید و هشدار برای توصیف جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده است. اهمیت این سخنان نه تنها در محتوای تهدیدآمیز آن بلکه در بازتابی است که از نگاه اسرائیل به ایران و جایگاه این تقابل در سیاست جهانی نشان می‌دهد.

  • چرا نبرد ایران و اسرائیل مهم است؟

الف) تقابل دو نظم: نبرد ایران و اسرائیل تنها تقابل دو کشور نیست؛ تقابل دو نظم سیاسی و ارزشی است. ایران به‌عنوان جمهوری اسلامی خود را مدافع استقلال، مقاومت و مخالفت با سلطه‌ی غربی معرفی می‌کند. در مقابل، اسرائیل مدعی است که نماینده‌ی دموکراسی و «جوامع آزاد» در منطقه‌ای پر از استبداد است.

ب) پیوند با امنیت انرژی و تجارت جهانی: منطقه‌ی خاورمیانه، شاهراه انرژی جهان است. امنیت مسیرهای انرژی از خلیج فارس تا مدیترانه برای اقتصاد جهانی حیاتی است. اگر تقابل ایران و اسرائیل به جنگی گسترده‌تر منجر شود، نه ‌تنها اسرائیل بلکه اقتصاد جهانی درگیر خواهد شد. از این‌رو کشورهای غربی سرنوشت خود را در این نبرد دخیل می‌بینند.

ج) پیامدهای روانی و سیاسی: شکست اسرائیل به ‌معنای پیروزی روایتی خواهد بود که مقاومت را در برابر غرب مشروع می‌سازد. این مسئله می‌تواند به تقویت جنبش‌های ضدغربی در سراسر جهان عرب و حتی فراتر از آن منجر شود. از الجزایر تا عراق، ملت‌ها سال‌هاست خاطره استعمار و اشغال غرب را با خود دارند. پیروزی مقاومت بر اسرائیل به‌عنوان «نماینده غرب» عملاً به همه این ملت‌ها پیام می‌دهد که مقاومت نتیجه می‌دهد. این امر می‌تواند به شکل‌گیری جنبش‌های تازه یا جان‌گرفتن جنبش‌های خاموش‌شده بینجامد. حتی در خارج از جهان عرب، در آمریکای لاتین، آفریقا یا آسیا، گروه‌ها و جنبش‌های ضداستعماری می‌توانند از این پیروزی الهام بگیرند.

شکست اسرائیل نه‌ تنها موازنه‌ی نظامی را تغییر می‌دهد، بلکه روایت حاکم بر نظم جهانی را دگرگون می‌سازد: از روایت «قدرت شکست‌ناپذیر غرب» به روایت «مقاومت می‌تواند پیروز شود». این تغییر روایت، همان چیزی است که غرب و اسرائیل بیش از هر چیز از آن می‌ترسند.

  • اسرائیل به ‌عنوان «نماینده جوامع آزاد»؟

یکی از کلیدواژه‌های نتانیاهو، «جوامع آزاد» است. او اسرائیل را نماد آزادی، دموکراسی و ارزش‌های غربی معرفی می‌کند. اما این ادعا نیازمند بررسی و نقد جدی است. در گفتمان اسرائیل، آزادی به معنای اقتصاد آزاد (کاپیتالیسم)، پیوند با غرب و ارزش‌های لیبرال است. اما این آزادی، عملاً برای فلسطینیان و ملت‌های تحت اشغال وجود ندارد.

چگونه می‌توان کشوری را «نماینده آزادی» دانست که میلیون‌ها نفر را در غزه و کرانه باختری تحت محاصره و اشغال نگه داشته است؟ واقعیت این است که اسرائیل بیش از آنکه نماینده جوامع آزاد باشد، نماینده یک پروژه‌ی استعماری و کاپیتالیستی است. اسرائیل محصول یک پروژه استعماری در خاورمیانه بود که با حمایت قدرت‌های غربی شکل گرفت تا منافع آنان را تضمین کند.

  • نقد مفهوم «امپراتوری ترور»

نتانیاهو ایران را «امپراتوری ترور» می‌نامد. این در حالی است که تاریخ اسرائیل مملو از عملیات‌های ترور است؛ از ترور رهبران مقاومت فلسطین و حزب‌الله گرفته تا ترور دانشمندان هسته‌ای ایران. حتی نخست ‌وزیر سابق اسرائیل، اسحاق شامیر، سابقه‌ی رهبری گروهی تروریستی به نام «لیهی» را داشت. بنابراین، اسرائیل بیش از هر کشوری در منطقه به ترور سازمان‌یافته متوسل شده است.

اسرائیل، مقاومت ملت‌ها در برابر اشغال را «ترور» می‌نامد، در حالی که اقدامات خود را «دفاع مشروع» معرفی می‌کند. این وارونه‌سازی مفاهیم بخشی از جنگ روانی اسرائیل است. ایران به‌ عنوان یک قدرت منطقه‌ای، از گروه‌های مقاومت حمایت کرده است، اما این حمایت در چارچوب مقابله با اشغال و سلطه غربی تعریف می‌شود. در حالی که اسرائیل با اشغال سرزمین دیگران و حذف مخالفان، عملاً الگویی از ترور دولتی ارائه داده است.

نبرد ایران و اسرائیل
در نبرد ایران و اسرائیل، نتانیاهو ایران را «امپراتوری ترور» می‌نامد!
  • چرا کشورهای غربی در صف بعدی خواهند بود؟

اسرائیل از زمان تأسیس در ۱۹۴۸ تاکنون، فراتر از یک کشور عادی در خاورمیانه عمل کرده است. برای ایالات متحده و قدرت‌های غربی، اسرائیل پایگاه پیشرفته‌ای در قلب منطقه‌ای است که منابع انرژی، موقعیت ژئوپولیتیک و مسیرهای تجاری‌اش اهمیت حیاتی دارد.

از این منظر، اسرائیل نه تنها یک متحد بلکه یک سنگر استراتژیک محسوب می‌شود. هر ضربه‌ای به موجودیت اسرائیل، عمق استراتژیک آمریکا در منطقه را کاهش می‌دهد. به همین دلیل است که نتانیاهو در سخنرانی‌اش تأکید می‌کند: اگر اسرائیل شکست بخورد، «کشورهای غربی در صف بعدی خواهند بود». معنای این سخن روشن است: اسرائیل دیوار دفاعی غرب در برابر ایران و گروه‌های مقاومت است.

سیاست خارجی اسرائیل، به‌ ویژه در دوران نتانیاهو، همواره بر جلب حمایت ایالات متحده و کشورهای غربی متکی بوده است. در شرایطی که اسرائیل به‌خاطر سیاست‌های داخلی‌اش (از جمله شهرک‌سازی‌ها و رفتار در غزه) با انتقادهای گسترده روبه‌رو است، ارجاع مداوم به «تهدید ایران» راهی برای تغییر کانون توجه‌ها و بسیج حمایت غربی‌ها محسوب می‌شود. شکست اسرائیل به معنای انتقال تهدید به کشورهای غربی است زیرا:

1. اسرائیل به‌عنوان خط مقدم دفاع غرب: اگر این خط مقدم فروبپاشد، کشورهای غربی باید مستقیماً با ایران و جنبش‌های مقاومت روبه‌رو شوند.

2. از دست رفتن بازدارندگی: قدرت اسرائیل به‌عنوان بازدارنده‌ای در منطقه عمل می‌کند. شکست آن می‌تواند موازنه قوا را به سود محور مقاومت تغییر دهد و عملاً کشورهای غربی را با تهدیدهای جدید روبه‌رو کند.

3. پیامدهای ژئوپولیتیک: حذف یا تضعیف اسرائیل باعث می‌شود غرب عمق استراتژیک خود را از دست بدهد و دیگر نتواند با همان قدرت در خاورمیانه حضور داشته باشد. این مسئله جایگزین‌های دیگری همچون چین و روسیه را در منطقه تقویت خواهد کرد.

سخنان نتانیاهو درباره‌ی اینکه «نبرد میان ایران و اسرائیل، سرنوشت همه جوامع آزاد را تعیین خواهد کرد» بازتاب دهنده واقعیتی است که سالهاست در منطقه جریان دارد. این سخنان همچنین یک ابزار گفتمانی برای بسیج افکار عمومی غرب است. اسرائیل تلاش می‌کند خود را خط مقدم دفاع ازغرب معرفی کند و ایران را «امپراتوری ترور» نشان دهد. اما بررسی تاریخی نشان می‌دهد که این اسرائیل است که بر پایه‌ی ترور، خشونت و اشغال شکل گرفته و ادامه یافته است.

از سوی دیگر، مفهوم «جوامع آزاد» در گفتمان اسرائیل چیزی جز پوششی برای کاپیتالیسم و استعمار نیست. آزادی‌ای که نتانیاهو از آن سخن می‌گوید، برای مردم فلسطین، مردم منطقه و حتی ملت‌های مستقل معنایی ندارد.

در نهایت، نبرد ایران و اسرائیل بدون شک تأثیرات منطقه‌ای و جهانی عمیقی خواهد داشت. اما باید این واقعیت را درک کرد که تصویر نتانیاهو از این نبرد، بازی با مفاهیم و برساخت‌های سیاسی است؛ بازی‌ای که هدف نهایی آن حفظ جایگاه اسرائیل به‌عنوان متحد اصلی غرب در منطقه و مشروعیت‌بخشی به اقدامات تهاجمی آن است.

نبرد ایران و اسرائیل
نبرد ایران و اسرائیل تأثیرات منطقه‌ای و جهانی عمیقی خواهد داشت

حکیم تاجیک

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=9686

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *