Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

دروازه صلح میان کابل و اسلام‌آباد

تنش‌های افغانستان و پاکستان، بار دیگر منطقه را در آستانه یک پیچیدگی تازه قرار داده است؛ پیچیدگی‌ای که نه‌تنها مناسبات دو کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه بر امنیت، تجارت، مهاجرت و حتی ثبات ژئوپلیتیک منطقه سایه می‌اندازد. هر تحول کوچک در روابط کابل و اسلام‌آباد، می‌تواند به‌سرعت دامنه‌ای فراتر از مرزها پیدا کند و بازیگران متعدد منطقه‌ای را درگیر سازد.

در این میان، ابتکار تازه ایران برای میزبانی نشست ویژه حل تنش‌های افغانستان و پاکستان در اواسط ماه آینده، بابی جدید در سیاست منطقه‌ای گشوده است. این مقاله با توجه به روندهای اخیر، تلاش می‌کند جایگاه این ابتکار را در معادلات منطقه تبیین کند؛ ابتکاری که نه‌تنها بیانگر اراده ایران برای ثبات منطقه است، بلکه نشان‌دهنده اعتماد دو طرف درگیر نیز می‌باشد. توجه ویژه به این نشست ضروری است زیرا می‌تواند نقطه آغاز یک مدل تازه در حل تنش‌های منطقه‌ای باشد؛ مدلی که به‌جای راه‌حل‌های فردی، بر پایه همکاری جمعی و مشارکت کشورهای همسایه طراحی شده است.

  • تهران؛ آغازگر مسیر تازه‌ای در دیپلماسی میان کابل و اسلام‌آباد

اعلام برگزاری نشست، به منظور حل اختلاف میان افغانستان و پاکستان از سوی ایران، تنها یک خبر سیاسی نیست، بلکه نمایانگر تغییر محسوسی در نوع مواجهه ایران با مسائل پیچیده منطقه‌ای است. ایران این‌بار می‌کوشد فراتر از نقش یک میانجی محدود ظاهر شود و بستری بسازد که همه کشورهای همسایه افغانستان، به‌همراه چین و روسیه، بتوانند در آن حول یک نگاه مشترک به صلح و ثبات منطقه تعامل کنند. این اقدام نشان می‌دهد که تهران به‌خوبی درک کرده است که اختلافات میان افغانستان و پاکستان، صرفاً یک مسئله دوجانبه نیست، بلکه حلقه‌ای از زنجیره بزرگ‌تر بی‌ثباتی در منطقه است که بدون همکاری جمعی قابل‌مدیریت نیست.

از همین منظر، ایران در حال خلق نوعی «چارچوب منطقه‌ای» است که می‌تواند در آینده، مرجع مدیریت اختلافات و بحران‌ها باشد. این مسئله بیانگر بلوغ تازه‌ای در سیاست خارجی ایران است؛ بلوغی که بر اساس آن، تهران نه‌تنها خود را مسئول آرامش مرزهایش می‌داند، بلکه ثبات کل منطقه را با امنیت ملی خویش گره‌خورده می‌بیند. تشکیل گروه تماس و دعوت از قدرت‌های کلیدی مانند چین و روسیه، این ابتکار را از یک جلسه ساده به یک «الگوی نوین برای حل اختلافات» تبدیل می‌کند.

  • تکاپوی دیپلماتیک تهران؛ سیاست پیش‌دستانه در برابر بحران احتمالی

هم‌زمان با اعلام این نشست، تماس‌های عباس عراقچی وزیرخارجه ایران با همتایان خود در افغانستان، پاکستان، ترکیه و روسیه نشان داد که این ابتکار تنها یک اقدام ساده‌ نیست، بلکه محصول یک حرکت گسترده دیپلماتیک است. این تماس‌ها، در زمانی که روابط کابل و اسلام‌آباد رو به تیرگی می‌رفت و خطر گسترش تنش به میدان‌های امنیتی و نظامی وجود داشت، معنایی خاص پیدا می‌کند. ایران نشان داد که برخلاف بسیاری از کشورهای منطقه که تنها پس از شعله‌ور شدن بحران واکنش نشان می‌دهند، سیاست «پیش از بحران» را انتخاب کرده است.

این سیاست پیش‌دستانه، نه‌تنها مانع از پیچیده‌تر شدن شرایط می‌شود، بلکه به تهران امکان می‌دهد به‌عنوان بازیگری مسئول و فعال در مدیریت بحران شناخته شود. چنین رفتاری، در فضای متلاطم سیاست منطقه‌ای، جایگاه ایران را تقویت کرده و نشان می‌دهد که تهران به‌جای نظاره‌گر بودن، تصمیم گرفته خود بخشی از راه‌حل باشد. این روند، زمینه را برای تثبیت نقش ایران در ساختارهای آینده امنیت منطقه‌ای فراهم می‌سازد.

  • اعتماد کابل و اسلام‌آباد؛ سرمایه‌ای که ایران به آن دست یافته است

نکته مهم این نشست، نه‌فقط برگزاری آن در تهران، بلکه پذیرش و استقبال از آن از سوی افغانستان و پاکستان است. این واقعیت که دو کشوری که بیشترین سطح تنش و بی‌اعتمادی را نسبت به یکدیگر دارند، برای حل بحران حاضر شدند به میز ایران بیایند، نشان‌دهنده وجود سطحی از اعتماد استراتژیک به تهران است. این اعتماد نه‌یک‌شبه شکل گرفته و نه حاصل یک تعامل مقطعی است؛ بلکه نتیجه سال‌ها روابط فرهنگی، اقتصادی، تاریخی و سیاست‌گذاری مبتنی بر احترام به استقلال و منافع دو کشور است.

در شرایطی که بسیاری از قدرت‌های منطقه‌ای تلاش می‌کنند نقش میانجی را برای کسب امتیازهای سیاسی یا اقتصادی به‌کار ببرند، ایران رویکردی متکی بر تفاهم و حسن‌نیت را پیش گرفته است. همین تفاوت رویکرد سبب شده کابل و اسلام‌آباد، تهران را محل قابل‌اعتمادی برای آغاز گفت‌وگو بدانند. این سرمایه اعتماد، مهم‌ترین پشتوانه سیاسی ایران در ایفای نقش میانجی است و میطلبد تا مغتنم شمرده شود، زیرا بیانگر تغییر جدی در برداشت منطقه از ایران است.

  • تفاوت مدل ایران با نشست‌های ترکیه؛ از تک‌صدایی تا مشارکت گسترده منطقه‌ای

یکی از محورهای مهم در نشست پیش‌رو، تفاوت‌های اساسی میزبانی ایران با نشست‌هایی است که پیش‌تر در ترکیه برگزار می‌شد. ترکیه معمولاً سیاستی فردمحور در برگزاری نشست‌ها اتخاذ می‌کرد؛ نشستی که بیشتر نقش و جایگاه انقره را برجسته می‌ساخت تا حل واقعی بحران. اما ایران مدل متفاوتی را برگزیده است؛ مدلی که نه‌بر محور یک کشور بلکه بر پایه «مشارکت جمعی همه ذی‌نفعان منطقه» طراحی شده است.

دعوت از همه همسایگان افغانستان، به‌همراه روسیه و چین، نشان می‌دهد که تهران به‌دنبال راه‌حل تک‌جانبه نیست. ایران برخلاف ترکیه، تلاش نمی‌کند خود را صاحب اصلی روند معرفی کند، بلکه می‌کوشد یک بستر مشارکتی بسازد که در آن همه طرف‌ها با مسئولیت مشترک حضور یابند. این تفاوت، معنای عمیقی دارد. به عبارت بهتر می توان گفت که ایران در پی ساختن یک «چارچوب حل بحران» است، نه یک «صحنه دیپلماتیک». چنین رویکردی می‌تواند الگوی جدیدی در منطقه ایجاد کند که در آن، حل اختلافات نه از طریق نقش‌آفرینی یک کشور بلکه از طریق همکاری چندین بازیگر رقم بخورد.

  • صلح‌طلبی ایران؛ روح پنهان ابتکار تازه‌ی تهران

تمام این تلاش‌ها، چه تماس‌های دیپلماتیک و چه میزبانی گسترده، بر یک اصل اساسی استوار است: صلح‌طلبی ایران. تهران بارها اعلام کرده است که امنیت افغانستان، امنیت ایران است و بی‌ثباتی پاکستان نیز به‌طور مستقیم بر کل منطقه تأثیر می‌گذارد. این نگرش، پایه سیاست خارجی ایران را شکل می‌دهد و نشان می‌دهد که تهران به‌دنبال نفوذ ژئوپلیتیک یا منافع خاص نیست، بلکه در پی ایجاد فضایی است که در آن، هیچ کشوری هزینه بحران همسایه را پرداخت نکند.

این رویکرد صلح‌محور، ابتکار ایران را از یک اقدام سیاسی صرف به یک «تعهد منطقه‌ای» تبدیل کرده است. ایران می‌خواهد راهی ایجاد کند که در آن، گفتگو جایگزین تهدید، همکاری جایگزین رقابت و مشارکت جایگزین انزوا گردد. همین نگرش است که نشست تهران را برای افغانستان و پاکستان قابل‌پذیرش کرده و این نشست را به رویدادی متفاوت با دیگر تلاش‌های منطقه‌ای تبدیل ساخته است.

خلاصه کلام اینکه نشست میان افغانستان و پاکستان به میزبانی ایران، نه یک رویداد معمولی، بلکه تحولی مهم در دیپلماسی منطقه‌ای است. ابتکاری که ایران آغاز کرده، بر پایه اعتمادسازی، مشارکت جمعی و نگاه مسئولانه به منطقه شکل گرفته است. تهران امروز توانسته جایگاهی به‌دست آورد که کابل و اسلام‌آباد آن را نقطه‌ای امن و قابل‌اعتماد برای حل اختلافات‌شان بدانند. تفاوت مدل ایران با نشست‌های گذشته در ترکیه نیز از همین‌جا ناشی می‌شود: ایران راه‌حل جمعی و منطقه‌ای را به‌جای راه‌حل تک‌جانبه برگزیده است.

اگر این نشست با موفقیت برگزار شود، می‌تواند نقطه آغاز شکل‌گیری یک سازوکار پایدار منطقه‌ای برای مدیریت بحران‌های افغانستان باشد؛ سازوکاری که نه بر رقابت، بلکه بر همکاری بنا شده است. این نشست فرصتی است تا دیپلماسی منطقه‌ای وارد مرحله تازه‌ای شود و ایران، به‌عنوان پیشگام این مسیر، نقش خود را در ساختن آینده‌ای آرام‌تر و باثبات‌تر برای منطقه تثبیت کند.

کابل و اسلام‌آباد
ابتکار و صلح طلبی ایران، برای ایجاد صلح میان کابل و اسلام‌آباد

عایشه ببرک خیل

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=10321

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *