جستجو
Close this search box.

افغانستان؛ چراغ جادوی رهبران فراری

Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

افغانستان؛ چراغ جادوی رهبران فراری

پس از جنگ جهانی دوم، نظم جدیدی در جهان شکل گرفت. نظمی که کشورهای غربی ترسیم کرده بودند و بر اساس مکانیزم طرح شده خود آنرا به‌پیش می‌بردند. ایدئولوژی برتری غرب در این مکانیزم شامل بود تا در راس امریکا و در محور کشورهای غربی و هم‌پیمان واشنگتن بتوانند بر جهان حکومت کنند و هژمونی تعریف شده‌ای داشته باشند. کشورهای ضعیف، درگیر جنگ و بدبختی شدند که بخشی از استراتژی غربی‌ها بود و سهم افغانستان هم در این میان بیش از چهار و نیم دهه جنگ و درگیری و نزاع و بدبختی بود.

حداقل در سه دهه اخیر، در کنار شیطنت غربی‌ها، یکی از عواملی که بحران افغانستان را پیچیده‌تر کرد و آتش جنگ را شعله‌ور ساخت، رهبران سیاسی بودند. کسانی به شوق قدرت و حکومت، افغانستان را به‌مخروبه‌ای تبدیل کردند که تاهنوز آثار آن در سینمای پامیر، کارته پروان و دیگر نقاط کابل قابل مشاهده است.

زمانیکه ارتش شوروی از افغانستان شکست خورد و آخرین سرباز از این کشور خارج شد، بهترین فرصت بود که رهبران سیاسی یک نظام و حکومت قانونمند، مقتدر و فراگیر را شکل می‌دادند تا به بحران افغانستان خاتمه دهند، ولی عطش قدرت شان بر منافع ملی چیره گشت و جنگ‌های خونین داخلی آغاز گردید که به تعقیب آن هم بحران، بحران دیگر زایید و در نهایت هم امریکا حمله کرد و کشور را به‌مدت 20 سال اشغال نمود.

  • افغانستان، چراغ جادو نیست

در مدت 20 سال حضور اشغالگرانه امریکا در افغانستان، رهبران سیاسی که باید عبرتی از گذشته می‌گرفتند و برای منفعت ملی کار می‌کردند، بار دیگر خطای گذشته را تکرار و منافع شخصی و بیگانه را ارجحیت دادند. زراندوزی کردند، از نام مردم استفاده کرده و از خارجی‌ها پول گرفتند و معامله پشت معامله انجام دادند و در نهایت زمانیکه نیروهای خارجی از افغانستان خارج می‌شدند، قبل از اینکه کابل سقوط کند، این رهبران از کشور فرار و حالا در کشورهای مختلف دنیا با عیش و آرامش همراه با خانواده‌های خود نشسته و هرازگاهی برای افغانستان نسخه‌پیچی می‌کنند.

به زعم آنان، افغانستان چراغ جادوییست که می‌شود با مالیدن و گفتن در مورد آن جنّی ظاهر شود، اوضاع را به نفع آنها تمام کند و مردم را به سمت شان بکشاند. این عطش قدرت‌طلبی یکی از عوامل جنگ در افغانستان بود که هیچگاه نگذاشت این کشور نفس خوشی بکشد و به آرامش و خودکفایی برسد.

رهبران سیاسی یا بهتر بگوییم رهبران فراری در چند دهه گذشته امتحان خود را نزد مردم دادند و آخرین ضربه را زمانی به اعتماد مردم وارد کردند که از کشور فرار و به همین مردم پشت کردند و رفتند. دیگر هیچ اعتمادی وجود ندارد و هیچ جایگاهی وجود نخواهد داشت که این رهبران فراری بیایند، موج‌سواری کنند و منافع بیرونی‌ها را در داخل دنبال نمایند.

فراریون و تلاش برای بحران‌سازی

رهبران فراری
رهبران فراری دیگر جایگاهی در افغانستان و بین مردم ندارند
  • گپی با رهبران فراری

خیانت رهبران سیاسی و فراری به افغانستان اظهر من الشمس است و بر کسی پوشیده نیست. آنچه آنها با افغانستان و افغان‌ها کردند، قابل بخشش نیست، ولی می‌شود گفت که اگر روزی از کار خود ابراز ندامت و پشیمانی کردند و خیال بازگشت به کشور را داشتند، نه برای قدرت، بلکه برای زندگی آبرومند در وطن خود، چند حرفی به آنها قابل گفتن است:

اولاً: هیچ حمایت بیرونی در کار نخواهد بود هرچقدر تلاش کنید، شما حتا برای خارجی‌ها نیز مهره‌های سوخته‌ای هستید که کارایی ندارید. آنچه در دوشنبه و مسکو و وین گفتید، بیشتر از پیش آبروی خودتان را بردید و دیگر هیچ.

دوماً: استراتژی بازگشتتان به‌قدرت، خطا و از بیخ اشتباه است. مردم دیگر هیچ‌گاه اعتماد نخواهد کرد. پس به‌جای اینهمه تب و تاب برای قدرت، بهتر است زمینه‌ای را مهیا کنید که یک گفت‌وگوی بین‌الافغانی واقعی شکل بگیرد و تمام طرف‌ها بنشینند و مشکلات شانرا از راه گفت‌وگو حل کنند، نه گرفتن از دامن امریکا و اروپا.

سوماً: جنگ‌طلبی، بحران می‌زاید و زایش بحران، افغانستان را به عمق تاریکی و مشکلات فروخواهد برد. اگر شما به‌فکر یک جنگ دیگر هستید که مطمئنا نه توان آنرا دارید و نه هم حامی آنرا، راه‌حل نیست و مطمئن‌ترین راه بازگشت آبرومندانه تان، گفت‌وگو و صلح است.

چهارماً: نسخه‌پیچی برای افغانستان و دایه‌های دلسوزتر از مادر شدن برای این کشور دیگر کارایی ندارد، چون چهره اصلی شما رهبران فراری را همگی شناخته‌اند و این نسخه‌های شما در دهه هفتاد و دو دهه جمهوریت آزمایش شد، پس به‌جای این اعمال نامقبول، حداقل برای یکبار به منفعت افغانستان فکر کنید و به فکر مردم باشید که سال‌هاست درد می‌کشند و در سوگ عزیزان شان نوحه‌سرایی می‌کنند.

به امید نبودِ افکار قدرت‌طلب

رهبران فراری
رهبران فراری بدانند، با بازگشتشان نیز حامی نخواهند داشت

سید الیاس احمدی، تحلیلگر سیاسی افغانستان

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=4333

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مقالات