در بحران چند دهه افغانستان، هم مقصر خود ما بودیم و هم نبودیم. گاهی با اشتباهات خود، پای بیگانگان را به کشور کشاندیم و گاهی بخاطر تقسیم قدرت، زمینه را برای اشغالگری آنان فراهم ساختیم که نمونه های آن فراوان است. به طور مثال اگر جنگ های داخلی دهه هفتاد رخ نمیداد و مجاهدین بر سر تقسیم قدرت جور می آمدند، ممکن بود بحران های پس از آن رخ ندهد، ولی آنچه نباید میشد، شد و آنچه مردم نمیخواست، با آن مواجه شدند.
امریکایی ها 20 سال کشور ما را اشغال کردند و هر آنچه توانست بر علیه منافع ملی و مردم این کشور انجام داد، چرا؟ چونکه امریکا ذات اشغالگری داشت و دارد و آنزمان هم به دلیل موقعیت حساس افغانستان، میخواست این کشور را به چنگ بیاورد وبه همین دلیل حملات ساختگی یازدهم سپتمبر را بهانه کرد و به افغانستان لشکر کشی کرد و گفت که این کشور را از چنگ تروریسم نجات میدهد.
امریکا و نیروهای نزدیک به پنجاه کشور به افغانستان آمدند، گفتند که با تروریسم مبارزه میکنند، ولی چنین نبود و نشد. امریکا آمد و خود زاینده و مادر تروریسم جهانی شد و حدود 20 گروه تروریستی را به وجود آورد تا علیه منافع ملی افغانستان و کشورهای منطقه که از رقبای امریکا بود، عمل کنند. همان ابتدا هم عده ای دلخوش بودند که امریکا آمده و دموکراسی و امنیت را در کشور نهادینه میکند، ولی دیدیم که دموکراسی امریکا چه بود و چه بر سر جامعه ما آورد. و دیدیم که امنیت و صلح امریکایی چگونه بود که تا به امروز نفس راحت نکشیدیم.
با این حال پس از دو دهه، وقتی عرصه برای امریکا در افغانستان تنگ شد، داعش را تقویت کرد و خواست از این طریق، حضور خود را تمدید کند، ولی با جنایات بی شماری که داعش انجام داد، در نهایت امریکایی ها در جنگ طولانی خود در افغانستان شکست خوردند و مجبور شدند با تمام اهل و عیال جمهوریت دست نشانده خود، فرار کنند.
وضعیت افغانستان پس از اشغالگری امریکایی ها
وقتی طالبان قدرت را گرفتند، با وجود این حقیقت که اکثر مردم افغانستان از این گروه دلخوشی نداشتند، ولی بدون هیچ واکنشی، این تغییرات را پذیرفتند و در تعامل با طالبان، خواستار آبادی و پیشرفت افغانستان شدند.
طالبان زمانی قدرت را گرفت که مشکلات اقتصادی چون اژدهایی میخواست افغانستان را ببلعد، امنیت به شدت وخیم بود و تروریستان داعشی هر روز عده ای را قربانی میکردند.
نوع نگاه و سیاست طالبان در قابل مسائل داخلی، قابل قبول و قابل پذیرش بوده از جمله سیاست اقتصادی و مبارزه با داعش برای بهبود امنیت و همین طور مبارزه علیه جرایم جنایی که تا حد زیادی موفقیت آمیز بوده است، ولی هنوز که هنوز است، اقتصاد متزلزل است، امنیت وضعیت چندان خوبی ندارد و مردم با مشکلات زیادی مواجه هستند.
انتظار مردم از حاکمان همین است که با تروریستان داعشی که زاده شده امریکا و غرب هستند، مبارزه جدی کنند و حتا اگر توانستند، از کشورهای همسایه کمک بگیرند، چون داعش زاده شده تا در کنار افغانستان، کل منطقه را به آتش بکشد.
اقتصاد هم مسئله مهمی است که طالبان باید با استخراج منابع معدنی و تولید داخلی، آنرا بهبود ببخشند. مردم دیگر توان جنگ و فقر و بدبختی را ندارند و امروز در حالی به اینجا رسیده ایم که سال ها جنگ و خونریزی و بدبختی را سپری کردیم و حال زمان ساختن و پیشرفت کشور است که باید طالبان آنرا با کمک مردم عملی کنند.
محمد هادی محمدی
