جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

در 29 فیبروری سال 2020 میلادی برابر با 9 حوت 1398، توافق‌نامه با نام رسمی «موافقت ­نامه آوردن صلح به افغانستان» معروف به «توافق‌نامه دوحه» میان طالبان و ایالات متحده آمریکا در دوحه قطر به امضاء رسید.

توافق‌نامه ای که وانمود می­ شد نه تنها پایان جنگ 18 ساله ایالات متحده و طالبان است بلکه سرانجام با صلح بین الافغانی افق روشنی پیش روی آینده افغانستان گشوده خواهد شد، اما از همان ابتدا بودند کسانی که این خوش­بینی را نداشتند و توافق‌نامه دوحه را آغاز بحران تازه­ای در کشور ارزیابی می­ کردند.

اکنون که در آستانه سومین سال امضای این توافق‌نامه هستیم جا دارد که آثار و پیامدهای آن در پیوند به سقوط نظام جمهوریت مورد بازخوانی قرار گیرد.

توافق‌نامه دوحه
3 سال از توافق‌نامه دوحه می گذرد، توافق‌نامه ای که طالبان از آن بعنوان یک پیروزی بر آمریکا یاد می کنند.
  • محتوای توافق‌نامه دوحه

توافق‌نامه دوحه، تحت عنوان «موافقت­ نامه آوردن صلح به افغانستان» که پس از 9 دور مذاکره در 19 فیبروری سال 2020 بین نمایندگان ایالات متحده آمریکا و طالبان به امضاء رسید، شامل چهار محور اصلی است:

  • آتش ­بس: در این موافقت نامه، ضمن پذیرش کاهش موقت خشونت، آتش­ بس پایدار بین نیروهای آمریکایی، طالبان و نیروهای افغانستان، به عنوان بخشی از موضوعات قابل بحث در مذاکرات بین الافغانی مورد توافق قرار گرفت؛
  • کاهش و خروج کامل نیروهای خارجی: مذاکره کنندگان آمریکایی پذیرفتند که تعداد سربازان خود در افغانستان را از حدود 12000 به 8600 نفر در مدت 135 روز کاهش دهند. همچنین توافق شد که با عمل طالبان به تعهدات خود، ایالات متحده و سایر نیروهای خارجی ظرف چهارده ماه افغانستان را ترک خواهند کرد؛
  • مذاکرات بین ­الافغانی: در این موافقت ­نامه طالبان پذیرفت که مذاکره با دولت افغانستان را از ماه مارچ 2020 شروع کند؛
  • تضمین عدم انجام عملیات تروریستی: حمله آمریکا پس از حوادث 11 سپتمبر 2001 به افغانستان با شعار از بین بردن تهدید تروریسم صورت گرفت؛ از این­رو گفته شد آمریکا به دنبال توقف فعالیت ­های تروریستی در این کشور است. در چارچوب توافق‌نامه دوحه، طالبان تعهد کرد از افغانستان هیچ­گونه تهدید تروریستی علیه منافع آمریکا و همپیمانانش صورت نگیرد.

    توافق‌نامه دوحه
    از نظر بسیاری، توافق‌نامه دوحه عامل هرج و مرج های فراوانی در افغانستان شد که مهم ترین آن اتفاقات نگران کننده در روز سقوط جمهوریت بود.
  • دیدگاه­ های اولیه در مورد توافق‌نامه دوحه

از بدو امضای توافق‌نامه صلح دوحه، شاهد واکنش­های مختلف در داخل و خارج از افغانستان بودیم که به طور کلی می ­توان به دو نگاه کلی خوش­بینانه و بدبینانه دسته ­بندی کرد.

