Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

پاکستان، طالبان و مخالفان

به نظر می سد که افغانستان همچنان در مرکز توجه قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی قرار دارد. در حالی که طالبان به عنوان نیروی حاکم در کابل تثبیت شده‌اند، تحولات جدید نشان می‌دهد که بازیگران منطقه‌ای در حال ارزیابی گزینه‌های تازه برای تأثیرگذاری بر تحولات این کشور هستند. یکی از این تحولات، گمانه‌زنی‌ها درباره دیدار احتمالی مقامات پاکستانی با مخالفان طالبان است. این پرسش مطرح می‌شود که آیا این دیدار به منزله تغییر راهبرد اسلام‌آباد در قبال طالبان است، یا بخشی از یک سیاست کلان‌تر برای مدیریت بحران‌های امنیتی و ژئواستراتژیک؟

  • راهبرد چندلایه پاکستان در قبال افغانستان

پاکستان طی دهه‌های اخیر سیاستی چندبعدی و گاه متناقض در قبال افغانستان اتخاذ کرده است. از حمایت آشکار از طالبان در دهه ۱۹۹۰ و به رسمیت شناختن حاکمیت آن‌ها، تا همکاری مقطعی با دولت‌های پساطالبانی و تلاش برای ایجاد توازن میان نفوذ سنتی خود و فشارهای بین‌المللی، اسلام‌آباد همواره به دنبال حفظ اهرم نفوذ در کابل بوده است. با این حال، تحولات اخیر چالش‌های جدیدی برای سیاست‌گذاران پاکستانی ایجاد کرده است که فراتر از معضلات امنیتی مرزی می‌رود.

پس از سقوط دولت اشرف غنی و بازگشت طالبان به قدرت در اوت ۲۰۲۱، پاکستان در ابتدا انتظار داشت که روابطش با کابل تقویت شود و بتواند از نفوذ سنتی خود برای تأمین منافع اقتصادی و امنیتی بهره ببرد. اما برخلاف این انتظار، مناسبات دو طرف به مرور زمان پیچیده‌تر شد. یکی از مهم‌ترین چالش‌ها، فعالیت تحریک طالبان پاکستان (TTP) است که پاکستان کابل را متهم به حمایت از این گروه می نماید و در این راستا حملات هوایی و عملیات نظامی پاکستان در ولایت‌های خوست و کنر، انجام دادند که نشانه‌ای از افزایش تنش‌ها میان دو طرف است.

افزون بر این، تحولات ژئواکونومیکی نیز بر روابط دو کشور سایه افکنده است. افغانستان به عنوان مسیر ترانزیتی کلیدی برای پروژه‌هایی مانند کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) و خط لوله گاز تاپی، اهمیت زیادی برای اسلام‌آباد دارد. با این حال، ناامنی‌های مرزی، عدم به رسمیت شناختن حکومت طالبان از سوی جامعه جهانی و فشارهای داخلی در پاکستان، باعث شده که این کشور نتواند سیاست مشخصی در تعامل با کابل اتخاذ کند.

  • اهداف پاکستان از دیدار مقامات آی اس آی با مخالفان طالبان

چه دیداری میان مقامات آی اس آی با مخالفان طالبان صورت گیرد یا نگیرد، این امر یک حرکت سیاسی است. زیرا اگر قرار بود، مخفیانه و کاملا سری باشد، تحت هیچ شرایطی خبری و رسانه‌ای نمی شد. از این‌رو این اقدام، بخشی از راهبرد گسترده پاکستان برای ایجاد اهرم فشار بر طالبان و تأمین منافع خاص خود است.

زیرا سازمان استخبارات نظامی پاکستان (آی‌اس‌آی) همواره در پی مدیریت اوضاع افغانستان به شیوه‌ای بوده که بیشترین امتیازات را برای اسلام‌آباد به همراه داشته باشد، بدون آنکه پیامدهای ویرانگر آن برای مردم افغانستان مورد توجه قرار گیرد. آنچه که از این حرکت اسلام آباد می توان برداشت نمود اینست که پاکستان به دنبال اهداف ذیل اند:

  1. اعمال فشار بر طالبان برای امتیازگیری بیشتر: اسلام‌آباد از آغاز حکومت طالبان به دنبال امتیازات اقتصادی، تجاری و ژئواستراتژیک از جمله کنترل بیشتر بر گذرگاه‌های مرزی، تسهیل تجارت و کاهش تهدیدات امنیتی بوده است. حمایت از مخالفان طالبان می‌تواند ابزاری برای تحت فشار قرار دادن کابل باشد تا خواسته‌های پاکستان را بپذیرد.
  2. مدیریت بحران تحریک طالبان پاکستان (TTP): فعالیت‌های تحریک طالبان پاکستان به عنوان تهدیدی جدی برای اسلام‌آباد، باعث شده که آی‌اس‌آی از هر ابزاری برای مهار این گروه استفاده کند. ارتباط با مخالفان طالبان افغان می‌تواند به عنوان اهرمی برای وادارسازی کابل به اتخاذ موضعی جدی در قبال TTP مورد استفاده قرار گیرد.
  3. ایجاد توازن در مناسبات قدرت در افغانستان: پاکستان نمی‌خواهد تمام سرمایه‌گذاری خود را بر یک جریان خاص متمرکز کند. ارتباط با مخالفان طالبان، اسلام‌آباد را قادر می‌سازد که در هرگونه تغییر سیاسی احتمالی در آینده افغانستان، جایگاه تأثیرگذار خود را حفظ کند.
    طالبان و مخالفان

    پاکستان در دیدار با مخالفان طالبان بدنبال اعمال فشار بر طالبان است

  • طالبان و مخالفان؛ پیامدهای ویرانگر سیاست‌های پاکستان برای افغانستان

ارتباط و حمایت پاکستان از مخالفان طالبان می‌تواند به تشدید درگیری‌های داخلی در افغانستان منجر شود، چیزی که تنها به نفع بازیگران خارجی است و هزینه‌اش را مردم افغانستان خواهند پرداخت. چنین اقداماتی بی‌اعتمادی میان کابل و اسلام‌آباد را افزایش خواهد داد و ممکن است طالبان را به سوی سیاست‌های تلافی‌جویانه سوق دهد که نتیجه آن می‌تواند تشدید تنش در مناطق مرزی باشد.

از طرف دیگر، اگر پاکستان بتواند از این طریق امتیازات بیشتری بگیرد، این امر به تضعیف استقلال سیاسی و اقتصادی افغانستان منجر خواهد شد و کابل را در موقعیتی قرار خواهد داد که مجبور شود به خواسته‌های اسلام‌آباد تن دهد. از این‌رو افغان‌ها باید نسبت به این تحرکات آگاه باشند و نگذارند که رقابت‌های منطقه‌ای و مداخلات خارجی، کشورشان را به میدان بازی قدرت‌های بیرونی تبدیل کند. وحدت ملی و اتخاذ یک سیاست خارجی متوازن که در راستای منافع ملی افغانستان باشد، می‌تواند از پیامدهای مخرب چنین سیاست‌هایی جلوگیری کند. تعاملات منطقه‌ای باید به گونه‌ای مدیریت شود که استقلال افغانستان حفظ شده و این کشور به ابزاری برای امتیازگیری دیگران تبدیل نگردد.

باتوجه به آنچه که گفته آمدیم اینک نتیجه میگیریم که پاکستان در حال ارزیابی مسیرهای جدیدی برای مدیریت تحولات افغانستان است و ارتباط با مخالفان طالبان یکی از ابزارهایی است که برای اعمال فشار بر کابل مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما چنین رویکردی نه تنها می‌تواند روابط اسلام‌آباد و طالبان را پیچیده‌تر سازد، بلکه احتمال تشدید بی‌ثباتی در منطقه را نیز افزایش می‌دهد.

با این حال، افغان‌ها باید درک کنند که هیچ کشوری بدون برنامه‌ریزی و هوشیاری خود، به ثبات و امنیت پایدار نرسیده است. اگر افغانها اجازه دهند که دیگران درباره سرنوشت آنها تصمیم بگیرند، نه استقلالی برای افغانها خواهد ماند و نه آینده‌ای روشن. راه حل این است که تمام افغانها، به عنوان یک ملت، مسیر خود را تعیین کنند و با اتحاد و هوشیاری، کشور شان را از افتادن در گرداب سیاست‌های بیگانه نجات دهند.

طالبان و مخالفان
سیاست های پاکستان برای طالبان ویرانگر است

نقیب الله جمشید

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=7504

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *