حامیان و قربانیان داعش خراسان
این وضعیت منطقه خاورمیانه در سال 2024 است: پس از قربانی دادن ها و جنگ های بیش از بیست سال گذشته، اکنون خاورمیانه جای است که یک گروه بسیار کوچک، بی رحم و باورنکردنی (داعش)، بطور گسترده و نامتناسب سلطه خود را بر زندگی سیاسی و اقتصادی ساکنین اینجا اعمال می کند و کام همگان را تلخ کرده است. این یک واقعیت است که داعش به کمک سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی قدرت های بزرگ به وجود آمده و اکنون با تهدید امنیت ملی بسیاری از کشورها، از این طریق قدرتش را به رخ می کشد.
هم زمان که انسانها در خاورمیانه از ترس داعش برای زنده ماندن دست و پا می زنند، صاحبان و حامیان این گروه، در سطوح مختلف بین الملل به امتیازات بیشتر دست می یابند. این بدان معناست که خاورمیانه قربانی می شود تا یک عده به اهداف شان دست یابند.
قسمت تلخ ماجرا اینست که به رغم اینکه ملت ها در خاورمیانه قربانیان داعش و تروریسم اند، متهم به همکاری و حمایت از این پدیده نیز استند. به همین دلیل، پرسش های اساسی اینست که صاحبان و حامیان داعش کیست و قربانیان داعش، این پدیده ی بد قواره، کی ها استند؟ و دیگر اینکه واقعیت اتهام همکاری طالبان با داعش به چه صورت است؟
داعش
آمریکا پس از دهه ی 90 که به عنوان ابرِ قدرت بی رقیب در صحنه ی جهان تک قطبی ظاهر گشت، شروع به دشمن تراشی برای جهان نمود. زیرا سیاستمداران آمریکایی اعتقاد داشتند که در جهانِ بی دشمن، ابر قدرتی آنها بی معناست. به همین دلیل به کمک عربستان سعودی، القاعده را به وجود آورد و سپس دشمنی مشترک برای تمام جهانیان، تحت عنوان «تروریسم» را معرفی نمود.
تروریسم بهانه های موجه برای آمریکا در حمله و اشغال کشورها به ویژه افغانستان و عراق را فراهم ساخت. آمریکا نیز با حمله به افغانستان و سپس عراق، این دو کشور را سالهای طولانی در اشغال در آورد. اشغال کشورهای افغانستان و عراق، به آمریکا فرصت فراهم ساخت تا پس از سالهای 2010 اقدام به تاسیس داعش در کشورهای عربی نمایند.
زیرا آمریکا به خوبی می دانست که آنها نمی تواند مادام این کشور ها را در اشغال داشته باشد. به همین دلیل با تاسیس و تقویت داعش، سعی نمود تا خلاء غیبت شان را در کشورهای عربی حفظ کند. تجربه ی تاسیس و حمایت داعش از سال 2011 تا سال های 2019 که این گروه به دست یکی از جنرالان سپاه قدس ایران (قاسم سلیمانی) فروپاشید، موفق بود.
موفقیت پروژه داعش برای آمریکا در کشورهای عربی، باعث گردید که خیال مدیران پنتاگون و رهبران کاخ سفید، در آن زمان راحت باشند و برنامه ای بدیل برای تداوم اشغال کشورهای خارومیانه روی دست نگیرند. به همین دلیل سقوط داعش به دست سلیمانی، آمریکا و بعضی از کشورهای غربی را تا سرحد مرگ شکنجه دادند و آنها نتوانستند به خشم شان فایق آیند و اقدام به حمله ای احمقانه به سلیمانی نمودند.
با این وجود اما؛ به دلیل اینکه سرویس های جاسوسی و بنگاه های مطبوعاتی زیر سلطه ی غرب و آمریکا است، افشای حقایق داعش، همچنان پنهان ماند و حتی داعش دشمن آمریکا و غرب نیز معرفی گردید. چنانچه جنگ های ساختگی آمریکا در قبال داعش، به عنوان نمونه ای از دشمنی آمریکا با تروریسم به خورد جامعه جهانی داده شدند.
این در حالی بود که داعش و دیگر گرو های تروریستی کاملا زیر سلطه و حمایت آمریکا بودند و استند و آنها به عنوان سربازان نیابتی آمریکا در منطقه عمل می کنند. در همین راستا، پس از سالهای 2015 هرچند که به خروج افتضاح آمیز آمریکا از افغانستان نزدیک تر می شدیم، داعش نیز در افغانستان نفوذ بیشتر پیدا می کرد و نگرانی های بیشتر ایجاد می نمود. زیرا برنامه اینگونه طراحی شده بود که در نبود آمریکا، داعش بایستی در افغانستان و منطقه حضور پر رنگ داشته باشد تا منافع آمریکا را حفظ نماید.
اتهام همکاری طالبان با داعش
همزمان با خروج آمریکا از افغانستان، داعش یکی از حملات شوک آور و پر تلفاتش را در میدان هوایی کابل به اجرا در آورد. پس از آن داعش در طول سال 2021 و سال 2022، حملات متعدد و پر تلفاتی را علیه طالبان راه اندازی نمودند. با آنکه طالبان در آوایل، حضور و فعالیت داعش را در افغانستان کاملا انکار می نمود، اما حملات داعش که منجر به از بین رفتن بعضی از جنگجویان ارشد طالبان گردید، آنها به ناچار عملیات شان علیه داعش را بر ملا ساخت و به طور ضمنی در رابطه به حضور و تهدید داعش، اعتراف نمود.
جنگ طالبان با داعش، تقریبا خسارات جانی و مالی هنگفتی را بر حکومت نوپای آنها متحمل ساخت، ولی در هر صورت طالبان با سرکوب داعش، موفق گردید که تهدید این گروه را از آواسط سال 2023 به اینطرف به حداقل کاهش دهد. تضعیف داعش در افغانستان، باعث گردید که رهبران طالبان، استقلال شان را حفظ کنند و در ارتباط با پاکستان نیز تجدید نظر نمایند و در روابط شان با کشورهای جهان و منطقه نیز مستقلانه عمل کنند.
استقلال عمل طالبان و همچنان بی اثر ساختن تهدید داعش، باعث گردید که آمریکا مزدور بی اجیرش (پاکستان) را به جان طالبان رها کند. پاکستان که سالهاست که به عنوان مزدور بی اجیر برای آمریکا کار می کند، مطابق دستورات مدیران پنتاگون به بهانه تراشی و خصومت و دشمنی با طالبان پرداخت و با تیره کردن روابط شان با طالبان، در حمایت و تحکیم مواضع داعش در افغانستان تلاشهای همه جانبه نمود.
ناکامی پاکستان در حمایت از داعش و استفاده از آن به عنوان یک تهدید علیه طالبان، باعث گردید که آی اس آی، هسته های داعش را در کشورهای منطقه فعال نماید و از حملات شیراز ـ کرمان در ایران گرفته تا قندهار و مسکو، قربانی بگیرند. حملات داعش بر علیه دشمنان آمریکا با حمایت و همکاری پاکستان، باعث گردید که توجهات به این گروه بیشتر از همیشه جلب گردد.
زمانی که توجهات به داعش و حامیان این گروه افزایش یافتند، بنگاه های اطلاعاتی تحت سلطه ی غرب و آمریکا اقدام به اتهام زنی به طالبان مبنی بر همکاری آنها را با داعش، روی دست گرفتند. در این مسیر بسیاری از رسانه ها و افراد بی خبر نیز به این شایعه دامن زدند. این در حالی است که مقصر جلوه دادن قربانی، از اصول غیراخلاقی سیاست مداران غرب و آمریکاست. چنانچه آنها همین اکنون، در قبال فجایع غزه چنین توجیهات غیر انسانی را دارند و با متهم ساختنِ قربانیان غزه، سعی دارند که رژیم آپارتاید و نسل کش اسرائیل را تبرئه نمایند.
با آنکه طالبان از قربانیان دست اول داعش پس از آگست 2021 بودند و استند، غرب و آمریکا، با اشاعه ی اتهاماتی همکاری طالبان و داعش، سعی نمودند تقصیرات را به گردن قربانی بیاندازد و با دادن آدرس غلط، رد پای خودشان را از اطراف داعش گم کنند. بنابراین اتهام همکاری طالبان با داعش، یک تاکتیک غیر اخلاقی و غیر انسانی بودند و هستند که از سوی بنگاه ها و سازمان های استخباراتی آمریکا و پاکستان به خورد رسانه ها و مردم داده شده اند.
حامیان و قربانیان داعش خراسان
همانطور که یاد آوری گردید، داعش، پروژه ی ناخوبی از سوی آمریکا و غرب است که برای حفظ منافع آنها در خاورمیانه راه اندازی گردیده است. با این حال، این پروژه بدون حمایت و همکاری پاکستان تا اکنون دوام نمی آورد، این کشور نیز به دلیل سابقه ی طولانی در همکاری و هماهنگی بین گروه های تروریستی و همچنان بخاطر اینکه مزدور بی اجیر آمریکاست، مکان و امکانات برای داعش ارایه داد و داعش نیز تقویت گردید.
سامان یافتن داعش در پاکستان و سپس سوء استفاده ای آنها از اوضاع آشفته و به هم ریخته ی افغانستان، باعث گردید که این گروه به کشورهای آسیای مرکزی و به ویژه به اسلام گرایان افراطی و سرکوفت خورده ی تاجیکستان دست یابد. امام علی رحمان، به دلیل سیاست های بسته و غیر منطقی اش، سالهاست که احزاب اسلامی در این کشور را محدود ساخته اند و این وضعیت جوانان تاجیک را مستعد پیوستن به گروه های افراطی نموده اند.
حمایت های مالی آمریکا، مدیریت پاکستان و نیروهای افراطی تاجیکستان، باعث گردید که تمام پازل های نا امن ساختن کشورهای منطقه فراهم گردد. به همین دلیل حامیان داعش، این گروه را ترغیب به دورِ از حملات خون بار نمودند که از ایران و افغانستان گرفته تا مسکو ـ روسیه، قربانی گرفتند. قربانیان داعش نیز از میان ملت ها و کشورهای انتخاب می گردد که صد درصد از دشمنان اصلی آمریکا ـ غرب (حامیان داعش)، استند.
چاره کار چیست؟
داعش هیولای وحشتناکی است که سر آن در واشنگتن و جسه ی پر عفونتش در پاکستان و چنگال های خونینش در افغانستان و در این آواخر در بعضی از کشورهای منطقه نیز نفوذ کرده است. بنابراین اقدام بر علیه این هیولا، به صورت متفرقانه و جدا، هرگز جوابگو نبوده و نیست. کشورهای منطقه و سازمان های اطلاعاتی کشورها، چاره ی ندارند جز اینکه متحدانه علیه این هیولای ساخت آمریکا و غرب اقدام نماید.
ایران، روسیه، کشورهای آسیای مرکزی، افغانستان و حتی هند، در تارگیت اهداف داعش قرار دارد و قربانیان داعش از بین آنها انتخاب می گردند. بنابراین تمام دولت ها و به ویژه سازمان های اطلاعاتی هریک از کشورهای منطقه بایستی در هماهنگی و متحدانه علیه داعش اقدام نمایند. زیرا تجربه ی کشورهای عربی ثابت ساخته اند که تا اینکه با داعش متفرقانه مقابله شود، با آنکه ناکامی در پی دارد، خسارات و صدمات مالی و جانی بی اندازه به ملت ها و دولت ها نیز وارد می شوند و به قربانیان داعش روز به روز افزوده می شود.
حبیبه غلامی