  1. نگاه خوش­بینانه نسبت به توافق‌نامه صلح دوحه: علاوه بر نگاه عده­ ای از سیاستمداران افغانستانی، واکنش­های خارجی عمدتاً در این دسته جای می­ گیرند. در این میان می ­توان علاوه بر موضع موافق سران 29 کشور عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو»، به موقف سازمان ملل متحد، کشورهای نظیر روسیه، پاکستان، عربستان سعودی و قطر اشاره کرد.
  2. نگاه بدبینانه نسبت به توافق‌نامه صلح دوحه: در کنار خوش ­بینی ­ها نسبت این توافق‌نامه، از همان ابتدا نگرانی ­هایی نیز درباره آینده آن وجود داشت. مهمترین دلایل این نگرانی­، شرکت نداشتن دولت افغانستان در فرایند مذاکرات طالبان – آمریکا، نبود تضمین کافی برای شروع، دوام و به نتیجه رسیدن مذاکرات بین الافغانی، امتیازات ویژ­ه ­ی در نظر گرفته شده برای طالبان و بخش­های سری این توافق ­نامه عنوان شده است. لذا همواره پایبندی طالبان به مفاد توافق ­نامه مورد تردید بود.
  • سقوط دولت افغانستان و پیوند آن با توافق‌نامه دوحه

پس از سقوط دولت افغانستان و تسلط دوباره طالبان، توافق‌نامه صلح دوحه، از سوی اکثریت سیاسیون مخالف طالبان به ویژه مسئولین حکومتی به عنوان دلیل اصلی سقوط (که برخی تسلیم­ دهی تعبیر می­ کنند) عنوان شده است. اما آیا واقعا این­گونه است؟ آیا در کنار آنچه گفته می ­شود این توافق‌نامه بخش­هایی دارد که علنی نشده است، متن موجود از توافق‌نامه، تا چه اندازه این نگاه را تأیید می کند؟

توافق‌نامه دوحه
افغان ها با بازگشت طالبان به قدرت، آینده ای برای خود در افغانستان نمی دیدند و راه فرار را انتخاب کردند.
  1. دیدگاه ­ها در مورد نقش توافق‌نامه دوحه در سقوط دولت افغانستان: آمریکایی ­ها بر این باور­ند که توافق‌نامه صلح دوحه نقشی در سقوط دولت فروپاشی نظام جمهوریت ندارد؛ چنانکه جان کربی، سخنگوی وزارت دفاع این کشور در مصاحبه ­ای در 19 دسمبر 2021 گفته بود: «بررسی ­ها نشان می ­دهند که توافق‌نامه دوحه نقشی در سقوط دولت پیشین افغانستان نداشت، بلکه عوامل دیگری در سقوط دولت پیشین افغانستان نقش داشتند». این موقف بارها از سوی آمریکایی ­ها از جمله رئیس جمهور بایدن، مایک پامپئو، هلاری کلینتون، بلینکن وزیر خارجی فعلی آمریکا، و کرن دیکر شاردافر سفارت ایالات متحده برای آمریکا  تکرار شده است.

اما در مقابل، اکثر قریب به اتفاق سران حکومت پیشین افغانستان و سیاست­مداران مخالف طالبان، توافق‌نامه دوحه را به عنوان آغاز سقوط نظام جمهوریت مطرح کرده ­اند که در این میان می ­توان به مصاحبه حمدالله محب مشاور امنیت ملی اشرف ­غنی با تلویزیون صدای آشنای آمریکا اشاره کرد.

حنیف اتمر وزیر امور خارجه دولت پیشین نیز با بیان اینکه «توافق‌نامه دوحه سرآغاز سقوط جمهوریت بود» روایت مشابه از نقش توافق‌نامه دوحه در سقوط حکومت افغانستان دارد. تفاوت دیدگاه سیاسیون و رهبران احزاب سیاسی مخالف طالبان با مسئولین حکومتی در این است که آنان به همان میزان که به نقش آمریکا در سقوط حکومت تأکید می­ کنند، سران حکومت جمهوریت را نیز مقصر می ­دانند؛ از این­رو است که همواره از «توطئه خائنانه» در فروپاشی نظام پیشین سخن می­ گویند.

توافق‌نامه دوحه
توافق‌نامه دوحه را می توان سرآغازی بر فرار افغان ها از کشور دانست.
  1. نشانه ­های سقوط جمهوریت در متن توافق‌نامه دوحه: مطالعه متن این توافق‌نامه نشان می­ دهد که از نظر امضاء کنندگان آن، نظام جمهوریت پایان یافته تلقی شده است که به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می­ گردد:
  • ذکر «امارت اسلامی افغانستان» به عنوان یکی از طرفین توافق؛
  • تعهد طالبان مبنی بر اینکه از خاک افغانستان علیه امنیت ایالات متحده آمریکا و متحدینش استفاده نخواهد شد؛ چنین تضمین کلی تنها در شأن و توانایی یک قدرت حاکم است نه گروهی که هنوز جایگاه و موقف سیاسی آنها در آینده افغانستان روشن نیست؛
  • در مقدمه و در بخش چهارم از حکومت اسلامی جدید سخن گفته شده است؛
  • در بخش تعهدات طالبان در برابر آمریکا آمده است که امارت اسلامی متعهد است از اقدام افراد و گروه ­ها از جمله القاعده علیه امنیت ایالات متحده و متحدانش از خاک افغانستان ممانعت نماید، از افراد و گروه ­های که تهدید علیه امنیت ایالات متحده و متحدانش به شمار می­ روند میزبانی نکند، با کسانی که دنبال پناهندگی و اقامت در افغانستان هستند طبق قانون مهاجرت بین المللی رفتار نماید و برای کسانی که تهدیدی برای امنیت ایالات متحده و متحدانش محسوب می ­شوند، ویزا، پاسپورت، مجوز سفر یا سایر اسناد قانونی را برای ورود آنها به افغانستان فراهم نخواهد کرد. چنین تعهداتی بدون شک در شأن یک دولت است و طالبان به عنوان یک گروه سیاسی به هیچ وجه نمی­ تواند چنین تعهداتی را به عهده بگیرند.
  • توافق‌نامه دوحه
    تصاویر دلخراش هجوم افغان ها به میدان هوایی کابل در زمان سقوط جمهوریت، هر بار ما را جگرخون می کند.

گذشته از دیدگاه سیاسیون در مورد نقش توافق‌نامه دوحه در سقوط نظام پیشین و تسلط دوباره طالبان، این موضوع از متن توافق‌نامه نیز قابل استنباط است و به نظر می­ رسد ایالات متحده آمریکا برای رهایی از گرداب جنگ افغانستان، با استفاده و در هماهنگی با مهره ­های پشتون­گرا در درون حکومت پیشین از جمله شخص اشرف­ غنی و به امید حفظ منافع خود، کم ­هزینه­ ترین راه را تسلط دوباره طالبان ارزیابی کرده بود.

اما نباید از نظر دور داشت که اگرچه توافق‌نامه صلح دوحه از سویی باعث شد حکومت پیشین افغانستان سقوط کند، نظم سیاسی بیست ساله که به قیمت خون هزاران شهروند این کشور مستقر شده بود از هم فرو بپاشد و مردم افغانستان به ویژه نخبگان در اقصا نقاط جهان مهاجر و آواره گردند، از سوی دیگر خروج نیروهای خارجی از افغانستان یک فرصت طلایی برای مردم این کشور به وجود آورد و این امکان وجود داشت و دارد که رهبران طالبان در تعامل با جهت ­های سیاسی دیگر با تشکیل حکومت فراگیر و مردمی که بتواند از تمام اقشار مردم افغانستان نمایندگی کند به بحران مزمن سیاسی کشور پایان دهند.

توافق‌نامه دوحه
شاید تنها مزیت توافق‌نامه دوحه خروج آمریکایی ها از افغانستان بود، اما طالبان باید برای ساخت دوباره کشور تلاش بیشتری کنند.

اما متأسفانه سران طالبان تاکنون بر انحصار گروهی و قومی پا فشاری دارند. به نظر می ­رسد ادامه وضعیت موجود زمینه مداخلات بیشتر خارجی­ ها و به خصوص غربی­ ها را فراهم می­ کند و این خطر وجود دارد که کار به جای کشانده شود که کنترل آن از توان تمام جهات ذی دخل در سیاست افغانستان به شمول طالبان خارج گردد.

 

خالد یوسف زاده، تحلیلگر مسایل افغانستان

 

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=1893

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *